سرمقاله آفرینش/ فرار از ایدز، واقعیتی غیرقابل انکار
آفرينش
بروزرسانی
آفرينش/ «فرار از ايدز، واقعيتي غيرقابل انکار» عنوان يادداشت روز روزنامه آفرينش به قلم حميدرضا عسگري است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
درطي سالهاي گذشته مدام بر تحرک "خزنده ايدز" و "فوران آتشفشان" آن هشدار داده شده و مسولان مدام بر خطري که درکمين سلامت جامعه نشسته، تاکيد کردهاند. اخيراً هم مسولان وزارت بهداشت درمورد افزايش آمار ابتلا به ايدز درکشورمان هشدارهاي جدي دادهاند و خواستار توجه جدي و عزمي ملي براي مقابله با اين پديده شوم شده اند. براساس آمار وزارت بهداشت "تا يک فروردين 93، 27هزار و 888نفر مبتلا به عفونت اچآيوي در کشور شناسايي شدهاند که 7/88 درصد مرد و 3/11درصد از اين تعداد را زنان تشکيل ميدهند. از اين تعداد مبتلا به عفونت اچآيوي، 5هزار و 813نفر به مرحله پيشرفته يعني ايدز رسيدهاند. 5هزار و 761نفر نيز بر اثر ابتلا به ايدز در کشور فوت کردند. تخمين زده شده که بين 80تا 90هزار نفر در کشور مبتلا به عفونت ايدز باشند.اين آمار و ارقام تنها مربوط به افرادي است که در کشور شناسايي و ثبت شده است!!." جداي از اين؛ چرخش سن ابتلا به ايدز درکشور به سمت هرم سني جوانان موضوعي نگران کننده است. متوسط سن ابتلا به ايدز در ايران بين 20تا 45سال است که متاسفانه آمار افزايش ابتلا درميان جوانان به شدت درحال رشد است و از آنجا که علائم باليني اين بيماري به راحتي قابل تشخيص نيست، جامعه با تهديدي جدي و خاموش مواجه ميباشد. تاپيش از اين اعتياد تزريقي و استفاده از سرنگ مشترک ميان معتادان به عنوان مهمترين عامل افزايش ايدز بود، اما با انجام يک آسيب شناسي و اجراي برنامههاي پيشگيرانه، اين آمار کاهش يافت. ولي متاسفانه در دوسال اخير تماس جنسي، تبديل به راه غالب انتقال بيماري و ابتلا به آن شده است . بيشترين آمار ابتلا به ايدز درغرب نيز به خاطر تماسهاي جنسي بدون کنترل بوده است، اما درطي يک دهه گذشته اين بيماري درکشورهاي غربي تقريبا کنترل شده و در طي يک سال گذشته تنها درآمريکا آمار ابتلا به ايدز 26درصد کاهش داشته است. اما علت کنترل آن در غرب واقع نگري و برخوردي عقلاني با اين پديده بوده است. امري که هنوز درکشور ما به صورت يک قبح غيرعقلاني با آن برخورد ميشود و جامعه ما هنوز به علت نداشتن خوراک مناسب ازسوي رسانهها نتواسته با اين موضوع به صورت واقعي برخورد کند.
امروز بسيارند افرادي که درمورد بيماري خود شک و ابهام دارند ويا ازآن مطلعند، اما به سبب نوع نگرش و برخوردهاي موجود حاضر نيستند به مراکز پزشکي مراجعه کنند تا جلوي پيشروي بيماري خود و سرايت آن به ديگران را بگيرند. مهمترين راه براي شکستن اين تابوي فرهنگي بحث اطلاع رساني مستمر از طريق رسانه ها ميباشد. مسولان بهداشتي و اجتماعي ما مدام از خطر ايدز و چالشهاي پزشکي و خطرات رفتاري آن براي جامعه هشدار ميدهند، اما هيچ انعکاسي ازسوي رسانههاي عمومي صورت نميگيرد. مدام بر آموزشهاي پايه تاکيد ميکنيم و هيچ تغييري در رويه گذشته ديده نميشود!. متاسفانه نوع نگاه برخي از اقشار درجامعه ما به گونهايست که افزايش آگاهي عمومي دراين زمينه را مغاير با اخلاق تلقي ميکنند و مبتلايان به اين بيماري به چشم مفسدان اخلاقي مينگرند درحالي که چنين نيست!. بسيارند افراد و زوجهاي جواني که ناخواسته و در اثر يک اشتباه، و بدون اطلاع به اين بيماري مبتلا شدهاند و به دنبال آن چه بسيار فرزنداني که پيش از تولد به اين بيماري دچار شدهاند. اين گفتهها درجهت توجيه رفتارهاي پرخطر و غير اخلاقي جنسي در جامعه نيست، اما آنچه که حائز اهميت است، باور وقبول چنين پديدهاي خطرناک در سطح جامعه ميباشد. پس بايد با نگاهي عقلاني ومنطقي جلوي اشاعه آن را بگيريم و اجازه ندهيم نگرشهاي غلط و سنتي مانع از آموزشهاي عمومي و اگاهي جامعه گردد. متاسفانه به علت عدم آگاهي جوانان، اين بيماري از طريق تماس جنسي به سرعت رو به افزايش است. توصيه به آموزش مداوم و شفاف به مردم و جوانان، آموزش مهارت هاي زندگي به دانش آموزان در طول دوران تحصيل از مهم ترين وظايفي است که مسولان بهداشتي، مولفان کتب درسي، مسولان فرهنگي و اجتماعي و از همه مهمتر مديران رسانه ملي بايد به آن توجه کنند. نگه داشتن آتش ايدز در زير خاکسترهاي به اصطلاح اخلاقي و سنتي، ديگر به صلاح جامعه نيست چون ابتلاي جوانان به اين بيماري به شدت نگران کننده است و شعلههاي پنهان اين آتش درحال زبانه کشيدن هستند. بايد مراقب سلامت رواني، اخلاقي و پزشکي جوانان باشيم و آموزشهاي لازم جهت شناسايي و تشخيص راههاي پرخطر ابتلا به ايدز را براي آنها فراهم کنيم و صرفاً با اخلاقي ندانستن اين مقوله آنها را در باتلاق خطرناک رفتارهاي پرخطر که زمينه ساز گسترش ايدز گرديده، رها نکنيم.