قتل جوان ایرانی ساکن گرجستان در هالهای از ابهام
شرق/ پرونده قتل فجيع جوان ايراني در گرجستان دچار چنان گرهي شده است که پليس بعد از سه سال همچنان نتوانسته راز آن را برملا کند.
سه سال قبل خانواده جواني به نام ميثم، شکايتي را مطرح کردند و گفتند فرزند جوانشان در گرجستان کشته شده است. پدر و مادر ميثم به مأموران گفتند: پسر ما در گرجستان زندگي ميکرد. او براي اشتغال رفته بود و شغل خوبي هم داشت و کار ميکرد و پول درميآورد.
ما تقريبا هرروز باهم در تماس بوديم. تا اينکه يک روز وقتي زنگ زديم، جواب تلفن را نداد. او خودش هرروز تماس ميگرفت. چند روز گذشت و تماسي نگرفت. با کساني که ميدانستيم در گرجستان با پسرم در ارتباط هستند و او را ميبينند هم تماس گرفتيم اما جوابي به ما ندادند تا اينکه تصميم گرفتيم خودمان به آن کشور برويم.
پدر اين جوان گفت: من به گرجستان رفتم تا ردي از پسرم پيدا کنم. وقتي به خانهاش رفتم، متوجه شدم پسرم چند روز قبل در منزلش به قتل رسيده است. من وقتي وارد خانه پسرم شدم با صحنه فجيعي روبهرو شدم. با کمک دوستان پسرم سراغ پليس گرجستان رفتم و آنها گفتند در جريان قتل هستند و پرونده نيز تشکيل داده اما هنوز ردي از عامل يا عاملان جنايت پيدا نکردهاند.
اين مرد گفت: خون همهجا را گرفته بود. خانه پسرم به هم ريخته بود و معلوم بود بهطرز فجيعي کشته شده است. دراينباره با پليس گرجستان صحبت کردم و آنها تأييد کردند پسرم را بهطرز فجيعي کشتهاند و پليس هم بهدنبال عامل قتل است. پليس به من گفت پسرم را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده و سرش را بريدهاند.
پدر ميثم درباره اينکه آيا پسرش با کسي دشمني داشت، گفت: او پسر بسيار کاري و آرامي بود، در ايران حتي دعوا هم نميکرد، چه برسد به اينکه با کسي دشمني داشته باشد. من از زندگياش در گرجستان خبر زيادي ندارم؛ البته ما به خانه او رفتوآمد ميکرديم و پسرم را ميديديم اما از اينکه با چه کساني رفتوآمد داشت، اطلاعي ندارم. پسرم جوان بيآزاري بود او ميخواست چند سالي در گرجستان کار کند و بعد به ايران بيايد و با پساندازش شغل شرافتمندانهاي راه بيندازد و زندگي سالم و آرامي داشته باشد. من از پليس ايران درخواست دارم پرونده قتل پسرم را پيگيري کند.
با شکايت اين مرد، پليس ايران از اينترپل خواست پرونده قتل ميثم مورد بررسي قرار بگيرد. همچنين هماهنگيهايي با پليس گرجستان نيز انجام شد. فرضيههاي مختلف از انتقامگيري شخصي تا سرقت در اين پرونده مورد بررسي قرار گرفت، اما ردي از عامل يا عاملان جنايت به دست نيامد تا اينکه پدر و مادر مقتول از دادگاه ايران درخواست پرداخت ديه از بيتالمال کردند.
جلسه بررسي اين درخواست در شعبه 10 دادگاه کيفري استان تهران برگزار شد. در جلسه رسيدگي برادر ميثم در دادگاه حاضر شد. او گفت: از وقتي پدر و مادرم داغدار مرگ برادرم شدهاند، وضعيت روحي بسيار بدي دارند. مخصوصا اينکه عاملان جنايت هم شناسايي نشدهاند. اين موضوع فشار بسيار شديدي روي خانواده من ايجاد کرده است.
اين جوان گفت: برادرم جوان بسيار آرامي بود. هيچوقت کار خلافي نميکرد و اصلا اهل دعوا نبود. نميدانيم اين اتفاق چطور افتاده است.
او گفت: بهطورکلي پليس گرجستان همکاري خوبي با ما نداشت، حتي براي اينکه جسد برادرم را تحول بدهد تا در ايران دفنش کنيم، تلاش بسيار زيادي کرديم و مدتها پيگيري کرديم تا جسد برادرم را تحول ما دادند. سه سال از ماجرا گذشته و هيچ سرنخي از سوي پليس اينترپل به دست نيامده است. هرچند ما همچنان تلاش ميکنيم، اما خيلي نااميد هستيم. به همين دليل هم پدر و مادرم درخواست ديه از بيتالمال را دارند.
اين مرد در ادامه گفت: برادرم کار ميکرد و پولهايش را براي ما ميفرستاد تا برايش نگه داريم و او بتواند در ايران کاري راه بيندازد و بتواند زندگياش را تأمين کند، اما جانش را از دست داد. از طرفي پدر و مادرم آنقدر عذاب کشيدهاند که دچار بيماري شدهاند. ما روزهاي سختي را پشتسر گذاشتيم و همچنان تا پيدانشدن قاتل برادرم اين وضعيت ادامه دارد.
بعد از گفتههاي اين مرد جوان، با توجه به مدارکي که در پرونده موجود بود قضات شعبه 10 دادگاه کيفري استان تهران براي تصميمگيري دراينباره وارد شور شدند.