در محضر بزرگان/ وقتی امیرالمؤمنین(ع) صاحب مفاتیح الجنان را در آغوش گرفت
مهر
بروزرسانی
مهر/ حجت الاسلام والمسلمين محدث زاده، نوه آقا شيخ عباس قمي در برنامه ضيافت شبکه قرآن و معارف سيما اظهار داشت: اين سعادت بزرگي براي ايشان است که در ايام عزاداري اميرالمؤمنين(ع) درباره شان صحبت ميکنيم، زيرا آقاشيخ عباس قمي علاقه و ارادت خاصي به اميرالمؤمنين(ع) و حضرت زهرا(س) داشتند.
وي ادامه داد: پدرم حاج ميرزا محسن محدث زاده نقل ميکردند که مرحوم پدرشان وقتي به حرم اميرالمؤمنين(ع) مشرف ميشدند بالاي سر ايشان نميرفتند يکي به دليل وجود نازنين خود اميرالمؤمنين(ع) و ديگري به اين دليل که معتقد بودند که سر آقا امام حسين(ع) بالاي سر امام علي(ع) دفن است.
وي بيان داشت: يک بار پدرم نقل ميکردند و خودم نيز از علماي بزرگ شنيدم که يکي از دوستان و آشنايان آقا شيخ عباس قمي روز تشييع جنازه ايشان مطلع نشده بود که ايشان فوت کردهاند و تشييع جنازهشان است اين فرد در عالم خواب ميبيند که آشيخ از دنيا رفتهاند و جنازه ايشان را در ايوان اميرالمؤمنين(ع) گذاشتهاند.
نوه آقا شيخ عباس قمي اضافه کرد: آن موقع مرسوم بود که اول اذن دخول ميخواندند و بعد امينالله، آن فرد ميبيند که در خواب نيز همين کار را ميکنند اما وقتي اذن دخول ميخوانند جنازه آقا شيخ بلند ميشود و ميرود آستانه مقدس را ميبوسد و دوباره بازميگردد، و بعد در همان عالم رؤيا ميبيند که اميرالمؤمنين(ع) بالاي ضريح قرار دارند و آقا شيخ را در آغوش ميگيرند.
نوه آقا شيخ عباس قمي اظهار داشت: آقا شيخ روزهاي قبل از فوتشان به اتاقي ميرفتند که پنجرهاش به سوي گنبد اميرالمؤمنين(ع) باز ميشد ايشان مدام امام علي(ع) را صدا ميزدند و ميگفتند يا اميرالمؤمنين در اين لحظات آخر تنهايم نگذار، شب قبل از فوتشان نيز نماز مغرب و عشا را ميخوانند و مرتب اسم حضرات معصومين(ع) را ميبردند و به نام امام علي(ع) که ميرسيدند عرض ارادت خاصي ميکردند.
وي تأکيد کرد: يکي از مهم ترين امتيازاتي که ايشان داشت و باعث شد تا به اين درجه معنوي برسد بحث اخلاص ايشان بود يک بار ايشان در مشهد که بودهاند نماز ظهر را که در مسجد گوهرشاد ميخوانند جمعيت زيادي پشت سر ايشان جمع ميشود به طوري که جمعيت تا حيات نيز ميرسد نماز ظهرشان که تمام ميشود به اطرافيان ميگويند که من نميتوانم نماز عصر را بخوانم و ميروند.
حجت الاسلام محدثزاده اظهار داشت: فرداي آن روز نيز آ شيخ عباس براي نماز نميآيند روز بعد نيز همچنين دوستان نگران ميشوند و به در منزل ايشان ميروند و علت را ميپرسند ايشان ميگويد آن روز موقع رکوع صدايي شنيدم که گفت ان الله مع الصابرين و انگار لحظه اي چيزي در دلم خطور کرد، در حقيقت به گفته يکي از بزرگان آقا شيخ براي لحظهاي در دلش هواي نفس را احساس کرده و دريافته که بايد آن را اصلاح کند براي همين حتي نمانده که نماز عصر را نيز بخواند و اين چيزي نيست جز اخلاص در عمل.
وي تصريح کرد: در رابطه با کتاب مفاتيح الجنان نيز به ايشان پيشنهاد داده بودند که کتاب دعايي بنويسد اما آقا شيخ قبول نميکند، اما خودشان بيان کردهاند که يک روز به ذهنم رسيد که کتاب دعايي بنويسم و ثوابش را به حضرت زهرا(س) هديه کنم و بعد از آن نيز هميشه اعتقاد داشتند که اگر اين کتاب تا اين حد مورد توجه مردم قرار گرفته است به خاطر اين بوده که ثوابش براي حضرت زهرا(س) است.
نوه آقا شيخ عباس قمي اظهار داشت: کتاب ديگري که ايشان تأليف کردهاند درباره کتاب بحار است. ايشان براي رفتن در درياي بيکران بحار احساس کردند که نياز به يک کشتي است لذا کتاب سفينة البحار را نوشتند نقل شده که از آقاي خويي ميپرسند اگر به شما بگويند تنها اجازه داريد از کتابهاي کتابخانهتان يک کتاب را انتخاب کنيد کدام را انتخاب ميکنيد و آقاي خويي در پاسخ ميگويند سفينة البحار را.
وي در پايان سخنانش به ارادت خاصي که آقا شيخ عباس قمي به امام رضا(ع) داشتند اشاره کرد و گفت: وقتي که آشيخ عباس قمي در قم رنج و غم برايشان زياد ميشود قصد سفري کوتاه به مشهد را مي کنند اما وقتي به مشهد ميروند آن چنان عناياتي به ايشان ميشود که همانجا ميمانند و پس از آن همانجا ازدواج ميکنند و تشکيل زندگي ميدهند.