زنان کجای کتابها و فیلمهای دفاع مقدسی ایستادهاند؟
جام جم/ در ميان کتابها و فيلمهايي که براي جنگ ساختهشده، گرچه سهم زنان به نسبت مردان کمتر است، اما روايتهاي جانداري از آنها بيانشده است. هرقدر از جنگ فاصله ميگيريم تعداد اين روايتهاي تصويري و مکتوب بيشتر ميشود و درنتيجه مخاطبان بيشتري هم پيدا ميکند. در اين صفحه مروري داشتهايم بر مشهورترين کتابهايي که در اين حوزه نوشتهشدهاند. در کنار آنها فيلمهاي مهم اين حوزه در سالهاي اخير را هم فهرست کردهايم.
خاطرات زنان درگير جنگ
خاطرات زنان رزمنده زيادي تابهحال چاپشده است. اين کتابها اغلب از سوي انتشارات سوره مهر منتشرشده. بعضي از اين کتابها نوشته خودزنان بود و بعضيها هم از دل گفتوگوهاي طولاني و مصاحبهها درآمده است. کتابهاي معروفي مثل دا (خاطرات سيده زهرا حسيني)، دختر شينا(خاطرات قدم خير محمدي کنعان، همسر سردار شهيد حاجستار ابراهيمي) و دختران اُ.پي.دي (خاطرات مينا کمايي در دوره هشتساله جنگ در بيمارستان شرکت نفت آبادان) براي دنبال کنندگان اين دسته از کتابها نامهاي آشنايي است. «يکشنبه آخر» روزنوشتهاي معصومه رامهرمزي است. دختري از خرمشهر که خاطراتي را از آغاز تا پايان جنگ مکتوب کرده است.کتاب «فرنگيس» هم خاطرات فرنگيس حيدرپور است، زني که تنديس تبر به دستش در کرمانشاه معروف است. او که پدر و برادرش توسط نيروهاي عراقي کشتهشدهاند با دستخالي و تنها با يک تبر با دو نفر از متجاوزان درگير ميشود و يکي را کشته و ديگري را مجروح به دست سربازان ايراني ميسپارد. از ديگر کتابهاي متفاوت ميتوان به «من زندهام» اشاره کرد. خاطرات معصومه آباد، دختري که در 17 سالگي به دست نيروهاي بعثي اسير شد و چهار سال از عمرش را در اسارت گذراند. «روزهاي بي آينه» هم از زاويهاي ديگر به ماجراي اسارت نگاه ميکند و خاطرات منيژه لشکري، همسر آزاده خلبان، حسين لشکري است که 18 سال منتظر آمدن همسرش از سفر ناخواسته و طولانياش است.
خاطرات همسران شهيد
از ديگر کتابهاي مستندي که به شکل متفاوتي به موضوع زنان و جنگ پرداخته، مجموعه نيمه پنهان ماه است. در اين مجموعه که از گفتوگو با همسران شهيدان سرشناس جنگ تهيهشده، ناگفتههايي مطرح ميشود که در دل تاريخ پرالتهاب جنگ کمتر به آن پرداختهشده است. اينجا حميد و فاطمه. مهدي و صفيه. ابراهيم و ژيلا جاي عناويني مثل شهيدان باکري و همسرانشان و شهيد همت و همسرش نشسته است. فرماندهان شجاعي که هميشه عکس آنها را بالباسهاي خاکي در ميدان نبرد ديدهايم در اين کتابها تبديل به همسر و پدر مهرباني ميشوند و منش و روششان در زندگي فردي شرح داده ميشود. آن نکتههاي کوچک و پنهاني که از آنها چنين شخصيتهاي استواري را ساخته در اين کتابها بهخوبي بيانشده است. اولين کتاب اين مجموعه گفتوگو با غادهجابر، همسر شهيد چمران است و کتاب دوم هم گفتوگو با همسر شهيد همت است. با استقبال خوبي که از اين مجموعه شد، انتشارات روايت فتح تاکنون بيش از 30 جلد از آن را منتشر کرده است. نويسندگاني مثل حبيبه جعفريان و مريم برادران، راوي خاطرات همسران شهيد بودهاند.
کتابهاي داستاني
نقش زنان در ادبيات داستاني جنگ بهاندازه مردان ديده و پرداخته نشده است. «هرس» يکي از مشهورترين و تازهترين رمانهاي اين حوزه است. نسيم مرعشي نويسنده جوان اهوازي در اين کتاب مشکلات و تلخيهاي زنان يک شهر جنگزده را روايت کرده است. از ديگر کتابهاي اين حوزه ميتوان به شيار 143 اشاره کرد. کتابي نوشته نرگس آبيار که فيلم سينمايي آنهم با اقبال زيادي مواجه شد. «او را ديدم زيبا شدم» يکي ديگر از کتابهاي اين حوزه است که از ارتباط دختر جواني بهعنوان پرستار و مجروحان جنگي صحبت ميکند.
فيلمها
بخشي از مهمترين فيلمهايي که در دهه 90 و با موضوع خانواده شهدا ساختهشده اينجا آمده است. فيلمهاي خوشساخت و مهمي که اغلب با اقبال عمومي هم مواجه شدهاست.
ويلاييها
روي پوستر فيلم ويلاييها تصوير دو زن ديده ميشود که پشت به دوربين در حال رفتن بهجايي هستند. داستان اين فيلم حول چند زن ميگذرد. خانواده فرماندهان سپاه و ارتش در سال 65 در شهرکي نزديک جبهه منتظر برگشتن همسرانشان هستند. زناني عادي که در موقعيت سخت و پيچيده قرارگرفتهاند و هرلحظه در انتظارند رزمندهاي از راه برسد و خبر شهادت همسرشان را با خود آورده باشد. ويلاييها يکي از تأثيرگذارترين نقشآفرينيهاي ثريا قاسمي در سينماست.
شيار143
شيار 143 معروفترين فيلم نرگس آبيار است. داستاني واقعي از مادري که سالها در انتظار فرزندش بوده تا از جنگ برگردد.«انتظار» کلمه کليدي اين فيلم است که با بازي روان مريلا زارعي در نقش الفت بهخوبي بيانشده است. الفتي که نميداند پس از سالها پسرش زنده است، شهيد شده يا در زندانهاي رژيم بعث اسير است.
بوسيدن روي ماه
داستان حول محور دو زن سالمند احترام السادات (شيرين يزدان بخش) و فروغ (رابعه مدني) ميگذرد. زناني که سالها پيش پسرهايشان را باهم به جبهه فرستادند و حالا خبري از آنها نيست. چشمانتظاري مادران پس از 20 سال، زندگي روزمره آنها، مراجعه مکررشان به ستاد شهدا و رنجي که آنها در نبود فرزندانشان تحمل ميکنند در اين فيلم بهخوبي نمايش دادهشده است.
مهمانداريم
محمدمهدي عسگرپور در اين فيلم زن و شوهر سالمندي را تصوير کرده که سه فرزندشان را در جنگ ازدستدادهاند و يک فرزند جانباز هم دارند. آهو خردمند و پرويز پرستويي بازيگران اصلي اين فيلم هستند.