تهیهکننده تلویزیون: با تعطیلی و حذف برنامهها به دیده شدنشان بیشتر کمک میشود
تسنيم/ سيدمحمد هاشمياصل با اشاره به اينکه مديران تلويزيون بايد رفتاري پدرانه داشته و به راحتي افراد کاربلد و چهرههاي محبوب را حذف نکنند، تأکيد کرد که حذف افرادي مثل عادل فردوسيپور آنها را مجبور ميکند که در رسانهاي ديگر کار کنند.
سيدمحمد هاشمياصل، تهيهکننده تلويزيون، در گفتوگويي، اظهار داشت: از چند سال پيش با پر رنگ شدن فضاي مجازي در زندگي شخصي افراد انحصار رسانه ملي در بين رسانههايي که آثار نمايشي توليد ميکردند شکسته شد و ما امروز شاهد وضعيتي هستيم که هرکس براي خود ميتواند رسانهاي داشته باشد و اين رسانه شخصي بالطبع مميزي هم ندارد.
هاشمياصل خاطرنشان کرد: نميتوان اين تغيير مديا و تغيير ذائقه را ناديده گرفت و ما همواره با اين مسأله همراه بودهايم. به عنوان مثال در موسيقي از سال 1357 تا سالهاي 1375 ما در کشورمان تنها شاهد موسيقي سنتي، آئيني و مارش بوديم. خوانندههاي ما محدود به افرادي مثل شجريان، ناظري و حسامالدين سراج ميشدند و زماني که افرادي مثل عباس بهادري و خاوري وارد موسيقي شدند زمزمههاي موسيقي پاپ شنيده شد. بهطور قطع ارادهاي براي تغيير ذائقه مخاطب در کشور وجود دارد که ما با اين اراده به ناچار همراه ميشويم و همين همراهي بود که در سالهاي 77 ظهور خوانندههايي مثل خشايار اعتمادي و شادمهر عقيلي را به همراه داشت.
اين تهيهکننده در ادامه گفت: اين جريان تغيير ذائقه همواره وجود دارد و ميبينيم که دردهه 80 شاهد ظهور خوانندههايي مثل ساسي و تتلو هستيم. خوانندههايي که اگر چه از شريانهاي غيرقانوني ظهور کردهاند اما توسط مخاطبان کثيري شنيده شده و در واقع فعاليت رسانهاي دارند. رسانه به تعريف دقيق، پديدهاي است که خود را در مقابل شما قرار ميدهد و به نوعي شما را مجبور به استفاده و پذيرش ميکند. امروز رسانههاي نوين مثل اينستاگرام قدرت زيادي دارند و به نوعي سليقهها را هم اداره ميکنند. قطعاً ارادهاي پشت اين اتفاقات وجود دارد اما من نميدانم اين اراده از کجا نشأت ميگيرد.
او افزود: در شبکه نمايش خانگي اولين سريالي که توليد شد، «قلب يخي» بود که مميزيهاي بسياري را هم در اين سريال ناديده گرفتند و مورد استقبال قرار گرفت. هنر از جنس تجاوز است، نه خواهش و به نظر من در جامعه ما ميلي عمومي به ابتذال وجود دارد که رفتارهاي خارج از عرف را ميپسندد و يک سري افراد سودجو نيز از اين شرايط استفاده کرده و آثاري توليد ميکنند که با اقبال روبرو ميشوند اما اين اقبال مخاطب مقطعي است. برنامهاي مثل «ام شو» ساخته ميشود و افرادي کارنابلد که مميزيها را نميشناسند و نزديک شدن به خط قرمزها را نميدانند آثاري توليد ميکنند که معلوم است پس از پخش توقيف ميشوند. آقاي اکبر عبدي را يا درباره زنده بودن برنامه توجيه نميکنند و او هر حرفي ميزند يا اين توجيه نبودن يک توجيه براي هرگونه رفتار است و به او ميگويند هر چه ميخواهي بگو و بعد ما ميگوييم که تو نميدانستي برنامه زنده است. هر دو حالت، مشکل دارد و از نابلد بودن عوامل توليد «ام شو» ناشي ميشود و ميبينيم که در پشت پرده «ام شو» فقط براي جذب فالوور و منافع اقتصادي ساخته شده است. من به شخصه شايد از عملکرد آقاي روحاني به عنوان رئيس جمهور راضي نباشم و به او نقدهاي بسياري هم دارم اما نبايد به او که رئيس جمهور کشورمان است توهين کنيم. از آن طرف هم سريالي مثل «شهرزاد» ساخته ميشود که عدهاي نميدانند پول بادآوردهشان را کجا هزينه کنند و آن را به حوزه سريالسازي وارد کرده و پولشويي ميکنند.
تهيهکننده مجموعه تلويزيوني «آواي باران» در ادامه اظهار داشت: من 25 سال است که در تلويزيون کار ميکنم و در سينما هم چند اثر به عنوان سرمايهگذار توليد کردهام. امروز اکثر افرادي که به عنوان تهيهکننده فعاليت ميکنند را نميشناسم و معلوم نيست اين افراد چگونه توانستهاند وارد اين حرفه شوند. شخصي مثل هادي رضوي که با رانت به برج ميلاد رفته بود و ضبط مراسمهاي برج را بر عهده داشت چگونه با اين رزومه بيربط ميتواند تهيهکننده شود و به راحتي به وسيله سينما پولشويي کند؟
هاشمياصل تصريح کرد: اين مشکل امروز و ديروز حوزه فرهنگ و هنر ما نيست.از زماني که سعيد امامي وارد حوزه توليد آثار سينمايي شد اين مشکل وجود داشت. مشکلات ما در حوزه توليد آثار هنري پس از ميل جامعه به ابتذال و ورود پولهاي مشکوک و کثيف، افراد باهوشي هستند که در واقع با مردم و کشور عناد و دشمني دارند و تفکرات خود را تزريق ميکنند و اتفاقاً از ميل به ابتذال هم سوءاستفاده کرده و آثار خود را توليد ميکنند.
او افزود: زماني که اميرحسين مقصودلو در ايران بود بارها به دفتر من آمد و ازمن ميخواست که به او در رسيدن به صحنه کنسرت در ايران کمک کنم.من بارها به او گفتم که صداي تو،صداي وجيهي نيست و امروز به آن سوي مرزها رفته و موسيقي را به لجن کشيده است و متأسفانه ميبينيم که نسل امروز آثار او را گوش ميدهد و با وجود اينکه در اين آثار الفاظي رکيک استفاده ميشود هم صداي موسيقياش را درخيابان با صداي بلند ميشنويم، به طوري که مخاطبان اين موسيقي معتقدند مردم از شنيدن اين موسيقي لذت ميبرند.در برابر اين اتفاق افرادي مثل محمدرضا شجريان را به خاطر اظهارنظري که به نظر من هم اشتباه بود ممنوعالکار کرديم و به جاي برخوردي دوستانه براي خود اپوزوسيون تراشيديم. مطمئن باشيد اگر فضاي کار را براي هنرمندان خود فراهم کنيم آنها درهمين کشور ميمانند و کار ميکنند. افرادي هستند که امروز شکل و شمايل اپوزوسيون گرفتهاند اما زماني در تلويزيون اين کشور در راهپيماييهاي 22 بهمن و روزهايي مثل روز قدس گزارش تهيه کردهاند. اين افراد را تلويزيون تربيت کرد اما به دليل بيتوجهي از دست داد؛ امروز مجري خوبي مثل فرزاد حسني سالهاست که بيکار است و تلويزيون بدون هيچ دليل قانعکنندهاي از او استفاده نميکند. فردي که در تلويزيون مدير ميشود بايد پدرانه برخورد کند و اجازه ندهد برخوردهايي مثل اينکه برخي تصميم ميگيرند با رامبد جوان مقابله کنند يا او را خط بزنند در صداوسيما به وجود بيايد؛ مدير در برابر اين اتفاقات بايد پدرانه رفتار کرده و در برابر هر اتفاقي که ممکن است اشتباهي فردي باشد رفتاري قهري نداشته باشد. وقتي افرادي مثل عادل فردوسيپور را که در کارش تبحر دارد و عاشق تلويزيون است از دست ميدهيم به خود ما برميگردد و مشکل از ما است؛ با اين کار سرمايه بزرگي را نابود ميکنيم چون هر شخصي که مثل عادل فردوسيپور امروز به اين مرحله رسيده هزينههاي بسياري براي او شده و تلويزيون نبايد به راحتي او را از دست بدهد.
هاشمياصل در ادامه با اشاره به قواعد و قوانين کشور در حوزه توليدات تصويري گفت: طبق قانون هر آنچه که مربوط به توليد آثار تصويري ميشود بايد با نظارت صداوسيما به مرحله نمايش برسد اما مديران صداوسيما هم بهتر است اين را مدنظر داشته باشند که خواسته مخاطب را بايد جدي گرفت و اگر آنها خواسته مخاطب را جدي نگيرند چه در خارج و چه در داخل، رسانههايي هستند که به اين نياز پاسخ دهند.پس بايد به اين نکته دقت کرد که با محدود و ممنوع کردن نميتوان به جايي رسيد و بهتر است در رسانههايي مثل شبکه نمايش خانگي فضا کمي بازتر باشد.
او افزود: با تعطيلي و حذف برنامهها به ديده شدنشان بيشتر کمک ميشود و حداقل اگر برنامه ديگر ساخته نشود مردم قسمتهاي قبلياش را ميبينند. در رسانه ملي بايد از مديران جواني که رسانه را ميشناسند استفاده شود و بايد به خوراک مورد نياز جامعه در حوزه توليدات فرهنگي هنري توجه شود. در حوزه موسيقي اين اتفاق رخ داد و زماني که ديديم جامعه نياز به ترانهها و سبکي دارد که با روحيه جوانان همخواني داشته باشد با وجود بزرگاني چون علي معلم دامغاني و فريدون شهبازيان که از استادان کارشان هستند توانستيم به بهترين شکل به نياز مخاطب روز با آثاري ارزشمند پاسخ دهيم. در رسانه ملي نيز بايد اين اتفاق رخ دهد و ما افراد کاربلد و جوان بسياري داريم که ميتوانند ما را در رسيدن به اهدافمان کمک کنند.
اين تهيهکننده در پايان تأکيد کرد: تلويزيون بايد براي رسيدن به وضعيتي مطلوب وقت بگذارد؛ غرضورزي را کنار گذاشته و با حضور افراد باتجربه و کاربلد بدون اينکه براي خود دشمنتراشي کند با رفتار پدرانه از سوي مديرانش به افراد باتجربهاي که برنامههاي موفقي ساختهاند امکان توليد اثر بدهد. مجريهاي باتجربه و کارکشته که محبوبيت بالايي دارند که اتفاقاً عاشق کارشان هستند را نبايد به راحتي حذف کرد؛ اگر ما اجازه ندهيم که در رسانه ملي کار کنند طبيعي است که مجبور شوند در جاي ديگري فعاليت خود را ادامه دهند.