20 برادر سلاخ به جان هم افتادند؛ آنها از یک پدر و 5 مادرند

بشامگاه دوازدهم بهمن‌ماه اهالي منطقه سراج صداي دعوا و درگيري چند مرد را شنيدند. چندين مرد با يکديگر درگير شده بودند و برخي از آنها چاقو و قمه به‌دست داشتند. شاهدان وحشت‌زده با 110تماس گرفتند و گزارش اين نزاع دسته‌جمعي را اعلام کردند. پس از آن به اورژانس زنگ زدند، چرا که چند نفر در جريان اين دعوا چاقو خورده و خون آلود نقش زمين شده بودند. همين کافي بود تا مأموران کلانتري 126فرجام و اورژانس در محل حادثه حاضر شوند.

گزارش قتل اول

ماموران کلانتري که در محل حاضر شدند، به نزاع دسته جمعي پايان دادند. اما 6مرد خون آلود روي زمين افتاده بودند که امدادگران اورژانس، مرگ يکي از آنها را به‌دليل شدت جراحات و خونريزي تأييد کرد. اما 5مجروح ديگر که با ضربات چاقو و قمه زخمي شده و از هوش رفته بودند، به بيمارستان انتقال يافتند تا تحت درمان قرار بگيرند. در اين شرايط گزارش اين درگيري مرگبار به قاضي حبيب‌الله صادقي، بازپرس جنايي تهران اعلام و تحقيقات جنايي درباره اين درگيري آغاز شد.

اختلاف مالي

گروهي از کارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران مأمور شده بودند تا راز اين درگيري مرگبار و انگيزه متهمان را فاش کنند. بررسي‌ها حکايت از اين داشت که دعوا ميان 20برادر و شاگردانشان رخ داده است. 20برادر اهل افغانستان بودند و از سال‌ها قبل براي کار به ايران آمده بودند. آنها از 5مادر و يک پدر بودند که تعدادي از برادران در 2 مغازه قصابي حوالي خيابان سراج کار مي‌کردند و تعداد ديگر در کشتارگاهي حوالي ميدان بهمن. اما اين برادران از چند‌ماه قبل دچار اختلافات مالي شده بودند. ظاهرا برادرهايي که در کشتارگاه کار مي‌کردند گوشت مورد نياز مغازه برادراني که در قصابي کار مي‌کردند را تهيه مي‌کردند که به‌دليل پرداختي‌ها و قيمت گوشت دچار اختلاف شده بودند. آنها از چند‌ماه قبل با يکديگر درگيري داشتند تا اينکه روز حادثه برادراني که در کشتارگاه کار مي‌کردند به همراه شاگردانشان راهي مغازه قصابي برادران ديگرشان در خيابان سراج شدند.

همين مسئله آغاز يک درگيري بزرگ ميان برادرها و شاگردانشان شد. دعواي هولناکي که حدود 20دقيقه طول کشيد و به قتل يکي از برادران و زخمي شدن 5نفر ديگر منجر شد. اما اين پايان ماجرا نبود چرا که يکي از مجروحان به‌شدت حالش وخيم شده و در بخش مراقبت‌هاي ويژه بستري شد و اميدي به زنده ماندنش نبود.

گزارش قتل دوم

صبح 13بهمن‌ماه بود که از بيمارستان خبر رسيد مجروحي که حالش وخيم بود جان باخته است. به اين ترتيب با مرگ دومين مجروح، تعداد مقتولان اين درگيري مرگبار به 2 نفر رسيد. در اين شرايط گزارش دومين قتل نيز به بازپرس حبيب‌الله صادقي اعلام شد و او دستور انتقال جسد به پزشکي قانوني را صادر کرد. دومين مقتول از دوستان يکي از برادرها (صاحب مغازه قصابي) بود که براي ميانجيگري وارد دعواي 20برادر شده و به قتل رسيده بود. در اين ميان برادران و شاگرداني که در اين درگيري مرگبار شرکت داشتند بازداشت شدند و صبح ديروز 4نفر از متهمان اصلي اين پرنده براي انجام تحقيقات به شعبه چهارم دادسراي جنايي تهران انتقال يافتند.

4متهم منکر قتل بودند و خودشان را بي‌گناه مي‌دانستند. آنها مدعي بودند که نديدند چه‌کسي به 2 مقتول چاقو زده و باعث مرگشان شده است. يکي از آنها که اتهامش قتل برادرش است، گفت: در جريان اين درگيري يکي از برادرانم و دوستم که گناهي در اين ماجرا نداشت کشته شدند و من اصلا نديدم که ضربه اصلي را چه‌کسي به متوفيان زد.

وي ادامه داد: من صاحب يکي از مغازه‌هاي قصابي هستم اما چند وقتي مي‌شود که با برادرانم که در کشتارگاه کار مي‌کنند مشکل پيدا کرده‌ايم. عمده اختلافاتمان به‌خاطر پول بود تا اينکه شب حادثه برادرانم به همراه شاگردانشان به مغازه من حمله کردند. البته برادران ديگرم نيز مغازه قصابي دارند که فاصله زيادي با مغازه من ندارد. دو سه نفر از مهاجمان به مغازه برادران ديگرم هم هجوم برده بودند و همين شروع يک درگيري دسته‌جمعي شد. آن شب شاگردانم و يکي از دوستانم که از ترکيه آمده بود در مغازه‌ام بودند که آنها هم به حمايت و هواداري از ما وارد درگيري شدند.

يکي از برادرانم به من چاقو زد که به‌صورت سطحي زخمي شدم اما دوستم که از ترکيه آمده بود و نقشي در ماجرا نداشت و قصدش در اين ماجرا فقط ميانجيگري بود به‌شدت با ضربه چاقوي يکي از برادرانم زخمي شد که تلاش پزشکان براي نجات او فايده‌اي نداشت و دوستم به قتل رسيد. او واقعا نقشي در اين درگيري نداشت و درست روزي که به ديدن من آمد برادرانم دعوا را آغاز کرده و جان او را گرفتند.

وي ادامه داد: آن شب ما هم ناچار شديم براي دفاع از خودمان چاقو از مغازه هايمان برداريم تا آنها را بترسانيم. اما من نديدم که چه‌کسي با چاقو و قمه به سمت برادرم و دوستم هجوم برد و به آنها ضربه زد. من واقعا در آن شرايط به فکر نجات خودم بودم و مطمئن هستم که برادرم با ضربات چاقوي من به قتل نرسيده است.

در ادامه برادر ديگر نيز که در اين درگيري حضور داشت در دفاع از خود گفت: مدتي بود که با برادرانم دچار اختلاف مالي شده بوديم. شب حادثه من داخل مغازه قصابي بودم که برادرانم به آنجا حمله کردند. من از ترس پشت يخچال پنهان شدم که آنها مرا بيرون کشيدند و به باد کتک گرفتند. من هم نديدم که چه‌کسي برادرم و دوست برادر ديگرم را به قتل رساند چرا که من در ابتداي درگيري پشت يخچال بودم و چيزي نديدم.

با دستور بازپرس جنايي، متهمان بازداشت شده و براي انجام تحقيقات بيشتر در اختيار مأموران اداره آگاهي تهران قرار گرفتند و تحقيقات براي روشن شدن حقايق ماجرا ادامه دارد.