برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

چرا پسرم همیشه غمگین است و شادی نمی کند؟!

منبع
نمناک
بروزرسانی
چرا پسرم همیشه غمگین است و شادی نمی کند؟!

نمناک/ گر از والدين بپرسيد که اکثر آن ها براي کودک شان چه مي خواهند، بالاتفاق اين جمله را مي گويند :من فقط شادي کودکم را مي خواهم. بسياري از ما مي دانيم که در سطح منطقي مي توان اين اتفاق را رقم زد. همچنين مشاهده کودکي که مدام غمگين است، قطعاً روحيه ما را به هم مي ريزد. مشاهده غم و ناراحتي در کودکان اغلب براي والدين بسيار سخت است و احساسات آن ها را درگير مي کند. مثلاً زماني که کودک خود را کلافه، نااميد يا مضطرب مي بينيم، آنقدر نگران نمي شويم و مي فهميم که اين احساسات موقتي هستند اما در مورد غمگين بودن قضيه فرق مي کند.

چه کودکاني و در چه سني بيشتر دچار غمگيني مداوم مي شوند؟
کودکاني که احتمالاً حالات غمگيني را در يک شرايط سخت تجربه کردند، مثلاً کودکاني که جدايي اعضاي خانواده، غصه بيماري جسمي، مشکلات مربوط به يادگيري ، فقر يا هر گونه شرايط سختي را در سنين کودکي تجربه کردند . کودکاني که در سنين بالاتر با اين مشکلات مواجه هستند، بيش از بقيه در معرض غم و غصه مداوم قرار مي گيرند.
همچنين کودکاني که از لحاظ احساسي و رواني حساسيت بيشتري دارند، در همانطور که در نمناک گفته ايم نتيجه احتمال غم و غصه دائمي در آن ها بيشتر است. در واقع کودکان احساساتي تر از افراد ديگر مي باشند و واکنش هاي بسيار قوي را در زندگي احساس مي کنند. بعضي از آن ها بسيار باهوش، خلاق و از لحاظ اجتماعي و عاطفي حساس هستند. اگر چنين فرزندي داشته باشيد، قطعا متوجه منظور ما مي شويد.
راه حل؛ خانواده ها براي کودک غمگين بايد چه کاري انجام دهند؟

اگر شما هم کودکي داريد که اکثر اوقات دچار غم و ناراحتي مي شود، مي توانيد از طريق راهکارهاي زير به او کمک کنيد.

1. به خودتان يادآوري کنيد که کودک غمگين تان، هميشه هم غمگين نيست
کاملاً طبيعي است که کودکان و نوجوانان در حالت هاي غمگين قرار بگيرند و شما احساس کنيد که آن ها ديگر براي هميشه غمگين خواهند ماند . حتي ممکن است خود کودک اين جمله را به زبان بياورد که من هميشه غمگين هستم اما آن ها با بيان اين جمله سعي دارند که عقايد و احساسات منفي خود را به بالا ترين شکل ممکن ابراز کنند. جمله اي که کودک در مورد خودش بيان مي کند، صددرصد حقيقت ندارد، در واقع يک نوع واکنش مغزي مي باشد.
زماني که ما حالات منفي را تجربه مي کنيم ، مغزمان روي مشکلات تمرکز مي کند. کودکان هم به طور ناخودآگاه ذهنشان متوجه مشکلات و تعاملات با احساس بد و منفي مي گردد اما به اين معني نيست که درست مي گويند. پس بسيار مهم است که هم خودتان و هم کودک بدانيد که اين غم و ناراحتي دائمي نيست. حتي اگر اکثر اوقات کودک غمگيني داريد، لحظاتي هستند که به دليل انجام يک کار لذت بخش يا هر اتفاق ديگري خوشحال باشد.

2. با گذشت زمان غم و ناراحتي کودک تان به تدريج کاهش پيدا مي کند
افسردگي بلند مدت و مداوم در کودکان بسيار نادر است که با گذشت زمان احساس غمگيني در او کمتر مي شود. در نتيجه بايد اين موضوع را مدنظر داشته باشيد، زيرا زندگي و ذهنيات او مدام در حال تغيير است و کمک به او مي تواند هيجان اش را دوباره بازيابي کند. حتي اگر منبع غم و ناراحتي هم تغيير نکند، اما آن ها ياد مي گيرند که چگونه در مورد زندگي فکر کنند و با مشکلات و غم و ناراحتي آن بهتر کنار بيايند.

3. به عنوان پدر و مادر مي توانيد به کودک غمگين خود کمک کنيد
والديني که براي کودک غمگين خود تلاش کنند ، دچار نااميدي نمي شوند و فکر مي کنند هيچ کاري از دستشان بر نمي آيد اما اين موضوع حقيقت ندارد. ما مي توانيم به عنوان والدين نقش مربي داشته باشيم و به کودکمان کمک کنيم تا احساس منفي را در خودشان کاهش دهند و با اين سختي ها کنار بيايند. البته هيچ راه سريع و آساني وجود ندارد اما مي توانيد با گذشت زمان تفاوت زيادي را ايجاد کنيد.

4. همدل باشيد
همراه او باشيد . به او بگوييد به خاطر روز سختي که داشته است، برايش متاسف هستيد و بسيار ناراحتيد که او احساس غمگيني دارد.

5. سعي کنيد صبر خود را بالا ببريد
به کودکتان ياد آوري کنيد در لحظه مي توان خود را شاد و مثبت کرد.

6. در مورد محرک هاي حس غمگيني از او سوال کنيد
گاهي اوقات کودکان بدون هيچ دليل خاصي غمگين مي شوند. علت آن هم افکار و پديده هاي موجود در اطرافشان است. پس سعي کنيد به کودکتان کمک کنيد که اين لحظات را پيدا کنند و ببيند که چگونه مي تواند آن را مديريت کند.

7. درست است که پرسيدن در مورد ناراحتي کمک کننده است اما نبايد صحبت کردن درمورد آن را طولاني کنيد
مثلاً يک ساعت صحبت کردن در مورد موضوع ناراحت کننده قبل از خواب وضعيت را بدتر مي کند . به کودک خود بگوييد اکنون اين مسئله ناراحتي را کنار مي گذاريم ، با يکديگر يک کتاب مي خوانيم يا تلويزيون تماشا مي کنيم و بعداً در مورد آن صحبت مي کنيم.

8. غمگين بودن کودک خود را گردن بقيه نيندازيد
ديگران را به خاطر غمگين بودن کودکتان سرزنش نکنيد. معلمان، پزشکان، والدين و کودکان ديگر مسئول مشکل و ناراحتي کودک شما نيستند.

9. کم کم به کودک خود ياد دهيد که چگونه بالا و پايين احساسات خود را بشناسد
لحظاتي را انتخاب کنيد. مثلاً زماني که کودک شما مي گويد من هميشه غمگين هستم، به او بگوييد که اين احساسات غمگيني دائمي نيستند. از او بخواهيد لحظاتي که احساس خوبي داشته را براي خودش يادآوري کند و روي غمگيني تمرکز نکند.

10. از کودک خود بخواهيد که جنبه هاي مثبت زندگي را ببيند
مثلاً کارهاي هيجان انگيزي که در طول هفته انجام مي دهد را برايش يادآوري کنيد. توجه او را به اتفاق خوش گذشته هم جلب کنيد.

11. به طور مداوم روي ارتباط اجتماعي اش کار کنيد
کاهش ناراحتي در کودکان هنگام تنهايي و نداشتن يک منبع مثبت دوستي بسيار سخت است. پس سعي کنيد ارتباط خود را با او گسترده تر کنيد تا کمک کنيد راحت تر با سختي و غم کنار بيايد.

12. به کودک خود کمک کنيد تا دوباره اعتماد به نفسش را پيدا کند
اين کودکان در بعضي از کارها بسيار خوب عمل مي کنند. پس بسيار مهم است که روي توانايي هاي آن ها تمرکز کنيد و اعتماد به نفسشان را بالا ببريد.

13. مراقب تغذيه ، فعاليت فيزيکي و خواب کودک باشيد
زماني که کودک از لحاظ جسمي فعال باشد ، تحمل ناراحتي براي او کمتر است. همچنين بايد به اندازه کافي بخوابد و غذاي خوب بخورد. پس هرگز اين موارد را ناديده نگيريد.
در نهايت از خودتان مراقبت کنيد... علاوه بر راهکارهاي بالا حتماً بايد کودک خود را به مشاور و فرد متخصص در اين زمينه نشان دهيد. در کنار آن بايد روي سلامت، کاهش استرس، تغذيه ، ورزش و مراقبت از خود تان تمرکز کنيد. تا زماني که خودتان از لحاظ روحي احساس خوبي نداشته باشيد ، نمي توانيد به کودکتان کمک کنيد.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره