احزاب و تشکلهای سیاسی در ایران کارهای نیستند
هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی با اشاره به نبود ساختار حزبی منسجم در کشور معتقد است اساساً صحبت از رویکرد دولتها نسبت به احزاب مختلف در ایران معنایی ندارد؛ چراکه حزبها بر پایه افراد است که فعالیت میکنند. در ادامه گفتوگوی هممیهن را با او میخوانید.
*طی روزهای اخیر شاهد دیدار مسعود پزشکیان با جبهه پایداری بودیم که برخی آن را به نوعی نشانه تعامل دولت چهاردهم با احزاب غیرهمسو دانستند. نظرتان در این زمینه چیست؟ در جمهوری اسلامی با تغییر دولتها، تعامل احزاب و تشکل موافق و مخالف با دولتها را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا احزاب مخالف دولت روی کار آمده، تعامل مناسبی با دولتها داشتهاند یا خیر؟
اساساً احزاب و تشکلهای سیاسی و فعالیتهای حزبی و تشکیلاتی در ایران کارهای نیستند و به آن صورت که در دیگر کشورها شاهد فعالیت احزاب هستیم، در ایران اصلاً چنین چیزی نداریم. برای مثال احزابی هستند که پایگاه سیاسی و اجتماعی آقای پزشکیان بر فرض هستند و گروه دیگری پایگاه سیاسی و اجتماعی دولت مرحوم رئیسی و یا دولت آقای روحانی بودند. در واقع باید بگویم در ایران فعالیت حزبی و تشکیلاتی خیلی مطرح نیست و جایگاهی ندارد و در حقیقت دولتهای ما و حتی قوه مقننه عملاً پشتوانه تشکیلاتی سیاسی ندارند چراکه تشکلهای سیاسی در ایران چندان اعتبار و وزنه سیاسی و اساساً جایگاهی ندارند.
بنابراین اینگونه نیست که بگوییم برای مثال احزابی که با آقای پزشکیان کار میکنند چه کسانی هستند و چه فعالیتی دارند و احزاب مخالف چه فعالیتی دارند. حزب، تحزب و فعالیت حزبی متعلق به نظامهای سیاسی توسعهیافته است. در نظام ما بیشتر ملاحظات فردی حاکم است تا جریان حزبی و تشکلهای حزبی.
*در دولت آقای پزشکیان ایشان موضوع وفاق ملی را مطرح کردند و پس از پیروزی در انتخابات نامهای منتشر کردند و از احزاب خواستند که در تعیین کابینه مشارکت فعال داشته باشند و بعد که رایزنیها شروع شد، دیدیم که واکنش مثبت و منفی نسبت به آن شکل گرفت. آیا گلایههایی که در این زمینه اتفاق افتاد، درست است؟ آیا دیدارهایی که صورت میگیرد میتواند در جایگاه تعامل دولت و احزاب به حساب آید؟
فکر میکنم که از نظر نحوه گزینش سمتهای سیاسی، اجرایی، مدیریتی خیلی تفاوتی بین دولت آقای پزشکیان و رئیسی نباشد؛ این را از نظر ساختار مطرح میکنم؛ یعنی در دولت آقای پزشکیان حزب و اینکه افرادی که مسئولیت پیدا میکنند به هیچ وجه مبنای حزبی ندارند و در دولت آقای رئیسی هم همینطور بود.
در دولت آقای رئیسی کدام حزب و تشکل سیاسی بدنه و یا ستون فقرات دولت سیزدهم را تشکیل میداد؟ هیچ حزبی! کدام حزب و تشکل سیاسی بدنه دولت آقای پزشکیان را تشکیل میدهد؟ هیچ حزبی، هیچ تشکلی! این افراد هستند که به دلیل وابستگیهای خطی، امنیتی و مسائلی از این دست وارد دولت میشوند و سمتهای مختلف میگیرند. این حزب نیست که وزیر و استاندار معرفی میکند و وابستگیها و ملاحظات سیاسی است که باعث میشود افرادی سمتهای مدیریتی و اجرایی را برعهده بگیرند.
*در دولتهای دیگر چطور؟ آیا در دیگر دولتهای جمهوری اسلامی نیز همین رویکرد وجود داشته؟
بله، در دولتهای دیگر نیز همین رویکرد وجود داشته، دولت آقای روحانی هم اینگونه بود، دولت آقای احمدینژاد و خاتمی و مرحوم رفسنجانی نیز به همین صورت پیش رفت. روی ملاحظات سیاسی افراد است که افراد وارد قوه مجریه میشوند و نه تحزب و برخاسته از یک حزب سیاسی.