سرمقاله شرق/ برق از کجا میرود
شرق/ «برق از کجا میرود» عنوان یادداشت روز در روزنامه شرق به قلم کامبیز نوروزی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
نشانهها را باید دریافت، پیش از آنکه مجالی نمانده باشد. وقتی دندان درد میگیرد، چند روز با مُسکن جلوی درد را میگیریم. درد آرام میشود. خیلیها در این مرحله باقی میمانند، به خیال اینکه خلاص شدهاند و مشکلی نیست. یادشان میرود که آن درد نشانه شروع خرابی دندان است. مدتی میگذرد و ناگهان میفهمند که دندان از بین رفته و جز کشیدن راهی باقی نمانده است. یا اگر اقبال داشته باشند، باید با هزینه زیاد و رفتوآمدهای فراوان و کارهای مفصل تخصصی شاید بتوان آن را درمان کرد.
دردها نشانههای مرضاند.
حکایت اغلب مشکلات و بحرانهایی که سالها گریبان ما را گرفته است، حکایت درد و مُسکن است.
ماجرای کمبود برق، نوک کوه یخ بحرانها و ماجرای سلسلهای از دردهاست که با مسکن موقتا آرام میشوند و فراموش میشوند.
سه نیروگاه از مدار خارج شدهاند، چون مازوت میسوزانند که هوا را بسیار میآلاید. مازوت میسوزانند، چون کشور دچار کمبود گاز است. کمبود گاز به خاطر وجود بحران فرسودگی در صنایع نفت و گاز و برق است. بحران و فرسودگی دارند، چون سوءمدیریت طولانیمدت و تا حدی تحریمها مانع از بهروزرسانی آنها شده است. سوءمدیریت است، چون این صنایع در ایران از بزرگترین منابع تولید رانتاند و تسلط بر آنها از عسل شیرینتر. تصدی این مجموعههای عظیم نه تابع معیارهای تخصصی، بلکه تابع منفعتطلبی قدرتهای سیاسی است.
سالهاست که درد کمبود برق را مثل دیگر دردها با مسکنهای مختلف میخواهند آرام کنند. گاه با استفاده از سوختهای آلاینده در نیروگاهها و گاه دادن برنامههای خاموشی، گاهی نیز با قطع برق کارخانجات. آنقدر استفاده از مسکنها زیاد شده که دیگر اصل درد و منشأ آن به فراموشی سپرده شده است. در آرامشی ویرانگر دندانها یک به یک به سوی خرابترشدن میروند.
هرگاه بحث کمبود برق به میان میآید، کارشناسان مختلف به بیان راهحلهای متعدد میپردازند؛ شیوههای افزایش تولید برق، روشهای صرفهجویی در مصرف برق، استفاده از انرژیهای نو مانند باد و آفتاب و راههای تخصصی دیگر.
اینک از زاویهای دیگر به موضوع نگاه کنیم.
تقریبا در تمام برنامههای توسعه پنجساله کشور، موضوع افزایش تولید برق و اصلاح نیروگاهها مورد توجه قانونگذار بوده و در بودجههای سالانه هم ردیفهای بودجهای برای آن پیشبینی شده است. علاوهبراین بیش از 30 سند بالادستی در همین حوزه در سطوح عالی تصویب شدهاند که هرکدام ضوابطی برای این صنعت تعیین کردهاند تا برق مورد نیاز برای انواع مصارف کشور تأمین شود. در سالهای 93 و 94 که سند چشمانداز صنعت برق در افق 1404 تصویب شد، «تأمین برق مطمئن و پایدار» اولین هدف استراتژیک از اهداف 12گانه این سند بود. اگر این قوانین و این اسناد اجرا میشدند، الان کشور دچار چنین بحران سنگینی برای تولید برق نبود که نقطه پایان هم معلوم نباشد.
گفته میشود کمبود گاز یکی از دلایل بروز بحران در صنعت برق است. ایران دومین ذخایر طبیعی گاز جهان را دارد اما نمیتواند برای نیروگاهها گاز مورد نیاز را تأمین کند. درباره تولید و مصرف گاز هم مقررات زیادی وجود دارد که اگر اجرا شده بودند، این سالها کشور دچار این بحرانها نمیشد.
این مقدمه نسبتا طولانی ما را به این نتیجه میرساند که پرسش اصلی این نیست که چرا کشور در کمبود برق به سر میبرد. کارشناسان صنایع نفت و گاز و برق دلایل فنی و تخصصی را میدانند و گفتهاند. پرسش اصلی و مهمتر این است که چرا و چگونه قوانین و مقررات مربوط به صنایع نفت و گاز به اجرا درنیامدهاند تا براساس آنها صنایع برق و گاز بتوانند بهدرستی به اجرا درآیند و کشور وارد چنین بحرانهای بزرگی نشود. ریشه اینجاست. برق از جای دیگر است که میرود. تا به این سؤال پاسخ داده نشود و براساس پاسخ اقدام اصلاحی نشود، هر راهحل فنی برای بهبود وضعیت تولید نفت و گاز و برق بیاثر است و حداکثر اینکه باز مسکنی خواهد بود که درد اصلی را از یاد میبرد.
ریشه دندان که خراب باشد، هر درمانی روی دندان بیهوده است، مگر درمان از ریشه آغاز شود.
به مسکنها بسنده نکنید. مانند طبیبان حاذق ریشهها را بیابید و درمان کنید.