انتقاد روزنامه اصولگرا از دیدار «ناطق نوری» با اعضای جبهه اصلاحات
صبح نو/متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
روز گذشته خبری درباره دیدار اعضای هیأت رئیسه جبهه اصلاحات با حجتالاسلام علیاکبر ناطق نوری منتشر و گفته شد که اعضای جبهه اصلاحات در این جلسه گزارشی از اقدامات این جبهه در انتخابات اخیر ریاستجمهوری ارائه کرده و برنامهها و راهبردهای پیش روی جبهه اصلاحات در تحقق وفاق ملی و همراهی با دولت پزشکیان را مطرح کردهاند.
نزدیکی ناطق نوری به اصلاحطلبان رادیکال
یکی از شخصیتهایی که در چند سال گذشته از یک جریان سیاسی دور و به جریان دیگری نزدیک شده، حجتالاسلام ناطق نوری است. او سالها جزو اعضای فعال و شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز بود و جزو نیروهای اصلی جناح راست محسوب میشد؛ اما طی اتفاقاتی از این جریان دور شد.
ناطق نوری یکی از افراد شاخص و اثرگذار جامعه روحانیت مبارز و جناح موسوم به راست در دهه شصت و هفتاد بوده است. او در انتخاباتهای مجالس مختلف از سوی این جناح مورد حمایت قرار میگرفت و با رأی بالا در مجلس حضور داشت و در مجلس چهارم و پنجم که اکثریت در اختیار جناح راست بود نیز ریاست مجلس را برعهده داشت.
با پایان یافتن عمر مجلس پنجم در سال 1379 سمتهای رسمی و مهم ناطق نوری به پایان رسید و دوره سکوت و فعالیتهای پشت پرده او آغاز شد. او طی سالهای 79 تا 84 برای وحدت بین اصولگرایان تلاشهای زیادی کرد و پیروزی اصولگرایان در شورای شهر دوم و مجلس هفتم را میتوان مدیون شورای هماهنگی نیروهای انقلاب دانست که ناطق یکی از افراد اصلی این شورا بود. در انتخابات ریاستجمهوری نهم بود که شکاف بین نیروهای اصولگرا شروع شد و شورای هماهنگی نیروهای انقلاب دچار اختلاف شد. برخی از اعضا مثل باهنر و ناطق از لاریجانی حمایت کردند و عدهای دیگر نیز با تمسک به مقبولیت پایین لاریجانی قائل به نظرسنجی برای یافتن محبوبترین کاندیدای اصولگرا شدند که در نهایت هیچیک از این روشها نتیجه نداد و سه کاندیدای اصولگرا؛ یعنی لاریجانی، احمدینژاد و قالیباف در انتخابات شرکت کردند و احمدینژاد که حامیان کمتری در بدنه احزاب و گروههای اصولگرا داشت به پیروزی رسید. این اتفاق منشأ جدایی ناطق از جریان اصولگرایی شد و این جدایی در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم و با حمایت ناطق نوری از روحانی به اوج خود رسید.
ناطق نوری یکی از فعالین در انقلاب بوده که سمتهای مهمی چون وزارت کشور و ریاست مجلس شورای اسلامی را تاکنون عهدهدار بوده است. علایق انقلابی، روحیه پهلوانی و ورزشکاری او در بین سیاستمداران زبانزد خاص و عام است. هر چند ناطق نوری به جزیی از گعده اعتدال و اصلاحات تبدیل شده اما دیدار با تندترین طیف اصلاحات را باید یک علامت بسیار جدی در فضای سیاست داخلی دانست.
انتقاد از دیدار ناطق نوری با رادیکالها
درباره دیدار ناطق نوری و اعضای جبهه اصلاحات انتقادات و سوالاتی مطرح شده و بسیاری معتقدند که ناطق نوری نباید با دیدار با اصلاحطلبانی که به دنبال تحریم انتخابات بوده و حواشی بسیاری پیرامون آنهاست، به این جبهه مشروعیت ببخشد.
حجتالاسلام ناطق نوری با اعضای جبههای دیدار کرده که ریاست آن برعهده آذر منصوری است، کسی که انتخاب وی به ریاست جبهه اصلاحات به دلیل سوابق محکومیتی همچنان مورد سوال است.
انتخاب آذر منصوری از سوی اصلاحطلبان بهعنوان رئیس جبهه اصلاحات به قدری غیرمنتظره بود که حتی رسانه اصلاحطلبان از آن با عنوان «کودتای اتحاد ملتیها» یاد کرد. در روزهایی که آذر منصوری انتخاب شد، صحبت از رد صلاحیت او به میان بود. مدیرکل سیاسی وزارت کشور گفته بود: «کمیسیون فراقوهای احزاب پیرامون مسأله انتخاب آذر منصوری به سمت رئیس جبهه اصلاحات با توجه به عضویت مؤثر منصوری در حزب اتحاد ملت، بررسیهایی داشته و با توجه به سوابق محکومیت و تداوم محرومیت اجتماعی در آن بازه زمانی، ایشان امکان عضویت مؤثر در حزب را نداشتند.» در نهایت علی حدادی، عضو کمیسیون ماده ۱۰ احزاب اعلام کرد: «موضوع صلاحیت خانم منصوری در آخرین جلسه کمیسیون ماده ۱۰ احزاب بررسی شد و به جهت محکومیت قضایی وی، صلاحیت ایشان مردود اعلام شد و بنابراین انتخاب وی بهعنوان رئیس جبهه اصلاحات خلاف قانون است. همچنین خانم منصوری به جهت سابقه محکومیت قضایی، حتی صلاحیت عضویت در شورای مرکزی حزب اتحاد ملت را نیز دارا نیست.»
آیا ناطق از سوابق اعضای جبهه اصلاحات خبر دارد؟
اکنون این سوال از آقای ناطق نوری مطرح است که آیا از محکومیت پیشین خانم منصوری اطلاع دارد؟ از نزدیکی مواضع او با تاجزاده با خبر است؟
یکی دیگر از حواشی پیرامون جبهه اصلاحات، تحریم انتخابات مجلس یازدهم از سوی این جریان است.
امروز بسیاری معتقدند ناطق نوری با پذیرش تندروهای اصلاحات در دفترش عملا به عملکرد این افراد مشروعیت داده است، گروهی که برخی از آنها تندترین مواضع را نسبت به اصول و آرمانهای نظام داشتهاند، در اغتشاش سال ۱۴۰۱ مواضع نامناسب گرفتهاند، مرز خود را با تجدیدنظرطلبانی چون تاجزاده معین نکردهاند و به تحریم انتخابات مجلس دوازدهم پرداختهاند.
کسانی که آقای ناطق نوری با آنها دیدار کرده، همانهایی هستند که یا انتخابات را تحریم میکنند یا برای حضور در انتخابات شرط میگذارند، آنها امروز به دنبال سهمخواهی از دولت پزشکیان هستند و از ابتدای تشکیل دولت چهاردهم دولت تاکنون برای گرفتن سهم بیشتر از دولت، پزشکیان را رها نکردهاند و به صورت سازمان یافته به طرح وفاق پزشکیان حمله میکنند و گاهی در پوشش وفاق، کسانی را وارد دولت میکنند که کارنامه آنها در مخالفت با نظام شفاف است.
نکته مهمی که اکنون به نظر میرسد این است که آقای ناطق نوری با توجه به سابقه و مواضع خوبی که در حمایت از انقلاب داشته باید مرزبندی و خطکشی خود با اصلاحطلبان رادیکال و تند را مشخص کند، آنهایی که تلاش دارند دولت پزشکیان را هم به انجام و اتخاذ اقدامات و تصمیمات رادیکال مجبور کنند.
آقای ناطق نوری باید به این نکته هم توجه کند که مهمترین عاملی که منجر به انفعال جریان اصلاحات شده، کنش افراطی و رادیکال و انفعال چهرههای شاخص اصلاحات در بزنگاههای مهم و همچنین رفتارهای آشوبطلبانه اصلاحطلبان رادیکال بوده است، لذا این طیف از اصلاحطلبان نهتنها نمیتوانند موجب محبوبیت برای کسی شوند، بلکه میتوانند به سرعت افراد را گرفتار کنند.