برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

حکایت/ اغفر لی ذنوبی

منبع
خراسان
بروزرسانی
حکایت/ اغفر لی ذنوبی
خراسان/ ابراهيم ادهم گفت:«شبي جست وجو مي‌کردم که کعبه را خالي از طُواف بينم و حاجتي بطلبم. آن شب پيش آمد، دست در حلقه کردم و گفتم:«خدايا عصمت مي‌خواهم از گناه.» ندا آمد:«همه خلق، عصمت از گناه مي‌خواهند. اگر همه را عصمت دهم، درياهاي غفاري و غفوري و رحماني و رحيمي من کجا بشود؟!» پس گفتم:«اللهم اغفر لي ذنوبي...» تذکرة الاولياء
اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره