هشدار به والدین؛ دخالت در زندگی زناشویی فرزندان ممنوع!
باشگاه خبرنگاران/ والدين ميخواهند تجربيات خود را در مورد نحوه زندگي و ارتباط با همسر به فرزند خود منتقل کنند از طرفي نيز حق خود ميدانند که در سرنوشت فرزندشان سهمي داشته باشند.
دخالت اطرافيان در زندگي زناشويي و نحوه مواجه با آن يکي از دغدغههاي مهم زوجهاي جوان در دوران نامزدي و بعد از ازدواج است.
البته يکي از عوامل مهم در اختلافات زناشويي بين زوجهاي جوان نيز، همين مداخلههاي نابجا است. گرچه معمولا والدين و اطرافيان گمان ميکنند که اين دخالتها با نيت خيرخواهي صورت ميگيرد، ولي اکثر مواقع تاثيرات منفي بر روابط گذشته و حتي ممکن است به طلاق زوجين هم منجر شود.
نقش خانواده در ابتداي ازدواج فرزندان بسيار پررنگ است. والدين ميخواهند نتيجه يک عمر تلاش و تجربه خود را در مورد نحوه زندگي، چگونگي معاشرت و ارتباط با همسر، چگونگي صرفه جويي در هزينهها و... به فرزند خود منتقل کنند. از طرفي نيز حق خود ميدانند که در سرنوشت فرزندشان سهمي داشته باشند.
افسانه صمدزاده دکتراي روانشناسي و عضو اصلي انجمنهاي علمي کشور و مطالعات خانواده درباره دخالت والدين گفت: در گذشته ازدواجها به صورت سنتي صورت ميگرفت و خانوادهها شناخت بيشتري نسبت به هم داشتند، ولي امروزه که دوستيهاي قبل از ازدواج بيشتر رايج شده و افراد خود، همسرشان را انتخاب ميکنند، ميزان آشنايي و شناخت خانوادهها نسبت به هم کمتر شده است و مواردي که اختلاف عقايد بين خانوادهها زياد باشد احتمال دخالت والدين در زندگي فرزندشان نيز بيشتر ميشود.
مهمترين دلايل دخالت والدين و اطرافيان در زندگي زوجين
اين روانشناس مهمترين دلايل دخاالت والدين و اطرافيان در زندگي زوجها به موارد زير اشاره کرد:
۱-عدم اطمينان والدين به آمادگي فرزندانشان براي شروع يک زندگي مشترک
۲- فاش کردن اسرار و مشکلات زندگي مشترک براي اطرافيان و دوستان
۳- وجود مشکلات شخصيتي در زوجين و عدم توانايي در تصميم گيري
۴- اختلاف و درگيري بين خانوادهها
۵-عدم آمادگي زوجها براي ازدواج
روشهاي موجود براي جلوگيري از دخالت والدين
براي جلوگيري از دخالت ديگران بهتر است برنامه مشخصي داشته باشيد. البته اين به معناي قطع رابطه با ديگران نيست، بلکه مديريت و هنر برقراري ارتباط صحيح با ديگران به گونهاي است که روزنههاي دخالت بي مورد ديگران در زندگي را مسدود نمايد.
با رعايت احترام در مقابل کمکهاي صميمانه و با محبت اطرافيان، طوري رفتار کنيد تا آنان پي ببرند که ادامه دخالتهاي نابجاي آنها حتي اگر دلسوزانه باشد نه تنها در حل مشکلات شما تاثير گذار نيست، بلکه ممکن است آتش اختلافات را شعله ورتر سازد و زندگي مشترکتان را با خطر مواجه کند.
دکتراي روانشناسي، روشها و راهکارهايي براي کاهش و کنترل دخالت والدين در ازدواج و کارشکنيهاي اطرافيان که در زندگي مشترک زوجين وجود دارد، اشاره کرد که به اين عوامل بستگي دارد:
۱-مديريت روابط: بهتر است موارد ضروري براي مشاوره گرفتن از خويشاوندان خود را مديريت نماييد تا والدين و اطرافيان به پذيرش ودرک استقلال شما و همسرتان دست يابند و فقط در مواقع ضروري به کمک شما بپردازند.
۲-دخالت اطرافيان در زندگي زناشويي/ مشخص کردن مرزها
۳-کمک گرفتن از روانشناس: تشکيل و مديريت زندگي مشترک به منظور برقراري و روابطي متعادل و تعاملي درست ميان خانوادهها و همسر، يکي از مهمترين وظايف زوجين است. بايد پذيرفت که سوء برداشتها و چه بسا اختلاف نظر با خانواده همسر، تا حدودي امري طبيعي و غيرقابل انکار است. مشاوره خانواده کمک ميکند تا با بررسي تعارضات خانوادگي و نقش هريک از اعضا بتوانيد به تفاهمي پايدار در جهت حل مسائل و چالشها دست يابيد که در تحکيم بنيان خانواده موثر است.
وي تاکيد کرد: به مرور زمان و با شدت يافتن دخالت اطرافيان در زندگي زناشويي زوجين، مشکلات آنان روز به روز بيشتر ميشود، تا جايي که ممکن است حتي به طلاق و جدايي زن و شوهر منتهي شود. زماني که زوجين نميتوانند زمام زندگيشان را به دست بگيرند و براي خودشان تصميم بگيرند، اطرافيان شروع به دخالت خواهند کرد. ساختن زندگي مشترک براساس نظرات و تصميمات والدين يا اطرافيان باعث بي ثباتي در زندگي خصوصي ميشود.
حد و حدود خود را با خانواده همسر چگونه حفظ کنيم؟
ازدواج کردن شروع يک رابطه است. خانواده همسر شما، بخش بسيار مهمي از زندگي او هستند که بايد به آنها احترام بگذاريد. همان طور که توقع داريد همسرتان به خانواده شما و وابستگي تان ارزش قائل شود. اما در عين اينکه ملزم به ارتباط با خانواده همسرتان هستيد، لازم است تا حد و حدودي را نيز رعايت کنيد. چرا که اگر اين رابطه حدود و مرز مشخصي نداشته باشد، ممکن است منجر به دلخوري و دخالت آنها در زندگي شما و يا اختلاف در روابط زناشويي شما شود.
هر خانوادهاي براي خود قوانين و چهارچوب مشخصي دارد که اعضا متناسب با آن رفتار ميکنند. اين تفاوتهاي خانوادگي ممکن است در رابطه زوجين ايجاد مشکل نکند، چرا که زن و شوهر قوانين خاص خود را در زندگي مشترک وضع ميکنند. اما زماني که حد و حدودي که براي رابطه با خانواده همسر وجود نداشته باشد و دخالت صورت گيرد، چهارچوب و قوانين بهم ميريزد و مشکلات زيادي در زندگي زوجين بروز پيدا ميکند.
صمدزاده گفت: بايد افراد حد و حدودي را براي روابط خود مشخص کنند. راههاي ايجاد مرز با خانواده همسر به شرح زير است:
۱-حفظ استقلال: اگر شرايط مهيا است بهترين کار اين است که زندگي مستقلي داشته باشيد. اگر با خانواده همسرتان زندگي کنيد مسلم است که راه براي ارتباط بيشتر باز ميشود و احتمال اين که مشکلاتي به وجود بيايد بالا ميرود. در اين شرايط ممکن است زندگي براي شما بسيار سخت باشد و آمادگي لازم براي نقل مکان را هم نداشته باشيد.
۲-حدود رابطه با خانواده همسر/ ارتباط هر فرد با خانوادش: بهتر است اجازه دهيد همسرتان با خانواده خود بيشتر در ارتباط باشد. البته نه به اين معني که مثل زمان مجردي تمام وقت خود را با خانواده اش بگذراند، ولي اجازه دهيد زمانهايي را به تنهايي با خانواده اش بگذراند چرا که به هرحال وابستگي هر فرد به خانواده اش امري امکان ناپذير است و محدود کردن بيش از حد مشکلات جدي به وجود ميآورد.
۳- برنامه ريزي براي ارتباط با خانوادهها: در ابتداي زندگي اين مسئله را با همسر خود مشخص کنيد که چه وقتهايي باهم به ملاقات خانواده تان برويد. در اين برنامه ريزي به رعايت انصاف توجه داشته باشيد و برنامه ايي بريزيد که در هفته، روز مشخصي براي ملاقات با خانواده هريک اختصاص يابد.
۴-احترام گذاشتن: احترام گذاشتن به اين معني نيست که فردي منفعل باشيد و هرچه به شما گفتند انجام دهيد، اما به صحبت هايشان گوش دهيد و آن را درک کنيد. ميتوانيد به خانواده همسر خود به عنوان خانواده خود نگاه کنيد و همان طور که به آنها احترام ميگذاريد، به خانواده همسرتان نيز احترام بگذاريد. يکي از مهمترين تاثيرات ايجاد حد و مرز با خانواده همسر کاهش دخالتهاي آنها است. مطمئنا قطع ارتباط با خانواده همسر نميتواند راه حل مناسبي باشد.
بهترين رفتار در زمان و بعد از دخالت خانواده همسر چيست؟
داشتن برخورد نامناسب در مواجهه با دخالتهاي خانواده همسر تاثير مثبتي در شرايط ندارد و وضعيت را بدتر نيز ميکند.
روانشناس در ادامه گفت: قدم اول براي مديريت اوضاع، شناسايي احساسات ناخوشايند است. زماني که فرد عصبانيت خود را شناسايي نکرده است، پس واکنش درستي نيز نسبت به آن نخواهد داشت. عوامل زير بهترين رفتار در زمان و بعد از دخالت ميباشد.
-مشخص کردن مواضع خود
-يافتن راههاي آرام سازي متناسب
-يافتن منابع حمايتي جايگزين
-خود واقعي تان باشيد
-مشخص کردن مرزهاي خانواده
-با تجربه و بالغ بودن
-کوچکتر کردن دايره دخالتها
-نسبت ندادن هر رفتار ناخوشايند به نيتهاي بد
-هر شخص مسئول رفتار خويش است
دخالت و حمايت از فرزندان در زندگي مشترک تفاوت دارد. زماني که پدر و مادر با ورود به مشکلات زندگي زوجين فقط منفعت فرزند خودشان را در نظر ميگيرند در واقع در زندگي آنها دخالت کرده اند، در حالي که حمايت به معني در نظر گرفتن منفعت کانون خانواده است و در کنار مصلحت فرزند بايد مصلحت همسر و فرزندان هم در نظر گرفته شود.