نماد آخرین خبر

سرمقاله فرهیختگان/ فشار حداکثری برای خالص‌سازی

منبع
فرهيختگان
بروزرسانی
سرمقاله فرهیختگان/ فشار حداکثری برای خالص‌سازی

فرهیختگان/  « فشار حداکثری برای خالص‌سازی » عنوان یادداشت روزنامه فرهیختگان به قلم مسعود فروغی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

اصلاح‌طلبان رادیکال با قهر و آشتی ظریف اولین چالش سیاست داخلی برای پزشکیان را به وجود آوردند
 
 قهر جواد ظریف با دولت پزشکیان خیلی زودتر از آنچه فکر می‌شد تبدیل به اولین چالش سیاسی دولت چهاردهم شد. معاون راهبردی رئیس‌جمهور بعد از آنکه در دوران انتخابات جلودار تبلیغ برای کاندیدای پیروز شده بود، ابتدا گفت هیچ مسئولیتی در دولت نخواهد گرفت، اما بعد اعلام کرد حکمی که خودش نوشته بود را رئیس‌جمهور امضا کرده است و حالا همان حکم را پس داد. جناب ظریف به چه چیزی معترض است؟ گویا او معتقد است انتخاب‌های نهایی رئیس‌جمهور برای کابینه تفاوت زیادی با نظرات شورای راهبردی دارد. قرار بود شورای راهبردی با استناد به تحقیقات زیاد گزینه‌های مناسب دولت را معرفی کند، ولی پزشکیان درصد قابل توجهی از نظرات این شورا را قبول نداشته و این برای معاون راهبردی گران تمام شده است. استعفای ظریف یک کنش سیاسی عادی نیست و باید عمیق‌تر به آن نگاه کرد. حتی متن دومی که او در توضیح بیشتر استعفا نوشت نه‌تنها فایده‌ای نداشت بلکه می‌تواند ضربه بزرگ‌تری به آرامش دولت در همین ابتدای مسیر باشد. آنچه از مجموع دو واکنش رسمی ظریف و اخبار و تحلیل‌های نزدیکان او برمی‌آید، اختلاف‌نظر معاون سابق با رئیس‌جمهور جدید است. یعنی اختلاف بر سر انتخاب همکاران در کابینه منجر به خروج بسیار زودهنگام ظریف از دولت شد. معناشناسی سیاسی این اقدام ظریف در چند بند قابل طرح است.
یکم. استعفای ظریف کار را برای مسعود پزشکیان سخت کرد. رئیس‌جمهور با این متن استعفا متهم به خالی کردن پشت مهم‌ترین حامی انتخاباتی و بازوی راهبردی-مشورتی خودش شد. اگر پزشکیان به این استعفا واکنش نشان ندهد روایت ظریف تثبیت می‌شود، اگر برای پشیمان کردن معاون سابق دست‌به‌کار شود مجبور به عقب‌نشینی از برخی تصمیمات می‌شود و این یعنی استعفا و فشار به رئیس دولت جواب می‌دهد. اختلاف‌نظر درون هر دولت و مجموعه بزرگ سیاسی طبیعی و عادی است. در تمام دولت‌های پس از انقلاب با وجود همکاری و همگنی سیاسی، اختلافات تاریخی رخ می‌داد اما هیچ‌گاه شمشیر اختلافات برای فشار به رئیس‌‌جمهور در این مدت‌زمان کوتاه در محیط اجتماعی بیرون کشیده نمی‌شد. انتخاب عباراتی مثل «از پزشکیان پشیمان نیستم...» نوعی تعارف سیاسی محسوب می‌شود و هیچگاه زخم استعفای عجولانه را جبران نمی‌کند. 
ظریف می‌توانست با برخی انتخاب‌های پزشکیان مخالف باشد ولی این اختلاف را به صحنه سیاسی نیاورد. او می‌توانست در کنار رئیس‌جمهوری که همین چند هفته قبل او را بهترین گزینه می‌دانست بماند و اشکالات را تا حد ممکن رفع کند ولی دعوا و آتش انداختن به دامان دولت را انتخاب کرد. نتیجه این اقدام ظریف قطعا فشار به دولت چهاردهم از سوی هم‌کیشان سیاسی و بدنه اجتماعی است. رئیس‌جمهوری که از هفته‌های ابتدایی کارش اینچنین تحت فشار دوستان قرار بگیرد، کار راحتی نخواهد داشت. در همین دیدارهای اخیر رهبر انقلاب به‌خصوص با نمایندگان مجلس، به برخی نیروهای سیاسی که تفاوت ارگانیک با دولت جدید دارند توصیه علنی شد موفقیت دولت را موفقیت همه بدانید. چقدر عجیب و حیرت‌آور است که دوستان رئیس‌جمهور این موضع عقلانی را قبول ندارند و زیر میز دولت زدند. 
فرض کنید نتیجه استعفای ظریف آن چیزی باشد که او در نامه‌هایش آرزو کرده است: «اصلاح انتخاب‌های رئیس‌جمهور.» یعنی فشار حداکثری ظریف و حامیان رسانه‌ای او به پزشکیان نتیجه‌بخش بوده و افرادی که به دولت می‌آیند به دیدگاه جناب ظریف نزدیک‌تر شوند. در آن صورت این نوع خالص‌سازی درون‌دولتی در تاریخ سیاسی مثال‌زدنی خواهد بود. چنانکه رئیس‌جمهور تازه‌نفس را چنان تحت فشار قرار داد‌ه‌اند که حساس‌ترین انتخاب‌های عمر سیاسی‌اش را سریعا اصلاح کرده است. نتیجه این روش خالص‌سازی دولت چهاردهم را با نوعی فشارپذیری درون و بیرون‌سیستمی مواجه می‌کند که تبعات غیرقابل تصوری دارد. 
دوم. اصلاح‌طلبان باید خیلی زود اقدام غیرمدبرانه ظریف را جبران کنند. نتیجه این ضربه عاطفی به پزشکیان دورتر شدن آنها از دولتی خواهد بود که هنوز کارش را شروع نکرده است. این فاصله‌گذاری زودهنگام بدون اثر اجتماعی خواهد بود و فقط معیاری برای برخورد ناجوانمردانه با دولت می‌شود. علاوه‌بر آن تصویر قهری این استعفا بن‌بست خودساخته‌ای است که یک نیروی سیاسی برای یک مجموعه بزرگ می‌سازد. چنانکه این سوال تاریخی برای همیشه بدون جواب باقی خواهد ماند: تضمین اینکه شما تا آخر یک مسیر با ما خواهید بود، چیست؟
سوم. نکته نهایی درباره استعفای ظریف تصویری است که او از خودش ساخت. او آن‌گونه که خودش در کتاب خاطراتش نقل کرده است، زیاد استعفا می‌دهد. این حجم از پشیمانی مکرر و زودهنگام از راه‌انداختن یک مسیر چگونه قابل توجیه است؟ جناب ظریف بهتر از هرکسی می‌داند شخصیتی که 5 بار در دولت روحانی و یک‌بار در دولت نوپای پزشکیان استعفا داده (قبل‌تر از دوران روحانی را بررسی نکردیم!) نمی‌تواند اساسا فرد مورد اعتمادی برای نسخه‌پیچی برای آینده کشور باشد، چون اگر اهل دیدن همه جوانب بود، در کمتر از 40 روز با رئیس‌جمهوری که خودش دست آن را بالا می‌برد به بن‌بست نمی‌رسید! میزان قهرهای جناب ظریف با دولت‌ها و شخصیت‌های مختلف زیادتر از آن است که قابل توجیه باشد. شاید بهتر باشد قبل از اینکه او به دانشگاه برگردد تا درس روابط بین‌الملل را با دانشجویانش ادامه دهد، فکری به حال این رویه سینوسی کند. 

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar