24
30
22.8K
24
30
22.8K
خراسان/ پارسال مامانم میخواست توی شربت خاکشیری که برای افطار درست کرده بود، گلاب بریزه. حواسش نبود و روی بطری رو هم نخونده بود. خیلی شاد و خوشحال به خیال خودش یک بطری گلاب ریخته بود توی یک پارچ خاکشیر. بعد از افطار بابام اولین لیوان شربت رو که با ذوق و شوق خورد، آنچنان حالش خراب شد که تا سحر فقط سرفه میکرد. حالا هرچی هم بهش میدادیم که سینهاش آروم بگیره، از ترسش لب نمیزد! نگو مامانم به جای گلاب، عرق نعناع فلفلی ریخته بود تو شربت خاکشیر!