برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo
  1. جذاب ترین ها
کتاب

کتاب‌فروش‌هایی که نمی‌توانند کتاب بخرند

منبع
ايسنا
بروزرسانی
کتاب‌فروش‌هایی که نمی‌توانند کتاب بخرند

ایسنا/ «کتاب غذای روح است» آشناترین اصطلاحی که همواره در خصوص کتاب به گوش ما رسیده است. با وجود اهمیتی که در این اصطلاح برای کتابخوانی در نظر گرفته شده، اما آنگونه که باید توسط مسئولان مربوطه به این مقوله اهمیت داده نشده است؛ نه تنها در زمینه فرهنگ‌سازی کشور اقدامی صورت نگرفته، بلکه با عدم توجه به افزایش سرسام‌آور قیمت کتاب، امکان خرید آن از بسیاری از افراد کتابخوان گرفته شده است.

در حال حاضر قیمت کتاب‌ها به صورت ماهانه تغییر می‌کند و اگر فردی این ماه کتابی را خریداری نکند مشخص نیست که در ماه بعد کتاب مد نظرش را به چه قیمتی باید تهیه کند. این افزایش قیمت موجب شده حتی افرادی که هر ماه برای خرید کتاب مراجعه می‌کردند، از این اقدام خود صرف نظر کنند و یا خرید کتاب را کاهش دهند.

کتاب‌فروشی‌هایی که هر ساعت به آن‌ها مراجعه می‌کردیم با علاقه‌مندان به کتاب و کتاب‌خوانی روبه‌رو می‌شدیم، اکنون خالی از جمعیت هستند. با این وضعیت کتاب‌فروشی‌های کوچک آینده خوبی پیش روی خود ندارند و کتاب‌فروشی‌های بزرگ نیز قطعا با مشکلات زیادی روبه‌رو خواهند شد.

یکی از اقداماتی که دولت می‌تواند در حال حاضر برای وضعیت ایجاد شده در قیمت کتاب انجام دهد این است که برای کتاب، این رکن اساسی فرهنگ جامعه یارانه اختصاص دهد تا کتاب‌فروشی‌ها حداقل مشتریان ثابت خود را از دست ندهند.

علاوه بر قیمت مشکل دیگری که این روزها فرهنگ کتاب‌خوانی را تهدید می‌کند روی آوردن به مطالعه کتاب‌های نازل و عامه‌پسند است که کیفیت مطالعه و سطح دانش مردم را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد.

کتاب‌فروش‌هایی که نمی‌توانند کتاب بخرند

من به عنوان کتاب‌فروش نمی‌توانم کتاب بخرم

یکی از فروشندگان شاغل در کتاب‌فروشی با بیان اینکه قیمت کتاب‌ها سال به سال افزایش پیدا می‌یابد، اظهار می‌کند: کتابی که سال پیش ۲۵۰ هزار تومان بود، امسال باید ۶۰۰ هزار تومان خریداری شود، تازه منظور من از سال پیش در واقع زمستان است، حتی یک سال هم نه چند ماه.

وی می‌افزاید: قیمت کتاب‌ها هر ماه تغییر می‌کند و در هر تجدید چاپ قیمت ۲ برابر می‌شود. یکی از کتاب‌های ما به تازگی تجدید چاپ شده و قیمت آن به یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان رسیده، در حالی که قیمت دست دوم آن ۵۰۰ هزار تومان است. قیمت کتاب‌ها واقعا عجیب بوده و یکی از علل آن گرانی کاغذ است. من به عنوان کتاب‌فروش خودم نمی‌توانم کتاب بخرم.

این فروشنده کتاب با اشاره به اینکه افزایش قیمت کتاب در فروش آن بسیار تاثیرگذار است، تصریح می‌کند: با این افزایش قیمت دیگر کتابی در سبد خرید مردم باقی نمی‌ماند. اگر به طور میانگین روزی ۲۰ مراجعه‌کننده داشتیم، حداقل ۱۰ نفر یعنی ۵۰ درصد خرید می‌کردند، اما اکنون به ۳۰ درصد رسیده است.

وی در خصوص کتاب‌های مورد علاقه مردم می‌گوید: مردم بیشتر به کتاب‌های زرد اقبال نشان می‌دهند. در واقع مردم سطحی‌خوان شده‌اند و هیچ وقت به عمق نرفته‌اند. حتی روانشناسی خوب هم مطالعه نمی‌کنند. در حال حاضر بسیاری از کتاب‌های خوب ما خاک می‌خورد.

این فروشنده کتاب بیان می‌کند: دغدغه اصلی ما به عنوان یک کتاب‌فروش مطالعه مردم است نه فروش کتاب، فروش در رده سوم و چهارم قرار می‌گیرد. ما دغدغه داریم مردم کتاب خوب مطالعه کنند. این درد است که مردم کتاب خوب مطالعه نمی‌کنند. اگر ۱۰ کتاب بد و یک کتاب خوب بخوانید، وزن آن یکی کتاب خوب بیشتر است و شما را از خواندن ۱۰۰ کتاب دیگر بی‌نیاز می‌کند.

کتاب‌فروش‌هایی که نمی‌توانند کتاب بخرند

دولت و وزارت ارشاد باید به کتاب مانند نان یارانه بدهند

یکی دیگر از فروشنده‌های کتاب با اشاره به اینکه قیمت کتاب تا سال ۹۹ خوب و در سال ۱۴۰۰ مقداری خوب بود، اما در سال‌های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ قیمت خارج از تصور افزایش پیدا کرده است، اظهار می‌کند: عوامل مختلفی در این افزایش قیمت دست‌اندرکار هستند که یک آیتم ممکن است گران شدن کاغذ باشد. دولت و وزارت ارشاد باید به کتاب مانند نان یارانه بدهند.

وی ادامه می‌دهد: گرانی کتاب به سمتی رفته که از قدرت خرید مردم خارج شده، اکثرا به فضای مجازی روی آورده‌اند و کتاب را از فضای مجازی دانلود و مطالعه می‌کنند. کتاب نسبت به ۲ سال گذشته ۵۰ تا ۱۰۰ درصد گران‌تر شده است. اگر خانواده‌ای در ماه ۱۰ میلیون درآمد داشته باشد، ابتدا مایحتاج روزانه خانواده را تهیه می‌‎کند، بنابراین کتاب در آخرین رده سبد کالای خانواده قرار می‌گیرد. خانواده‌‎های فرهنگی حاضر هستند از تغذیه خود بزنند اما به گونه‌ای برنامه‌ریزی کنند که یکی یا دو عنوان کتاب بخرند.

این فروشنده کتاب بیان می‌کند: از تیراژ کتاب‌ها می‌توان متوجه شد که فروش کتاب بسیار افت کرده است. ۱۰ سال پیش تیراژ کتاب ۳۰۰۰ نسخه بود اما اکنون به ۳۰۰ نسخه رسیده است. در گذشته کتاب‌ها بی‌‎محابا چاپ می‌شد و به هر کتابی مجوز می‌دادند، بنابراین سبک و سلیقه مردم نیز بالا بود و تلاش می‌کردند کتاب‌های جامع و اساسی مطالعه کنند اما اکنون سطح مطالعه مردم نزول پیدا کرده است.

وی اضافه می‌کند: مردم برای رشد و تکامل خود باید کتاب‌هایی مطالعه کنند که منبع اصلی داشته باشد و دائما جامعه را زیر تیغ نقد قرار دهد، اما اگر قرار باشد کتاب در چارچوب خاصی نوشته شود، نه مردم از نظر تفکر پیشرفت می‌کنند و نه جامعه. خود ناشران نیز برای چاپ کتاب‌های مهم و اساسی بی‌‎رغبت می‌شوند. در حال حاضر قفسه کتاب‌های روانشناسی کتاب‌های زیادی دارد و با سرعتی که این قفسه خالی می‌شود هیچ قفسه دیگری خالی نمی‌شود، زیرا مردم تصور می‌‎کنند راه حل مشکلات آن‌ها در این کتاب‌ها است.

کتاب‌فروش‌هایی که نمی‌توانند کتاب بخرند

جمعیت کشور حدود ۸۵ میلیون نفر اما تیراژ کتاب ۵۰۰ نسخه است

فروشنده کتاب دیگری با بیان اینکه قیمت کتاب‌ها وحشتناک شده است، اظهار می‌کند: کتابی که ۲۰۰ هزار تومان بوده اکنون ۵ برابر قیمت و۹۰۰ هزار تومان فروخته می‌شود. زمانی که با ناشر صحبت می‌کنیم علت را گرانی کاغذ و هزینه زیاد بیان می‌کند.

وی خاطرنشان می‌کند: جمعیت کشور ما حدود ۸۵ میلیون نفر بوده اما تیراژ کتاب ۳۰۰ تا ۵۰۰ نسخه و حداکثر ۱۰۰۰ نسخه است، در حالی که در زمان قدیم تیراژ کتاب‌ها حداقل ۳۰۰۰ و حداکثر ۱۰ هزار نسخه بود. کتاب‌خوان‌های حرفه‌ای به ندرت کتاب می‌خوانند. ما عاشق این کار هستیم که هنوز پای شغل خود ایستاده‌ایم. در کل ایران به طور میانگین ماهانه ۳، ۴ کتاب‌فروشی و شاید هم بیشتر تعطیل می‌شود.

این فروشنده کتاب می‌گوید: دیگر کسی کار فرهنگی انجام نمی‌دهد، بلکه همگی درگیر انجام کار اقتصادی هستند. ناشران بنگاه اقتصادی شده‌اند. مردم نیز بیشتر به دنبال کتاب‌های زرد هستند، کتاب‌هایی در خصوص چگونگی پولدار شدن، همچنین کتاب‌های رواشناسی زیاد مطالعه می‌کنند؛ زیرا اکثرا افسرده هستند.

کتاب‌فروش‌هایی که نمی‌توانند کتاب بخرند

با افزایش قیمت، کتاب از سبد خانوار حذف شده است

یکی دیگر از فروشندگان کتاب با اشاره به اینکه کتاب هم مانند سایر اجناس مصرفی مردم است که با افزایش قیمت از سبد خانوار حذف می‌شود، اظهار می‌کند: وقتی درآمد متوسط جامعه ۱۰ میلیون باشد، بیشتر باید هزینه خورد وخوراک، پوشاک، بهداشت و پزشکی شود و به بخش‌های دیگر نمی‌رسد، در نتیجه کتاب از سبد خانوار حذف می‌شود. با افزایش قیمت کتاب میزان مراجعه تفاوتی نکرده اما دیگر کسی کتاب نمی‌‎خرد.

وی بیان می‌کند: سیر فروش کتاب‌ها مشخص است، مرم ابتدا دوست دارند کتاب‌های روانشناسی مطالعه کنند و بعد رمان، تاریخی، هنر، فلسفه، ورزشی و سیاسی. در کتاب‌فروشی مردم می‌دانند چه کتابی بخرند، کتاب زرد و نازل مربوط به گوشه خیابان، بساطی‌ها و دکه‌ها در مجتمع‌های بزرگ است.

کتاب‌فروش‌هایی که نمی‌توانند کتاب بخرند

قیمت هر صفحه کتاب به ۱۰۰۰ تومان رسیده است

فروشنده کتاب دیگری اظهار می‌کند: قیمت کتاب ماهانه تغییر می‌کند؛ زیرا قیمت کاغذ هر ماه افزایش دارد. در حال حاضر قیمت کتاب تقریبا به صفحه‌ای ۱۰۰۰ تومان رسیده است. زمانی که مشتری قیمت کتاب را می‌بیند، وحشت می‎‌کند.

وی می‌افزاید: کتاب‌های تازه در حوزه علوم انسانی که مخاطب خاص و جدی خود را دارد همیشه در گردش بود، اما در حال حاضر تقریبا قفل شده است. اکنون مخاطب کتاب‌فروشی‌ها بیشتر نوجوانان به خصوص دختران هستند و رمان‌های پرفروش به لحاظ ادبی نازل و تنها دارای جذابیت داستانی می‌خرند.

این فروشنده کتاب ادامه می‌دهد: خریدار کتاب جدی بسیار کم است؛ زیرا مخاطب آن پول خرید کتاب را ندارد و ترجیح می‌دهد پی‌دی‌اف آن را گرفته و یا از کتابخانه یا شخص دیگری قرض بگیرد. ما در حال حاضر مشتری‌های جدی و دائمی که مدام سر می‌زدند و کتاب جدید می‌خریدند را مشاهده نمی‌کنیم. با این وضعیت کتاب‌فروشی‌های کوچک در حال جمع‌آوری و کتاب‌فروشی‌های بزرگ نیز دچار مشکل هستند.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar