نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

موقعیت زمانی و مکانی یک ترور

منبع
اعتماد
بروزرسانی
موقعیت زمانی و مکانی یک ترور

اعتماد/متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشر آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

مهدی بیک‌اوغلی| حول و حوش ساعت 2و 20دقیقه بامداد روز چهارشنبه بود که خبر رسید اسماعیل هنیه رییس دفتر سیاسی حماس، همراه با یکی از محافظانش در تهران ترور شده است. حادثه‌ای که افکار عمومی ایرانیان و منطقه را در بهت و حیرت فرو برد و خون رزمندگان محور مقاومت را به جوش آورد. هنیه که در قالب هیات فلسطینی همراه با 110هیات خارجی دیگر برای حضور در مراسم تحلیف راهی تهران شده بود، هدف یکی از کورترین نمونه‌های ترور قرار گرفت. ساعاتی پس از انتشار این خبر خلیل‌الحیه عضو ارشد حماس در نشست خبری با موضوع ترور شهید اسماعیل هنیه گفت: «شاهدان تأیید کرده‌اند یک موشک به اتاق شهید هنیه اصابت کرده است.» در بیان نخستین جزییات از ترور اسماعیل هنیه در تهران همچنین اعلام شد، هنیه در یکی از اقامتگاه‌های ویژه جانبازان در شمال تهران مستقر بود که با اصابت پرتابه‌ای از هوا به شهادت رسید. بلافاصله پس از مشخص شدن جزییات موضوع این پرسش که هدف اسراییل و نتانیاهو از این ترور چه بوده است؟ در فضای عمومی و شبکه‌های اجتماعی مطرح شد. اکثریت قریب به اتفاق تحلیلگران اعلام کردند نتانیاهو با توجه به مشکلاتی که در عرصه‌های داخلی و بین‌المللی با آن دست به گریبان است دست به یک چنین جنگ‌افروزی‌هایی زده تا برای مدتی حضور خود در قدرت را تداوم بخشد. اما از منظر تحلیلی چرا این ترور در تهران و دقیقا ساعاتی پس از مراسم تحلیف مسعود پزشکیان انجام شده است؟ آیا برای اسراییل ساده‌تر نبود که این اقدام را در ترکیه یا قطر اجرایی کند؟ کارشناسان معتقدند حضور یک دولت اصلاح‌طلب در ایران با پیام تعامل، مدارا، گفت‌وگو و مذاکره، اسراییل را در گوشه رینگ، گیر انداخته و ابتکار عمل را از دستانش خارج می‌سازد. این ترور کور بلافاصله پس از مراسم تحلیف در واکنش به این تحولات رخ داده است. از سوی دیگر نفرت جهانی از اسراییل که هر روز در حال افزایش است، نتانیاهو را بر آن داشته تا با افزودن بر دامنه‌های جنگ، امریکا را نیز با خود همراه سازد. ماشاءالله شمس‌الواعظین تحلیلگر مسائل منطقه‌ای در گفت‌وگو با «اعتماد» ضمن واکاوی ابعاد پنهان این ترور واکنش ایران به این عمل جنایتکارانه را مهم ارزیابی می‌کند. شمس‌الواعظن معتقد است ایران نباید بهانه‌ای به دست نتانیاهو بدهد و باید ضمن استیفای حق خود به گونه‌ای عمل کند که منویات رژیم صهیونیستی محقق نشود.

‌فارغ از اخبار رسمی که در خصوص حادثه تلخ ترور اسماعیل هنیه در تهران مطرح است، تحلیل لایه‌های درونی‌تر این اقدام صهیونیست‌ها برای بسیاری روشن نیست. شما این ترور ناجوانمردانه را چطور ارزیابی می‌کنید؟

نباید فراموش کرد که نتانیاهو و اسراییل طی ماه‌ها تحت چه دامنه‌های وسیع فشاری قرار گرفته‌اند. نخست فشارهای بین‌المللی از قبیل فشار افکار عمومی، تظاهرات‌ها، مخالفت دانشجویان دانشگاه‌های مهم دنیا و... کار به جایی رسید که در پاریس و برلین و آمستردام این تظاهرات شکل هفتگی به خود گرفتند. از سوی دیگر فشارهای سیاسی بین‌المللی هم متوجه اسراییل شد تا این رژیم، جنگ را به دلیل نقض آشکار قانون انسانی جنگ‌ها خاتمه دهد. اساسا اسراییل خود را نسبت به اجرای هیچ پروتکل بین‌الملل مانند کنوانسیون ژنو و...متعهد نمی‌داند.این رژیم به دلیل حمایت‌های امریکا‌ خود را آزاد می‌داند. اسراییل همچنین تحت فشار حقوقی بین‌المللی قرار گرفته. یادمان نرود که اسراییل از سوی دادگاه بین‌المللی لاهه تحت فشار شدیدی قرار دارد. همچنین در دادگاه شرایط جنگی هم تحت پیگرد است. این دادگاه دستور بازداشت دو تن از شخصیت‌های ارشد دولت اسراییل یعنی نتانیاهو و گالانت را صادر کرده است. نکته مهم‌تر از دید نتانیاهو، فشارهای شدید داخلی است که ادامه دولت او را با مشکل روبه‌رو کرده است.

‌این فشارهای داخلی چگونه نتانیاهو را تحت فشار قرار داده است؟

ببینید، به‌رغم تظاهرات خویشاوندان اسرای اسراییلی در بند حماس، ارتش اسراییل هم احساس کرده به بن‌بست رسیده و کاری از دست آنها بر نمی‌آید. حتی ژنرال بنیامین هاگاری دو هفته قبل مصاحبه داشت و اعلام کرد، هر کس معتقد باشد می‌توان حماس را به عنوان یک اندیشه به‌طور کامل از میان برد به خطا رفته و در حال عوامفریبی است. پس از این اظهارات نتانیاهو ارتش را مورد مواخذه قرار داده و ارتش ناچار به عقب‌نشینی شد. بنابراین فشارهای داخلی شامل فشار خانواده‌های اسرا، ارتش و عموم مردم در حال افزایش است. این فشارها، ادعای پیروزی مطلقی که نتانیاهو به دنبال تحقق آن بود را با بن‌بست مواجه ساخته است.

‌در کشاکش افزایش فشارهای داخلی نتانیاهو به کنگره امریکا رفت تا حداقل متحدان امریکایی را همراه کند. دلیل سفر نتانیاهو به امریکا چه بود؟

نتانیاهو به امریکا رفت و در کنگره بحث‌هایی را مطرح کرد تا برای خود شرکایی جست‌وجو کند. او اعلام کرد اگر ایالات متحده سلاح‌های پیشرفته مورد نیاز را در اختیار اسراییل قرار دهد، اسراییل به اهداف مورد نظر می‌رسد. نتانیاهو به حرف چرچیل در جنگ جهانی دوم استناد کرد. چرچیل در جنگ جهانی دوم برای بار سوم در کنگره اعلام کرد امریکا باید به انگلیس سلاح‌های مورد نیازش را بدهد تا انگلیس از اروپا دفاع کند. نتانیاهو هم مانند چرچیل به کنگره اعلام کرد اگر امریکا جنگ‌افزارهای لازم اسراییل را تامین کند، ماموریت دفاع از اسراییل انجام می‌شود.

‌ترور اسماعیل هنیه اما در کدام بخش این پازل تعریف می‌شود؟

نتانیاهو وقتی دید تحت فشار بین‌المللی است تصمیم گرفت کاری کند تا هم جنگ ادامه یابد و هم فشارهای ایالات متحده کاهش یابد، این رویکرد بهترین راه برای بازکردن جبهه‌های تازه بود. معنای باز کردن جبهه‌های تازه این است که اسراییل هم جنگ غزه را ادامه دهد و هم جبهه‌های دوم و سوم را در منطقه بگشاید. برای این منظور ابتدا پروژه مجدل الشمس در بلندی‌های جولان را استارت کرد. من کارشناس نظامی نیستم، اما روشن است، برد موشک فلقِ 1، تنها 10کیلومتر است، اما مسافت بین اولین سنگر حزب‌الله تا مجدل الشمس 13کیلومتر است! بنابراین ممکن است ترکش‌های ناشی از موشک‌های اسراییل در این منطقه افتاده باشد و اسراییل برای بازگشایی جبهه جدید این داستان‌ها را سرهم کرده باشد.

‌آیا نشانه‌هایی از توفیق در باز کردن جبهه‌های دوم و سوم جنگ، پس از غزه وجود دارد؟

روز (سه‌شنبه) دیدیم که اسراییل به مناطق جنوبی بیروت حمله و فواد شکر را ترور کرده. البته خبر رسمی شهادت شکر هنوز تایید نشده، اما احتمالا پیکرش زیر آوارها باقی‌مانده باشد. از سوی دیگر بندر حدیده را هم هفته قبل در پاسخ به حمله پهپادهای انتحاری انصارالله یمن مورد تهاجم قرار داد. سومین و مهم‌ترین اقدام اسراییل در تهران با شهادت اسماعیل هنیه صورت گرفت. البته هنوز جزییات این حادثه روشن نشده است، نمی‌دانیم، این حمله با موشک صورت گرفته، با پهپاد بوده و...، بنابراین تا زمان انتشار اخبار تکمیلی باید صبر کنیم و ببینیم کدام طرف توفیق بیشتری خواهد یافت؟ با گشودن این جبهه‌ها اسراییل قصد توسعه دامنه جنگ و کشاندن آن تا دوم نوامبر و انتخابات امریکا را دارد. به‌زعم اسراییل در انتخابات امریکا، ترامپ قدرت را به دست می‌گیرد و برای 4سال اسراییل با خیال راحت به سیاست نابودی فلسطینی‌ها در نوار غزه و مقابله با دشمنان ادامه می‌دهد.

‌اما چرا تهران برای این حمله تروریستی انتخاب شده است؟ اسراییل می‌توانست این ایده را در قطر، ترکیه و هر نقطه دیگری هم اجرایی کند.

مسعود پزشکیان رییس‌جمهور منتخب ایران، رسالتی دارد که آن را در مبارزات انتخاباتی، تنفیذ و تحلیف بیان کرده است. شعار همگرایی، تعامل با جهان و گفت‌وگو با ایالات متحده برای حل تعارضات از سوی او مطرح است. این تحولی که قرار است در گفتمان و دیسکورد سیاست خارجی ایران شکل بگیرد که برای اسراییل کشنده است.یادمان باشد اسراییل همواره ایران رادیکالیزه را دوست دارد تا بتواند خصومت خود در ارتباط با ایران را توجیه کند. بهترین دوران برای اسراییلی‌ها، دوران احمدی‌نژاد در ایران است. احمدی‌نژاد هولوکاست را منکر شد و بسیاری از حاشیه‌ها را ایجاد کرد و نهایتا کشور را ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد قرار داد. اسراییل زمانی که می‌بیند، مردم رییس‌جمهوری اصلاح‌طلب را انتخاب کرده‌اند و این رییس‌جمهور به دنبال تعامل با جهان و حل مشکل تحریم‌هاست، با یک اقدام تروریستی آشکار سعی می‌کند ایران را همچنان رادیکالیزه نگه دارد. این کار را می‌کند تا جلوی حرکت‌های آینده ایران در صحنه روابط بین‌الملل را بگیرد.بنابراین انتخاب مکانی ترور یعنی «تهران» و موقعیت زمانی ترور یعنی، یک روز پس از مراسم تحلیف مسعود پزشکیان در راستای این راهبرد کلی است. او قصد دارد نظامیان همچنان در صحنه حضور جدی داشته باشند.

‌یعنی شما می‌گویید ایران و حزب‌الله و اساسا محور مقاومت نباید واکنش مناسب نشان دهد؟


خیر، هرگز چنین اعتقادی ندارم، ایران به دلیل نقض حاکمیت ملی خود ناگزیر به پاسخ دادن است. اما مساله اصلی این است که این واکنش باید با نهایت هوشیاری و خردمندی طراحی و اجرا شود. به نظر می‌رسد در تصمیمات نهایی ایران عقلانیت شدیدی وجود دارد و ایران نهایتا واکنش‌هایی نشان می‌دهد که مهارشدنی باشد. در واقع باید به گونه‌ای واکنش نشان داد که جلوی بهانه‌ها و دستاویز‌های اسراییلی‌ها گرفته شود.

‌با توجه به صحبت‌های شما، ایران چه واکنشی در برابر این ترور باید نشان دهد؟

نمی‌توانم این بحث را خیلی باز کنم. اما هوشمندی حاکمیت‌ها در چنین برهه‌هایی است که مورد سنجش جدی قرار می‌گیرد. باید واکنشی باشد که هم انتقام مناسب از بطن آن وجود داشته باشد و هم برای ایران بازدارندگی ایجاد کند. اما مهم‌تر از همه این موارد ایران باید منظومه امنیتی خود را بازسازی کند. مسوولان توجه کنند؛ موضوع مهمی اتفاق افتاده، برخی می‌گویند اولویت‌های کشور در این برهه اقتصادی است. بسیار هم خوب، اما آیا اولویت‌های حوزه‌های امنیتی تغییر نکرده است؟ هنوز باید به فکر بگیر و ببندهای مخالفان داخلی باشیم و به موضوعاتی چون مقابله با بی‌حجابی و بدحجابی توجه ویژه کرد؟ آیا همچنان باید دنبال اولویت‌های فرعی بوده و امنیت ملی خود را در معرض تندبادهای منطقه‌ای قرار دهیم؟ انگار برخی فراموش کرده‌اند ایران بخشی از خاورمیانه است. خاورمیانه‌ای بی‌ثبات، بدون داشتن قواعد و پروتکل‌های پایدار و...باید پرسید چرا هنوز اولویت‌های امنیتی ایران تغییر نکرده است؟ این روند غیر قابل تداوم است. این نوع تحرکات بازخوردهای منفی زیادی در سطح منطقه و جهان دارد. پرستیژ منطقه‌ای و جهانی ایران بسیار مهم است و نباید کسی به خود جرات دهد که آن را خدشه‌دار سازد.
 

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره