انتقاد از پارازیت، «گاندو» و طرح مجلس
ايسنا/ محمود حبيبي کسبي با بيان اينکه "ما عرصه فرهنگ و رسانه را باختهايم" ميگويد: تا وقتي بخواهيم به شکل سلبي، دستوري، نظامي و با پارازيت و ممنوع کردن مقابل هجوم رسانهاي غرب بايستيم اين شکست ادامه پيدا خواهد کرد و سنگينتر هم خواهد شد.
اين شاعر درباره وضعيت فرهنگ و ادبيات از جمله ميزان رونق و حمايت از نشستها و رويدادهاي ادبي در دولت دوازدهم اظهار کرد: ميتوان گفت که در چهار سال گذشته هم وضعيت فرهنگ، هنر و ادبيات تقريبا مانند وضعيت ديگر موضوعات در کشور خيلي حالشان خوب نبود؛ يعني حال فرهنگ و ادبيات هم خيلي خوب نبوده، چرا که هنرمند هنگامي ميتواند يک اثر هنري خوب خلق کند که به لحاظ حال روحي در شرايط قابل قبولي باشد. به قول حافظ: «کي شعر تر انگيزد خاطر که حزين باشد». به همين دليل، من گمان ميکنم اين گرفت و گيرهاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي و ... باعث شده خاطر هنرمندان و شاعران ما حزين باشد و اين خاطر حزين نميتواند اثر هنري قابل قبولي خلق کند.
او سپس به طور خاص به وضعيت شعر پرداخت و با بيان اين نظر که "اساسا وزارت فرهنگ در هر دو دولت آقاي روحاني خوب عمل نکرد" گفت: جشنوارههاي شعر مثل جشنواره شعر «فجر» را تقريبا به بدترين شکل ممکن برگزار کردند. يکسري از جشنوارههاي خوب ادبي مثل «کتاب فصل»، «گام اول» و ... را تعطيل کردند و موجب شدند شاعران و نويسندگان کمتر از اين رويدادها بهرهمند شوند.
حبيبي کسبي ادامه داد: نميدانم از منظري هم ميتوان اين تقصير را بر گردن دولت انداخت يا نه، اما در کشور ما وقتي مشکلات اقتصادي پديد آمده، هميشه اولين چيزي که قرباني شده و اولين بودجهاي که قطع شده، بودجه فرهنگ، هنر و ادبيات بوده است. طبيعي هم هست، حتي در يک خانواده هم وقتي مشکل مالي به وجود بيايد، اولين چيزي که از سبد خريد خانواده کنار ميرود، کتاب، سينما، روزنامه و ... است. قطعا خانواده از غذا و لباسشان نميزنند تا کتاب بخرند. در چند سال اخير هم مشکلات اقتصادي باعث شده بود که براي فرهنگ و ادبيات و هنر کمتر هزينه کنند و کمتر زمان و بودجه اختصاص دهند، بنابراين فکر ميکنم خلق و توليد آثار هنري - از حيث کيفيت به کنار - از حيث کميت هم بسيار تقليل رفته است.
اين شاعر آييني همچنين درباره انتظار خود از دولت سيزدهم براي حوزه فرهنگ و ادبيات اظهار کرد: تمنايم اين است که هر بزرگواري که به عنوان وزير فرهنگ دولت آينده انتخاب ميشود و با هر تيمي که کار ميکند، سروساماني به اين بههمريختگي وضعيت فرهنگ و هنر کشور بدهد، به اين گل و گشادي که باعث ميشود گاهي کسي از در دروازه رد نشود اما از ته سوزن رد شود؛ در عرصه مميزي کارهايي منتشر ميشود و آثاري بيرون ميآيد که آدم متعجب ميشود و از طرفي چيزهايي محدود ميشود، که باز هم متعجبکننده است.
او در ادامه با بيان اينکه "همه جهان اين را متوجه شدهاند که مهمترين عرصه براي مردمشان و تاثيرگذاري بر جهان، عرصه رسانه و هنر است" گفت: تا زماني که نتوانيم جريان استيلاي رسانهاي و هنري غرب بر کشورمان را متوقف کنيم و نتوانيم عرصه رسانهاي را که تقريبا در آن شکست خوردهايم مجددا به دست بياوريم و در آن تاثيرگذار باشيم، اين وضعيت افول فرهنگي و اخلاقي که اکنون ديده ميشود، ادامه پيدا ميکند.
محمود حبيبي کسبي افزود: اگر بخواهيم رک بگوييم، جامعه ما به لحاظ فرهنگي و اخلاقي در يک وضعيت نزولي قرار دارد، اين هم به نظر من به جهت استيلاي رسانهاي است که غرب بر مردم پيدا کرده. بيش از اينکه مردم ما به صداوسيماي کشور خودشان نگاه کنند، به شبکههاي ماهوارهاي نگاه ميکنند. تازه با اين همه پارازيت، باز هم بيشتر به آنها توجه ميکنند. حتي سريالهايي که در شبکههاي نمايش خانگي توليد ميشود، بيشتر از سريالهاي تلويزيوني بيننده دارد و اين نشان ميدهد ما عرصه فرهنگ و رسانه را باختهايم و اين اظهر من الشمس است. آدم واقعا بايد کور باشد که نتواند اين شکست سنگين را ببيند. تا وقتي ما از اين شعارزدگي دست نکشيم و شکست هنري و رسانهاي را جدي نگيريم و برنامه مدون نداشته باشيم، نميتوانيم با اين جريان مقابله کنيم و تا وقتي که بخواهيم به شکل سلبي، دستوري، نظامي و با پارازيت و ممنوع کردن مقابل هجوم رسانهاي غرب بايستيم اين شکست ادامه پيدا خواهد کرد و سنگينتر هم خواهد شد.
او که معتقد است "عرصه نرم را نميشود با تجهيزات سخت پاسخ داد" بيان کرد: بايد بپذيريم در طول اين سالها در عرصه فرهنگ، هنر، ادبيات و رسانه بد کار کردهايم و وقتي اين بد کار کردن را قبول کرديم، آن وقت ميتوانيم براي خوب شدن يکسري تصميمات بگيريم. اين تصميمات را هم ندهيم يکسري افراد که هيچ تخصصي در اين زمينه ندارند، بگيرند. بايد اهالي فرهنگ و هنر و کارشناسان اين عرصه را بياوريم و از آنها خواهش کنيم تا بگويند چه کنيم از اين وضعيت افول که در آن گير کردهايم بيرون بياييم. و هر چه اهالي فن گفتند، بپذيريم و انجام دهيم تا شايد بتوانيم در يک برنامه بلندمدت شرايط را عوض کنيم.
اين شاعر در توضيح بيشتر و در پاسخ به سوالي درباره اينکه منظور از آنچه گفته شد، تقويت محتوا است يا خير و نيز در ارتباط با طرحي مرتبط مثل صيانت از حقوق کاربران در فضاي مجازي، اظهار کرد: بله، منظور تقويت محتواست، وقتي ميخواهيم براي مبارزه با آنچه آقايان جنگ نرم مينامند، اقدام کنيم. البته من معتقد به جنگ نرم نيستم چون آنها کار رسانهايشان را انجام ميدهند و اين ما هستيم که کمکاري ميکنيم. ما بايد با اهداف خودمان فيلم بسازيم، موسيقي توليد کنيم و شعر بگوييم و داستان بنويسيم و با اين آثار فرهنگي و رسانهاي مقابلشان بايستيم. با پارازيت که نميشود مقابل فيلم، سريال و موسيقي ايستاد. با بستن سايت نميشود مقابل اخبار ايستاد، چون از جاي ديگري ميآيد؛ «پريرو تاب مستوري ندارد/ چو در بندي ز روزن سر برآرد». اين مثل سيلي ميماند که اگر سرريز شود، از هر جا هم که بسته شود، از جاي ديگري بيرون ميآيد. طرح صيانت از حقوق کاربران هم واقعا در روزگار اينترنت ماهوارهاي کميک است، ما تازه داريم به اوايل دهه ۷۰ برميگرديم که مردم در گوني سيبزميني ويديو کرايه ميکردند. اينگونه برخوردهاي اشتباه فقط موجبات سنگينتر شدن شکست را فراهم ميآورد. راهش اين است که عرصه را باز بگذريم و به جاي اين، ما هم محتوا توليد کنيم؛ اگر محتواي هنرمندانه و صادقانه عرضه شود، مخاطب هم با جان و دل تحويل ميگيرد.
حبيبي کسبي در پايان با انتقاد از عملکرد تلويزيون بيان کرد: همين شبکه نمايش خانگي را که شبکههاي من و تو و بيبيسي نساختهاند، آقاي محمدحسين مهدويان که براي شهدا و موضوعات ارزشي فيلم ساخته، براي شبکه نمايش خانگي مجموعه «زخم کاري» را ساخته است و مردم پول ميدهند و آن را ميبينند اما تلويزيون را که رايگان است، نميبينند؛ اين را بفهميم و تحليل کنيم. ببينيم مردم چقدر «گاندو» را ميبينند و چقدر «زخمکاري» را ميبينند، با در نظر گرفتن اينکه براي ديدن «زخم کاري» بايد هزينه کنند. سريالهاي نمايش خانگي در مقياس خودشان خيلي بيشتر مورد استقبال قرار ميگيرند؛ چرا؟ چون من وقتي يک شب سعي ميکنم بنشينم و «گاندو» ببينيم، تقريبا فقط ۱۰ دقيقه ميتوانم آن را تحمل کنم، آنقدر که ضعيف و شعاري است. اين راه که ما ميرويم به ترکستان است.