برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo
  1. جذاب ترین ها
  2. برگزیده
سینما و چهره ها

یک تئاتری فیزیکدان علیه سام درخشانی و پژمان جمشیدی!

منبع
خراسان
بروزرسانی
یک تئاتری فیزیکدان علیه سام درخشانی و پژمان جمشیدی!

خراسان/ فرزين محدث در گفت‌وگو با خراسان، از تجربه حضور در سريال‌هاي «هيولا» و «خوب بد جلف» مي‌گويد
نويد محمدزاده، هوتن شکيبا و بهرام افشاري نتيجه اعتماد تهيه‌کننده به تئاتري‌ها هستند
فرزين محدث بازيگر 42 ساله سينما، تلويزيون و تئاتر، آخرين بار با سريال کمدي «دوپينگ» ساخته رضا مقصودي در تلويزيون ديده شد و اکنون پس از بازي در نقش «ارژنگ نورديده» عضو هيئت مديره موسسه خاک پاي فرهنگيان در سريال «هيولا» به کارگرداني مهران مديري، با سريال «خوب، بد، جلف: راديواکتيو» بار ديگر حضور در نمايش خانگي را تجربه کرده است. هرچند که اين بازيگر در آثار سينمايي و تلويزيوني بيشتر با نقش‌هاي کمدي شناخته مي‌شود، اما در تئاتر نقش‌هاي غيرکمدي مختلفي را بازي کرده و سابقه زيادي در عرصه تئاتر دارد. به بهانه انتشار سريال «خوب، بد، جلف: راديواکتيو» گفت‌وگويي با او داشتيم که در ادامه مي‌خوانيد.
 
چه چيزي باعث شد بازي در سريال «خوب، بد، جلف: راديواکتيو» را بپذيريد؟
من «خوب، بد، جلف: ارتش سري» را ديده بودم و قرار بود در اين فيلم بازي کنم، اما چون فيلم نامه تغيير ‌کرد، نقش حذف شد. چند عامل براي اين که بازيگر بخواهد کاري را قبول کند، وجود دارد. اول نويسنده و فيلم نامه، دوم کارگردان و سوم بازيگراني که در کار حضور دارند و عوامل پشت صحنه. آقاي قاسمخاني به عنوان نويسنده در فضاي کمدي نشان داده که کمدي و کمدي موقعيت را خيلي خوب مي‌شناسد. سام درخشاني و پژمان جمشيدي با هم فضايي را به وجود مي‌آورند که کاملا خنده‌دار است و خيلي بانمک هستند.  اين دو شخصيت پشت دوربين هم به همين اندازه بانمک هستند، اين رفاقت پشت دوربين هست و جلوي دوربين هم تسري پيدا مي‌کند. ديگر بازيگران کار هم بسيار خوب هستند و من هم به عنوان بازيگر دوست دارم در اين فضا  قرار بگيرم. مسئله مهم‌تر اين که چقدر در سينماي ايران به بعضي بازيگرها پيشنهاد مي‌شود که رد يا قبول کنيم. اين را هم مي‌دانيم که سينماي ايران در يک دايره‌اي قرار دارد که دايره تکرار است. نمي‌خواهم اداي بسياري از بازيگران را دربياورم و بگويم روزانه فيلم نامه‌هاي زيادي به من پيشنهاد مي‌شود، نه از همان تعداد کمي که پيشنهاد مي‌شود، بايد بتوانم يکي ،دو تا را انتخاب کنم که در اين فضاي سينمايي بمانم، فراموش نشوم و امرار معاش کنم، آن وقت بتوانم در فضاي تئاتر که دوست دارم کار کنم. مطمئنا از تئاتر پول آن چناني در نخواهم آورد، پس مجبورم در سينما، تلويزيون يا نمايش خانگي انتخاب‌هايي داشته باشم تا بتوانم از آن‌ها پول دربياورم. من در آن دايره نيستم و خارج از آن هستم. دارم زور مي‌زنم که گاهي وارد دايره بشوم و دوباره بيرون از آن قرار مي‌گيرم. همه از لحاظ مالي تحت فشار هستند، پس مجبوريم گاهي کارهايي را قبول کنيم تا بتوانيم امرار معاش کنيم.
 
به نظرتان علت به وجود آمدن آن دايره تکرار که گفتيد، چيست؟
در فيلم‌ها و سريال‌ها بازيگرها تکرار مي‌شوند، الان اصلا در باره بد يا خوب بودن آن بحثي نمي‌کنم. من مي‌توانم بي‌نهايت بازيگر جوان و خوب در تئاتر معرفي کنم که هيچ کدام کار تصوير انجام نداده‌اند و به آن‌ها پيشنهادي نمي‌شود. تهيه‌کننده‌ها مي‌توانند بگويند نمي‌توانيم اعتماد کنيم چون مي‌خواهيم بازگشت سرمايه داشته باشيم، از طرفي هم اگر به عنوان مثال آقاي درميشيان به نويد محمدزاده تئاتري اعتماد نمي‌کرد، الان نويد محمدزاده‌اي به وجود نمي‌آمد يا اگر کمال تبريزي و بعد خانم آبيار به هوتن شکيبا اعتماد نمي‌کردند، هوتن شکيبايي به وجود نمي‌آمد و همين طور بهرام افشاري. سه بازيگري را مثال زدم که درخشان هستند، سابقه تئاتر دارند، در اين مسير تلاش کردند، خون دل خوردند و بي‌پولي هم کشيدند، اما يک جايي يک کارگرداني به آن‌ها اعتماد کرد. بايد سرمايه گذاران و کارگرداناني باشند که به بازيگران جوان اعتماد کنند، نمونه درخشانش، پوريا رحيمي سام است که به او اعتماد مي‌کنند ، او هم عالي بازي مي‌کند و سيمرغ مي‌گيرد. من مي‌گويم در اين فضا بايد اعتماد شکل بگيرد.
 
به نظرتان راز محبوبيت زوج کمدي پژمان جمشيدي و سام درخشاني چيست؟
وقتي دو پارتنر بتوانند موقعيت‌هاي دراماتيک را که مي‌تواند کلامي باشد و بر اساس کمدي بدني يا کمدي موقعيت شکل بگيرد، با هم پيش ببرند، مردم از آن‌ها استقبال مي‌کنند. مهم اين است که دو بازيگر به موقعيت‌هاي کلامي و جسماني يکديگر واقف باشند و مهم‌تر از آن فيلم نامه‌اي بر اساس ويژگي‌هاي دو بازيگر نوشته شود. پژمان جمشيدي و سام درخشاني زوجي هستند که هم بده‌بستان کلامي و هم بده‌بستان جسماني‌شان با يکديگر، کاملا در موقعيت‌هاي کمدي دقيق شده است. موقعيت‌‌هاي کمدي را خيلي خوب مي‌شناسند که با هم چه بکنند، شايد يکي از دلايل اش رفاقتي است که با هم دارند. راز موفقيت‌ زوج‌هاي کمدي شناخت يکديگر ، جنس بازي يکديگر و فيلم نامه‌اي است که بر اساس ويژگي آن‌ها نوشته مي‌شود.
 
پژمان جمشيدي در روزهاي گذشته به دليل حاشيه‌اي که برايش در جشنواره فجر به وجود آمد ،چهره خبرسازي بوده. نظرتان درباره بازي او چيست؟
اين که يک فرد بازيگر خوبي است يا بد را بر اساس اثري که ديده مي‌شود، مي‌توان قضاوت کرد. من امسال فيلم‌هاي جشنواره را نديدم و نمي‌توانم نظر بدهم، اما حتما پژمان جمشيدي در بازيگري مسيري را رفته که مردم دوستش دارند، چون مردم با ما در فضاي هنري تعارف ندارند، براي ديدن بازيگري که دوست ندارند، پول نمي‌دهند. اگر مردم تا الان پژمان جمشيدي را به عنوان بازيگر دنبال کردند، پس حتما در بازيگري او ويژگي‌هايي وجود دارد که دوستش دارند. اگر بازيگر به اين جايگاه برسد ،پس بازيگر خوبي است. ما اهالي هنر شايد با هم تعارف کنيم، جلوي يکديگر قربان صدقه برويم و پشت سر از همديگر بد بگوييم، اما مردم تعارف ندارند.
 
آقاي قاسمخاني هم در کارگرداني سريال «خوب، بد، جلف: راديواکتيو» نقش داشتند؟
بله، کارگردان آقاي چگيني بودند، اما آقاي قاسمخاني هم مشارکت مي‌کردند، سريال يک کار کاملا تيمي بود.

 
مانند اين سريال، پيش از اين در سريال «دوپينگ» هم نقش يک نابغه و دانشمند را بازي کرديد.
بله، آن نقش فرق مي‌کرد، او يک فيزيکدان بود، شخصيت مثبتي داشت و سعي ‌مي‌کرد کمک کند، اما اين «سينا» يک دانشمند هسته‌اي است که سعي مي‌کند فقط خودش را اثبات کند و کمي منفي است. تلاشم اين بود چه در بازي، چه در بيان و چه در بدن اين تفاوت شکل بگيرد. اين دو شخصيت فضاهاي متفاوتي داشتند.
 
تجربه همکاري با آقاي مديري در «هيولا» چطور بود؟
آقاي مديري به شدت باهوش و کارگرداني هستند که قبل از شروع کار، مي‌دانند مي‌خواهند چه کنند. در فضاي کمدي کارشان را بلد هستند و اين به هوش و استعدادشان برمي‌گردد. بسيار تجربه خوب و لذت‌بخشي بود و چيزهاي خوبي ياد گرفتم.
 
علت خاصي داشت که در جشنواره فجر امسال شرکت نکرديد؟
به دليل کرونا کمي مي‌ترسيدم. نقدها را دنبال مي‌کردم و براي دو نفر به شدت خوشحال شدم. يکي براي پوريا رحيمي سام که يک دوست صميمي است و ديگري بانويي که به او مادرجان مي‌گويم، خانم رويا افشار. براي آقاي پرستويي هم آرزوي سلامتي مي‌کنم و اميدوارم سايه‌اش از سر هنر اين مملکت کم نشود، ما در فضاي هنري کمي به او کم لطف هستيم و احساس مي‌کنيم حمله کردن به آدم‌ها و تخريب آن‌ها باعث رشد ما مي‌شود. حداقل در باره ايشان مي‌توانم به صراحت بگويم که او در يک سال شيوع کرونا و قبل از آن، جاهايي رفته که هيچ کدام از ما جرئت رفتن به آن جا را نداريم، کارهايي کرده که هيچ کدام از چهره‌هاي هنري که خيلي هم پررنگ هستند، جرئت انجام آن را ندارند که مثلا بروند در دورافتاده‌ترين نقاط سيستان و بلوچستان کمک کنند، بروند پيش کارتن‌خواب ها‎ و معتادها. همين که پرويز پرستويي در فضاي هنر ايران نفس مي‌کشد، کار و کمک مي‌کند ،غنيمت است و مي‌شود دورادور هم از او چيزهايي ياد گرفت.

نويسنده : مائده کاشيان

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar