سلیمی نمین مطرح کرد؛ پاسخ ما در نقض حاکمیت ملی قطعی است
صبح نو/ تن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
نشست خبری عصرگاهی دیروز مسعود پزشکیان، رئیسجمهور کشورمان یک جلسه دو ساعت و نیمه بود که در آن خبرنگاران سوالهای زیادی را با مسعود پزشکیان در میان گذاشتند و اظهارات او با موضوعات سیاسی، سیاست خارجی، اقتصادی و فرهنگی همراه بود. در همین راستا با عباس سلیمینمین، فعال سیاسی اصولگرا به گفتوگو کردیم تا برخی از اظهارات رئیسجمهور کشورمان را واکاوی کنیم.
یکی از مسائل اولین نشست خبری دولت چهاردهم که توسط رسانهها توجه زیادی به آن شد، نقل قولی از آقای پزشکیان بود مبنی بر اینکه «با آمریکاییها دشمنی نداریم.» با توجه به سبقه روابط دو کشور، این حرفها را چگونه میتوان تفسیر کرد؟
منظور ایشان مردم آمریکا هستند، نه دولت آمریکا، چون در همین مصاحبه هم چندینبار از اینکه آمریکا چشم خود را بر جنایتهای صهیونیستها بسته و به لحاظ تسلیحاتی از آنها حمایت میکند، انتقادات شدیدی کردند. بنابراین مشکل ما با حاکمیت آمریکاست و آقای رئیسجمهور هم در این کنفرانس مطبوعاتی تأکید کردند. من فکر میکنم همان بحثی که ما بارها تکرار کردهایم این است که ما با ملت آمریکا مشکلی نداریم، بلکه با حاکمیتی که از عدهای نژادپرست افراطی در آمریکا پشتیبانی میکند مشکل داریم. بنابراین اگر این مسأله حل شود، یعنی آمریکاییها دست از حمایت خود بردارند، ما قطعا با مردم آمریکا مشکلی نداریم و آنها را بهعنوان یک کشور به رسمیت خواهیم شناخت و ارتباطات خود را نیز میتوانیم گسترش دهیم، یعنی روابط عادی برقرار کنیم. در حال حاضر مشکل اصلی این است که آمریکاییها سیاست اصلی خود را حمایت از صهیونیستها قرار دادهاند و همه روابط خود با جهان را بر این اساس تنظیم میکنند، یعنی سیاستهایشان در قبال صهیونیستها بر همه سایر ارتباطات برتری دارد. این یکی از انتقادات پررنگ آقای رئیسجمهور از زمان انتخاب شدن ایشان بوده است. بنابراین قابل فهم است که ما با حاکمیت کنونی آمریکا مشکل جدی داریم؛ اما با ملت آمریکا خیر.
در این جلسه مباحث اقتصادی و سیاسی مختلفی مطرح شد؛ از جمله بحث جابهجایی پایتخت که ایشان نکاتی در اینباره داشتند. در رابطه با جابهجایی پایتخت، ابهامهای زیادی وجود دارد. به نظر شما چه چالشها و مزایایی در این طرح ممکن است وجود داشته باشد؟
جابهجایی مرکز کشور نخواهد بود، بلکه تقسیم بارها خواهد بود. امروز بار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی روی تهران است، علیرغم اینکه مثلا ما مشهد و قم را داریم؛ اما بار فرهنگی نیز روی تهران گذاشته شده است. این بار تقسیم میشود. یعنی احتمالا تهران همچنان مرکزیت اقتصادی را خواهد داشت و مرکزیت سیاسی منتقل میشود؛ یعنی سفارتخانهها و وزارتخانهها به شهر دیگری منتقل میشوند تا بار تقسیم شود و ترددها در زمینه سیاسی بر تهران نباشد و مسائل اقتصادی متوجه تهران شود. این مدل در خیلی از جاهای دیگر هم هست؛ مثلا در پاکستان، مرکزیت سیاسی با مرکز اقتصادیاش متفاوت است. آلمان نیز همینطور است؛ مرکزیت سیاسی با مرکز اقتصادی و حتی مرکزیت حمل و نقلش نیز فرق میکند. بهعنوان مثال، فرانکفورت کانون ارتباطات حمل و نقل است، بن مرکز سیاسی و هامبورگ مرکز اقتصادی.
این تدبیر میتواند بدون اینکه هزینه زیادی ایجاد کند، عملی شود و تأثیرات مثبتی به دنبال داشته باشد. حالا این بحث، بحث قدیمی هم هست. دولتهای گذشته هم تأکید داشتند که همه چیز را در تهران متمرکز نکنند، چون تهران را خیلی شلوغ میکند. اگر فقط مرکز اقتصادی کشور باشد، هزینه زیادی نخواهد داشت. جابهجایی مرکزیت سیاسی خیلی پرهزینه نخواهد بود.
یکی از نکاتی که در این نشست مطرح شد، موضوع «رفع حصر» بود که واکنشهای زیادی نسبت به این موضوع وجود دارد و همچنین ابهامات و علامت سوالهای زیادی در رابطه با موضوع مطرح است. دولت آقای پزشکیان تاکنون چگونه به این فضا پرداخته است؟ آیا واقعا دست به چنین کاری میزنند؟
رفع حصار اگر به معنی رفع محدودیتهای ارتباطی باشد، این محدودیتها برطرف شده است. بعد از این تغییرات، آقای کروبی از این تغییرات استفاده کرده، به جاهای مختلف سفر رفته؛ اما آقای میرحسین موسوی نرفته، ولی ارتباطاتش آماده شده و تماسهایش کاملا عادی است. عملا بدون اینکه حالا اعلام شود، تحقق یافته و فکر نمیکنم مسأله جدی در این قضیه باشد. حتی اگر رسما اعلام شود، تغییر مبنایی و جدی نخواهد داشت؛ چراکه در حال حاضر تحقق یافته است.
من فکر نمیکنم که این بحثها تغییر جدی ایجاد کند. آقای موسوی بیانیه صادر و کارهای مختلف سیاسی خود را دنبال میکند و ارتباطاتش نیز برقرار است و دیگران هم میآیند و ایشان را میبینند. از این جهت محدودیتی برای ایشان وجود ندارد.
در رابطه با اینکه پاسخ ایران به ترور شهید هنیه چرا تاکنون انجام نشده، هم سوالی مطرح شد.
ایشان گفتند که دشمن با این اقدام میخواهد ما را به جنگ منطقهای بکشاند و تا الان خویشتنداری کردهایم. در مجموع، تأثیر چنین اظهاراتی را در سپهر سیاسی داخلی چگونه ارزیابی میکنید؟
قطعا یکی از اهدافشان از این جنایت این بوده که ما را به جنگ مستقیم بکشند؛ اما تدابیری صورت خواهد گرفت که پاسخ به این جنایت در همان محدودهای باشد که این جنایت صورت گرفته است. بنابراین پاسخ ما در نقض حاکمیت ملی قطعی و در چارچوبی خواهد بود که سیاستهای ما را تأمین کند و همچنین تلاشهایی که برای ایجاد جنگ در منطقه و کشاندن کشورهای حامی به جنگ صورت گرفته، محقق نشود. افکار عمومی جهان نیز میپذیرد که تعرضی به خاک ایران شده و در خاک کشورمان عملیاتی صورت گرفته که نقض حاکمیت ملی است. این امر پاسخ لازم را دریافت خواهد کرد و افکار عمومی نیز همین مطلب را میپذیرد. لذا هیچ زمینهای برای آتشافروزی به وجود نخواهد آورد.