زن یا مردی که به همسر خود خیانت می کند، می تواند به زندگی مشترک ادامه دهد؟
خبرآنلاين/ وجود يکسري باورها در زندگي هرکس کمک ميکند که به سمت خيانت نرود. باورهاي مذهبي، خانوادگي و فرهنگي اگر ضعيف شوند مجوز خيانت داده ميشود. همچنين باورهايي هم هستند که اگر قوي شوند خيانت صورت ميگيرد و به آنها باورهاي تسهيلگر ميگوييم. زيرا اين باورها پيامدهاي منفي خيانت را بيارزش ميسازند. مانند اينکه فرد به خود ميگويد من کار خاصي را انجام نميدهم، حق دارم زيرا جواني نکردهام، همسرم نميتواند نيازهاي من را برآورده سازد، چون او به من خيانت کرده است من حق دارم و بايد انتقام بگيرم، همسرم من را درک نميکند، همسرم را دوست ندارم و....
برآورده نشدن نيازها در زندگي زناشويي و اهميت ندادن به آنها باعث کشيده شدن زوجها به سمت خيانت ميشود که صد البته هيچ توجيهي براي خيانت قابل قبول نيست. نياز به امنيت، حمايت، محبت، صميميت، تفريح و بازيگوشي وقتي در زندگي بياهميت شود و درمورد آن صحبت نشود باعث احساس تنهايي در زوجها ميشود.
همچنين برخي از زوجهايي که خيانت کرده بودند علت خيانت خود را تنهايي به علت نداشتن بچه يا تک فرزندي، زياد کارکردن همسر و حضور نداشتن او در خانه، بيتوجهي به نيازهاي همسر، نداشتن ساعتهايي براي صحبتهاي دونفره، نشان ندادن علاقه و محبت، پرخاشگري و تندي همسر، اعتياد، تنوع طلبي، ازدواج اجباري و... اظهار کردهاند.
واکنش همسر آسيب ديده: از دست دادن هويت و اعتماد به نفس، از دست دادن کنترل رفتار و اعمال، ترس از آبروريزي و از دست دادن ايمان مذهبي.
واکنش همسر آسيب زننده: خشم نسبت به خود، همسر يا معشوق، عدم احساس گناه يا احساس گناه در قبال فرزندان.
سوال آخر اين است که آيا امکان بازگشت به زندگي عادي بعد از خيانت وجود دارد؟
با مراجعه به روانشناسان و کمک گرفتن از آنها ممکن است زندگي ادامه پيدا کند درصورتي که فريب کاري، ناتواني در ايجاد رابطه صادقانه، مسئوليت گريزي و نگرشهايي که خيانت را مشروع جلوه ميدهند، از بين بروند. در صورتي که همسران مهارتهاي ارتباطي را ياد بگيرند و سعي در بخشش هم در دراز مدت داشته باشند با اعتمادسازي، دوباره زندگي ادامه پيدا ميکند و اما اگر کنار هم ماندن تنها با دلايلي که در ادامه ميآيد باشد، ادامه زندگي به سختي صورت ميگيرد: بچهها، ترس از طلاق، ترس از برچسب طلاق خوردن بر بچهها. اما اگر زندگي به طور ناسالم ادامه پيدا کند و پدر و مادر رابطه رضايتمندي نداشته باشند بچهها الگوي مناسبي از عشق، صميمت و رابطه سالم را ياد نميگيرند و اثرات مخرب اين آسيبها در بزرگسالي بچهها نمود پيدا ميکند.