برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

ادعای جوزف نای: پوتین در حال نابود کردن قدرت نرم روسیه است

منبع
تسنيم
بروزرسانی
ادعای جوزف نای: پوتین در حال نابود کردن قدرت نرم روسیه است
تسنيم/ جوزف ناي، نظريه‌پرداز روابط‌بين‌الملل که براي اولين بار اصطلاح «قدرت نرم» را مطرح کرد معتقد است مشکل پوتين اين است که هم‌اکنون قدرت نرم بسيار اندکي در اختيار دارد و نقصان قدرت نرم روسيه موجب بروز رفتار تهاجمي اين کشور شده است. به گزارش گروه ساير رسانه‌هاي خبرگزاري تسنيم به نقل از سايت اشراف پراجکت سينديکيت در مقاله‌اي به قلم جوزف ناي، دستيار پيشين وزير دفاع و رييس شوراي ملي اطلاعات آمريکا و عضو ارشد انديشکده بلفر نوشت: حملات پنهاني ولاديمير پوتين رييس جمهوري روسيه به اوکراين و همين طور تحريم‌هاي غرب عليه کشور وي همچنان ادامه دارد. با اين وجود، تنها اقتصاد روسيه در معرض تهديد قرار ندارد و قدرت نرم اين کشور نيز تضعيف شده است که اين رويداد نيز احتمالاً با پيامدهاي مخربي همراه خواهد بود. مرکز رصد راهبردي اشراف بدون تاييد محتوا و ادعاهاي مطرح شده در اين گزارش، ترجمه آن را صرفا جهت اطلاع نخبگان و تصميم‌گيران عرصه سياسي کشور از رويکردها و ديدگاه‌هاي انديشکده‌هاي غربي منتشر مي‌کند و ديدگاه‌ها، ادعاها و القائات اين گزارش‌ها هرگز مورد تأييد اشراف و همچنين گروه ساير رسانه‌هاي خبرگزاري تسنيم نمي‌باشد. ■ پوتين به زور متوسل شده است■ يک کشور مي‌تواند به سه شيوه اصلي همراه با برخوردي قاطع با ديگر کشورها در جهت پيشبرد اهداف خود گام بردارد: توسل به زور، پرداخت هزينه يا جذب ديگر کشورها. پوتين به زور متوسل شده و با تحريم‌هاي سخت فزاينده نيز روبرو شده است. صدراعظم آلمان، آنگلا مرکل که مخاطب عمده اروپايي پوتين به شمار مي‌آيد بابت سياست‌هايي که روسيه نسبت به اوکراين پيش گرفته است با بيان واژه‌هايي تند استيصال و نااميدي خود را ابراز نمود. دستاوردهاي موقت حاصل از اقدامات پوتين در اوکراين هر چه که باشد، پيامدهاي آن در طولاني‌مدت نمود پيدا خواهد کرد. يکي از اين پيامدها، عدم امکان دسترسي روسيه به فن‌آوري غرب است که اين کشور جهت مدرنيزه کردن صنعت و نيز توسعه حفاري‌ منابع انرژي خود در مناطق مرزي قطب شمال بدان نياز دارد. ■ با وجود نفت و گاز نيز نمي‌توان اقتصاد روسيه را نجات داد■ پوتين دريافته است که با وجود اقتصاد متزلزل روسيه، استفاده از روش پرداخت هزينه بسيار مشکل خواهد بود. حتي با وجود نفت و گاز که ارزشمندترين منابع روسيه مي‌باشند نيز نمي‌توان اقتصاد روسيه را نجات داد. چنانکه توافقنامه اخير پوتين با چين براي تأمين گاز اين کشور نيز به مدت 30 سال به نازل‌ترين قيمت مبين اين مطلب مي‌باشد. ■ تنها راه پيش رو جذب کشورهاي ديگر است■ تنها شيوه جذب کشورهاي ديگر باقي مي‌ماند. مؤثرترين منبع قدرتي که مي‌توان انتظار داشت. براي نمونه، چين تلاش کرده است تا با استفاده از قدرت نرم تصوير چندان تهديدآميزي از خود بجا نگذارد. چين اميد دارد تا بدين شيوه ائتلاف‌هايي که در جهت ايجاد عدم توازن در قدرت اقتصادي و نظامي رو به ترقي اين کشور تلاش مي‌کنند را تضعيف کند يا حتي اين ائتلاف‌ها را خنثي کند. قدرت نرم يک کشور مي‌تواند از سه منبع تأمين گردد: فرهنگي جذاب، ارزش‌هاي سياسي که به شکل قابل اطميناني تقويت شود و سياستي خارجي که آکنده از تعهدات اخلاقي باشد. چالش در توأم کردن اين منابع با امتيازات موجود در قدرت‌هاي سخت نهفته است. مانند قدرت نظامي و قدرت اقتصادي تا نهايتاً اين قدرت‌ها اثري مثبت برهم داشته باشند. ■ آمريکا نتوانست توازن ميان قدرت‌هاي سخت و نرم را به هم بزند■ آمريکا نتوانست اين تعادل را با توجه به حمله خود به عراق در سال 2003 ايجاد کند. در حالي که قدرت نظامي آمريکا براي فائق آمدن به نيروي نظامي صدام حسين کافي بود. اين عمل به بهاي از دست دادن جذابيت اين کشور در کشورهاي بسياري صورت گرفت. اگرچه تأسيس نهاد کنفوسيوس در مانيل جهت آمورش فيليپيني‌ها پيرامون فرهنگ چيني ممکن است به توسعه قدرت نرم چين کمک نمايد، در صورتي که چين به‌طور همزمان از قدرت سخت خود در جهت اعمال فشار به فيليپيني‌ها در حيطه اختلاف ارضي اسکاربورو استفاده کند تأثير آن مي‌تواند بسيار محدود باشد. ■ مشکل روسيه اين است که قدرت نرم بسيار اندکي در اختيار دارد■ مشکل روسيه اين است که هم‌اکنون قدرت نرم بسيار اندکي در اختيار دارد. در حقيقت، همانطور که سرگِي کاراگانوف تحليلگر سياسي در سال 2009 متذکر شد، دقيقاً نقصان قدرت نرم روسيه موجب بروز رفتار تهاجمي اين کشور است مانند آنچه در جنگ سال گذشته روسيه با گرجستان روي داد. بي‌گمان روسيه از نظر تاريخي با کمک‌هاي عمده‌اي که از لحاظ فرهنگي به هنر، موسيقي و ادبيات نموده است، منابع قدرت نرم چشمگيري در اختيار دارد. افزون بر اين، در پي عواقب بي‌واسطه جنگ جهاني دوم، اتحاديه جماهير شوروي براي بسياري از ساکنين اروپاي غربي جذاب بود. اين جذابيت تا حد زيادي به نقش عمده اتحاديه جماهير شوروي در مبارزه با فاشيسم بازمي‌گشت. ■ پوتين اشتباه اجداد خوددر شوروي را تکرار مي‌کند ■ با اين وجود، هيئت حاکمه اتحاديه جماهير شوروي اين دستاوردهاي مرتبط با قدرت نرم را با حمله به مجارستان در سال 1956 و چکسلواکي در سال 1968 بر باد داد. تا سال 1989 ديگر منابع قدرت نرم چنداني باقي نمانده بود. ديوار برلين زير آتش توپخانه ناتو فرو نريخت، بلکه اين ديوار در اثر ضربات چکش‌ها و بلدوزرهاي افرادي فروريخت که نظرشان در مورد ايدئولوژي شوروي تغيير کرده بود. هم‌اکنون پوتين نيز همان اشتباه اجداد خويش در شوروي را تکرار مي‌کند. با وجود اينکه وي در سال 2013 اعلام کرد که روسيه بايد روي مزيت‌هاي قدرت نرم به‌واسطه فرهنگ تمرکز کند ولي نتوانست از امتيازات بسياري بهره ببرد که به‌واسطه ميزباني بازي‌هاي المپيک زمستاني 2014 در سوچي به روسيه داده شده بود. در عوض، پوتين حملاتي نيمه پنهان نظامي را حتي در هنگامي که بازي‌ها ادامه داشت به اوکراين آغاز کرد که همراه با سخنراني وي پيرامون ناسيوناليسم روسي موجب برانگيخته شدن خشم شديدي به‌ويژه در ميان کشورهاي عضو شوروي سابق شد. چنين عملکردي باعث خدشه‌دار شدن هدفي شد که پوتين مبتني بر بنا نهادن اتحاديه اوراسيا به رهبري روسيه مطرح کرده بود تا با اتحاديه اروپا رقابت کند. ■ پوتين به تبليغات روي آورده است■ با وجود شمار اندکي خارجي که فيلم‌هاي روسي را تماشا مي‌کنند و وجود تنها يک دانشگاه روسي در رتبه‌بندي صد دانشگاه برتر جهان، اين کشور گزينه‌هاي اندکي جهت بازيابي جذابيت خود در اختيار دارد، از اين رو، پوتين به تبليغات روي آورده است. وي در سال گذشته خبرگزاري نووستي را با اخراج چهل درصد کارمندان و مديريت نسبتاً مستقل آن مجدداً سازمان‌دهي کرد. مدير جديد اين خبرگزاري، ديميتري کيزليف در نوامبر از ايجاد يک شبکه دولتي خبري خبر داد که با هزار کارمند در سي‌وچهار کشور مرکز خبري دارد و در راديو، رسانه‌هاي اجتماعي و خبري به زبان محلي برنامه دارد. با اين وجود، يکي از تضادهاي موجود در قدرت نرم اين است که تبليغات اغلب نتايجي برخلاف انتظار دارند چون بايد توسط اذهان عمومي باور شوند. در طول جنگ سرد، فضاي باز مبادلات فرهنگي مانند سمينار سالزبورگ که به جوانان امکان مي‌داد تا نسبت به افکار هم شناخت پيدا کنند نشان داد که ارتباطات ميان مردم از آنچه تصور مي‌شود بسيار معنادارتر مي‌باشد. امروزه، بيشتر قدرت نرم آمريکا نه تنها از جانب دولت، بلکه به‌واسطه جامعه مدني تأمين مي‌گردد. از جمله، دانشگاه‌ها، بنيادها و فرهنگ عامه. در حقيقت، جامعه مدني عاري از سانسور آمريکا و تمايل جامعه به‌سوي انتقاد از رهبران سياسي به اين کشور توانايي داده است تا قدرت نرم خود را حتي در هنگامي که کشورهاي ديگر با اقدامات دولت مخالف مي‌باشند، حفظ نمايند. ■ پوتين مصمم است تا نقش جامعه مدني را حذف کند■ همين طور در انگلستان نيز شبکه خبري بي بي سي اعتبار خود را حفظ کرده است چون قدرت انتقاد از دولت را دارد. با اين وجود، پوتين مصمم است تا نقش سازمان‌هاي غيردولتي و جامعه مدني را حذف کند.پوتين ممکن است آگاه باشد که قدرت‌هاي سخت و نرم تقويت‌کننده يکديگر مي‌باشند. با اين وجود به نظر مي‌رسد که وي نمي‌تواند سياستي همراه با درايت اعمال کند. در نتيجه، توانايي روسيه در جذب ديگر کشورها بدون توسل به زور يا پرداخت هزينه ميسر نخواهد بود.