زوج «میلاد کیمرام» و «مجید صالحی» در سریال «سیاوش»
آخرين خبر/ «سياوش» و «صابرِ» سريال «سياوش» در دو سوي مقابل هم هستند. يکي پيرو اخلاق و انسانيت و جوانمردي و ديگري موجودي است که اول شر به پا و بعد فکر ميکند. اين دو برادر عليرغم عشقي که به هم دارند، به خاطر اين تفاوت، رگههايي از نفرت را نيز نسبت به هم بروز ميدهند. در انتها مشخص ميشود برادر تني نيستند و با همدلي و حمايت از خانواده يک تن ميشوند. در واقع اين تفاوت سرشتين در موقعيت يک خانوادهي مورد آماج انواع و اقسام بلا به اشتراکي بنيادين ميرسد. به خاطر توجه به خانواده اين سريال کمکم بين مردم محبوب شد.
ميلاد کيمرام با جويده جويده حرف زدنش، نگاههاي غمينش و خشمي دروني به سياوش جان ميدهد. نقش پررنگ او در سريال ( او همزمان بازيگردان سياوش نيز بود ) و شخصيت حاميِ سياوش که به سان سنگ زيرين آسياب بود، او را در مرکز اثر قرار ميدهد. شرم و خشم او موقع نزاع با صابر و نجابت چشمان کيمرام، سياوش را در قلب تماشاگرانش حک کرد. او توانست با عبور دادن اين کاراکتر از روحش جلوههايي انساني و واقعي به سياوش ببخشد.
از طرف ديگر مجيد صالحي در متفاوتترين نقش کارنامهاش، صابر را از قالب يک شرور تکبُعدي بيرون کشيد. پشت عصبانيتها و اعمال لمپنانهي اين کاراکتر، کودکي ناديده گرفته شده وجود داشت. برخورد صابر با زن سابقش و «تهمينه» ( با بازي خوب «مهسا باقري» ) اين کودک درون ناديده گرفته شده را نشان ميدهد. صالحي با حفظ انسجام بازياش درلحظههايي به آرشيو ذهنياش رجوع و اين کودک را در چهرهي ترسناکش هويدا ميکرد.
بدهبستانهاي عاطفي کيمرام و صالحي از مشکلات اوليه گرفته تا مشخص شدن مسألهي برادري و اتحاد پاياني، درک و همکاري عميق آن دو را از نقشهايشان ميرساند. خصوصن آنکه کيمرام در مقام بازيگردان هم بايد تيم بازيگري سريال «سياوش» را هدايت ميکرده. اين همکاري و روحيهي جمعگرا هم به نتيجهيي درخور ختم شد و اين زوج بازيگري در اذهان باقي ماند.
يادداشتي از «بهنام شريفي»/ تحليلگر سينما و روانشناسي تحليلي
طراحي موشن: سپهر کريمي