سرمقاله همشهری/ امتحان سخت اروپا در برخورد با سران جنایتکار صهیونیستی
همشهری/ «امتحان سخت اروپا در برخورد با سران جنایتکار صهیونیستی» عنوان یادداشت روز در روزنامه همشهری به قلم رامین مهمانپرست است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
صدور حکم بازداشت برای بنیامین نتانیاهو و یوآو گالانت از سوی دیوان کیفری بینالمللی لاهه به اتهام ارتکاب جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت و استفاده از گرسنگی بهعنوان ابزار جنگی، رخدادی بیسابقه در تاریخ معاصر است. این حکم نهتنها بهعنوان یک اقدام حقوقی برجسته مطرح است، بلکه اهمیت آن از جنبه تأثیرگذاری بر افکار عمومی و تغییر موازنههای سیاسی نیز غیرقابل انکار است.
پیش از این رژیم صهیونیستی همواره تلاش میکرد هرگونه بحث درباره نسلکشی و جنایت جنگی را با ارجاع به وقایع جنگ جهانی دوم و هولوکاست منحرف کند. این تاکتیک دههها در منحرفساختن نگاه جهانیان از کشتار سیستماتیک مردم فلسطین موفق بوده است؛ اما اکنون صدور چنین حکمی از سوی یک مرجع حقوقی بینالمللی، آنهم علیه نخستوزیر اسرائیل، چالشی بیسابقه را برای رژیمی که با حمایت همهجانبه سیاسی و دیپلماتیک غرب به اقدامات خود ادامه داده، بهوجود آورده است.
حکم دیوان کیفری بینالمللی پیام روشنی دارد: حتی بالاترین مقامات رژیم صهیونیستی نیز نمیتوانند از عدالت فرار کنند. این اقدام نهتنها پاسخ به خشم فزاینده افکار عمومی جهانی نسبت به جنایات بیپایان این رژیم است، بلکه آزمونی است برای کشورهای اروپایی که همواره ادعای پایبندی به حقوق بشر و کرامت انسانی داشتهاند.
اروپا اکنون در یک دوراهی تاریخی قرار گرفته است. از یک سو منافع اقتصادی و سیاسی کشورهای اروپایی آنها را به سمت حمایت از رژیم صهیونیستی سوق میدهد و از سوی دیگر، اصول و ارزشهایی که این کشورها برای دههها بهعنوان مدافع حقوق بشر تبلیغ کردهاند، ایجاب میکند که در برابر جنایتکاران جنگی بایستند.
برخی کشورهای غربی مانند بریتانیا و کانادا، به همراه اتحادیه اروپا، اعلام کردهاند که درصورت ورود نتانیاهو به خاکشان حکم بازداشت او را اجرا خواهند کرد، اما از سوی دیگر نشانههایی از فشار سیاسی برای تضعیف این حکم به چشم میخورد؛ ازجمله تلاشهای پشتپرده برخی سیاستمداران آمریکایی برای تغییر ساختار دیوان کیفری و اعمال نفوذ بر قضاتی که این حکم تاریخی را صادر کردهاند.
شدت جنایات رژیم صهیونیستی در ۱۴ماه گذشته بهقدری بوده است که حتی نهادهای بینالمللی ایجادشده توسط غرب نیز مجبور به واکنش شدهاند. این واکنش، هرچند دیرهنگام، میتواند مقدمهای بر آغاز دورهای جدید از عدالتخواهی جهانی باشد.
درنهایت، پرسش بزرگ این است: آیا اروپا از آزمون عدالت عبور خواهد کرد؟ آیا اصول انسانی را بر منافع زودگذر ترجیح خواهد داد یا همچنان در گرداب تناقضات اخلاقی و سیاسی خود گرفتار خواهد ماند؟ پاسخ این پرسشها آینده جهان و نقش اروپا در صحنه بینالملل را روشن خواهد کرد.