نماد آخرین خبر

پرسش بزرگ در بغداد و دمشق؛ بازی ترامپ در زمین تهران؟

منبع
اکو ايران
بروزرسانی
پرسش بزرگ در بغداد و دمشق؛ بازی ترامپ در زمین تهران؟

اکو ایران/متن پیش رو در اکو ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

 پیروزی بزرگ دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب آمریکا در 5 نوامبر، پرسش‌های بی‌شماری را درباره معنای بازگشت او برای آینده سیاست خارجی واشنگتن در خاورمیانه مطرح می‌کند. اینکه چگونه ترامپ 2.0 ممکن است متفاوت از ترامپ 1.0 با منطقه تعامل کند، مشخص نیست.

اگرچه پیش‌بینی اقدامات ترامپ دشوار است، اما احتمالاً دلایل خوبی برای این فرض وجود دارد که تیم سیاست خارجی او از حمایت‌های آهنین از اسرائیل، روابط قوی با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و «فشار حداکثری» بر ایران حمایت کند.

هنگامی که ترامپ دوباره فرمانده کل قوا شود، او مسئول تصمیم گیری‌های سختی در مورد آینده حضور نظامی آمریکا در سوریه و عراق خواهد بود.

شیوه کار ترامپ
به نوشته جورجیو کافیرو، تحلیل‌گر مسائل منطقه‌ای، در وبگاه العربی الجدید، بسیاری از کارشناسان بر این باورند که ترامپ 2.0 تا حدودی تمایلی به مستقر نگه داشتن نیروهای آمریکایی در مناطق پر درگیری خاورمیانه ندارد. به طور کلی، یک سیاست کلی برای حرکت به سمت کاهش ردپای نظامی ایالات متحده در مناطق جنگی در سراسر منطقه و همزمان حمایت از حضور گسترده نیروهای آمریکایی در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس وجود دارد.

آندریاس کریگ، دانشیار دپارتمان مطالعات دفاعی کینگز کالج لندن در این رابطه گفت: «من فکر می‌کنم بیشتر تمرکز ترامپ در حرکت به جلو، تقویت تعهدات در خلیج فارس خواهد بود، تعهداتی که ماهیت تدافعی دارند و واقعاً ایالات متحده را به تشدید تنش و رویارویی نمی‌کشند و همچنین هزینه آن را کشورهای خلیج می‌پردازند. من فکر می‌کنم این چیزی است که ترامپ بسیار طرفدار آن است - ریسک کم و به طور بدیهی هزینه کم.

وی افزود: «اما در حاشیه، به‌ویژه در سوریه و عراق، من فکر می‌کنم که ترامپ به همان روندی ادامه دهد که در دوره اول متوقف شد، یعنی کاهش بیشتر نیروها».

دکتر نیل کویلیام، همکار برنامه شرق و شمال آفریقا اندیشکده چتم هاوس گفت: «کاخ سفید ترامپ تمایل چندانی برای نگه داشتن نیروهای آمریکایی در عراق نخواهد داشت و اساساً می‌خواهد وسایل خود را جمع کند و به خانه برود. شیوه کار ترامپ این است که دولت‌های منطقه مسئولیت تامین امنیت در منطقه را به دوش بکشند و تا زمانی که منفعت مادی مستقیم وجود نداشته باشد، نیروهای آمریکایی بخشی از این ترتیبات نخواهند بود.»

تفاوت‌های اساسی بین جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا و دیدگاه‌های ترامپ در مورد مسائل بین‌المللی قابل توجه است. به گفته دکتر مهران کامروا، استاد حکمرانی در دانشگاه جورج تاون قطر، با نگاهی به جهان از دریچه‌های ایدئولوژیک، دولت بایدن «یک مأموریت ویژه برای آمریکا در جهان» می‌بیند، در حالی که ترامپ به مسائل جهانی بسیار بیشتر به صورت معاملاتی برخورد می‌کند و «هیچ توهمی» درباره «نظم جهانی» ندارد.

وی افزود که رئیس جمهور منتخب ایالات متحده «عمدتاً نگران چیزهایی است که به نظر او برای ایالات متحده و شخصاً برای او و میراث او مفید است و این احتمالاً منجر به کاهش کلی حضور نیروهای آمریکایی در جهان می‌شود، به طور عام و به طور خاص در خاورمیانه».


سوریه
اینکه بگوییم اوضاع در سوریه پیچیده است، دست کم گرفتن است. دولت بشار اسد - با حمایت روسیه، ایران و بازیگران غیردولتی مختلف «محور مقاومت» - کنترل پرجمعیت‌ترین مناطق سوریه را در دست دارد. اسرائیل از سال 1967 بلندی های جولان را اشغال کرده است.

ادلب همچنان توسط شبه‌نظامیان اسلام‌گرای ضد رژیم اسد اداره می‌شود که به درجات مختلف از حمایت ترکیه برخوردار شده‌اند. در شمال شرق، حضور نظامی ایالات متحده متشکل از 900 سرباز وجود دارد که از نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) حمایت می‌کند که تحت سلطه یگان‌های مدافع خلق (YPG) وابسته به حزب کارگران کردستان (PKK) است.

صداهای مختلف می‌گویند ترامپ ارتش آمریکا را از شمال شرق سوریه خارج خواهد کرد. در 8 نوامبر، رابرت اف کندی جونیور به تاکر کارلسون، مفسر سیاسی گفت که ترامپ قصد دارد نیروهای نظامی آمریکا را از شمال سوریه خارج کند تا به «خوراک توپ» تبدیل نشوند.

با این حال، برخی از کارشناسان این سوال را مطرح می‌کنند که حتی اگر ترامپ بخواهد شاهد خروج ارتش آمریکا از سوریه باشد، چگونه یا آیا این اتفاق می‌افتد، به ویژه با توجه به شخصیت‌هایی که احتمالاً پس از بازگشت ترامپ به دفتر بیضی در 20 ژانویه 2025، او را احاطه خواهند کرد.


دکتر جاشوا لندیس، مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه اوکلاهوما، خاطرنشان کرد: «از آنجایی که تیم ترامپ متشکل از شاهین‌های ضد ایران است، احتمالاً با تمایل ترامپ برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه مخالفت می‌کنند. رابرت کندی جونیور می‌گوید ترامپ می‌خواهد نیروها را از سوریه خارج کند، اما تقریباً همه می‌گویند که این نیروها برای مأموریت ایالات متحده در منطقه، که مقابله با ایران و کمک به اسرائیل است، حیاتی هستند.

دکتر نبیل خوری، معاون سابق سفارت آمریکا در یمن، استدلال مشابهی را مطرح کرد.

او گفت: «حضور نیروهای آمریکایی و نقش ایالات متحده در خاورمیانه، در دولت بعدی فشار و کشش نیروهای مختلف داخلی و بین المللی را تجربه خواهد کرد: گرایش ایدئولوژیک حامیان ترامپ هم انزواگرایانه و هم مداخله جویانه است. با این حال، گرایش انزواطلبی باید جای خود را به صداهای قوی بدهد - که بسیاری از آن‌ها از اسرائیل خواهد آمد - تا ایران را در سوریه، عراق و منطقه وسیع‌تر خاورمیانه تحت کنترل نگه دارد.»

به‌ویژه در سوریه، «نیروی کشش نظارت بر تحرکات ایران و متحدانش و احیای احتمالی داعش، حضور نظامی ایالات متحده را برای آینده قابل پیش‌بینی حفظ خواهد کرد».

به گفته دکتر کویلیام، وضعیت اوکراین بر نحوه رویکرد دولت دوم ترامپ به سوریه و آینده رقابت ژئوپلیتیکی آمریکا و روسیه در این کشور جنگ‌زده تأثیر خواهد داشت. به گفته او، اگر مسکو مایل به موافقت با آنچه واشنگتن به عنوان «توافق شیرین» در مورد اوکراین می بیند، باشد، تیم ترامپ مایل است به کرملین امتیازات بیشتری در سوریه بدهد.

او گفت: «به هر حال، ایالات متحده هرگز سوریه را تحت نفوذ خود یا جزء منافع ملی مستقیم خود ندانسته است. به راحتی می‌توان استدلال کرد که تحولات سوریه بر منافع ملی ایالات متحده تأثیر می‌گذارد، اما این در سیاست منعکس نشده است. در این شرایط می توان خروج نیروهای آمریکایی از سوریه را تصور کرد.

یک سوال حساس این است که سیاست‌های دولت بعدی در قبال نیروهای کرد سوریه تحت پرچم YPG چگونه خواهد بود؟

اگر ایالات متحده ارزیابی کند که علاقه کمتری به حفظ نیروهای ویژه ایالات متحده در سوریه دارد، روابط واشنگتن با YPG به زودی قطع خواهد شد.

کردهای سوریه یا دولت اسد
عامل دیگری که باید در نظر گرفت این است که دولت دوم ترامپ چگونه با اسد برخورد خواهد کرد. دلایل خوبی برای این احتمال وجود دارد که ترامپ در جهت برخی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا مانند اتریش، مجارستان، ایتالیا و اسلواکی عمل کند، که به طور رسمی یا غیررسمی از طریق جلسات سطح بالا به دولت دمشق مشروعیت بخشیده‌اند. اگر ترامپ با سوریه تعامل کند، ممکن است دولت او کمتر نیازی به حمایت از YPG ببیند.

به گفته دکتر کویلیام، این موضوع به تجزیه و تحلیل هزینه و فایده و اینکه آیا YPG به خدمت به منافع ایالات متحده ادامه می‌دهد یا خیر، ختم می‌شود. ظهور یک پیشرفت در سیاست سوریه با توجه به انتصابات کلیدی ترامپ، که شامل ترکیبی از «انواع» شخصیت‌ها با رویکردهای آشتی ناپذیر است، زمان می‌برد. با این حال، غریزه سیاسی ترامپ نشان می‌دهد که او در نهایت از حرکت اروپایی‌ها به سمت همکاری با رژیم اسد پیروی خواهد کرد و اگر چنین باشد، احتمالاً YPG را ترک خواهد کرد، حتی اگر اطرافیانش به شدت به او توصیه کنند که این کار را نکند.

دولت بعدی ایالات متحده، مانند دولت‌های گذشته، باید با در نظر گرفتن منافع و مواضع ترکیه، درباره YPG تصمیم گیری کند. مثل همیشه، اقداماتی که واشنگتن را از این گروه شبه نظامی دور می‌کند، نویدبخش روابط قوی‌تر ایالات متحده و ترکیه است. شاید دولت دوم ترامپ جایگاه واشنگتن در آنکارا را بسیار مهمتر از هر گونه منافع ایالات متحده که از طریق همکاری با YPG ببیند، و این امر باعث می‌شود کاخ سفید ترامپ از سازمان وابسته به پ‌ک‌ک جدا شود.

با این حال، دکتر لندیس بر این باور است که اگر دولت آینده آمریکا شبه نظامیان کرد را برای مقابله با موقعیت ایران در خاورمیانه و/یا تقویت اسرائیل مفید بداند، تیم ترامپ به حمایت از YPG متعهد باقی خواهد ماند. وی گفت: «ایالات متحده تلاش خواهد کرد از طریق نیابتی‌های خود در منطقه، خواه از طریق اسرائیل یا کردها برای آسیب رساندن به ایران و محافظت از اسرائیل، تلاش کند».

عراق
تقریباً 22 سال پس از تهاجم آمریکا و بریتانیا به عراق، که دولت صدام حسین را سرنگون کرد و نظم سیاسی عراق پس از رژیم بعث را به وجود آورد، واشنگتن و بغداد روابط دوجانبه پیچیده‌ای را حفظ کردند.

با حدود 2500 سرباز آمریکایی مستقر در عراق به عنوان مشاور نیروهای امنیتی این کشور، گروه های مختلف همسو با ایران نیروهای آمریکایی را هدف قرار می‌دهند و عراق را در حالی که در میانه خصومت‌های آمریکا و ایران گرفتار می‌کنند، تحت فشار قابل توجهی قرار می‌دهند. به این ترکیب، نقش نیروهای مستقر در عراق در نبرد بزرگ‌تر بین «محور مقاومت» و اسرائیل در دوره پس از 7 اکتبر 2023 اضافه شده است.

در ماه سپتامبر، واشنگتن و بغداد به تفاهم رسیدند که اکثر نیروهای نظامی آمریکا تا پایان سال 2026 عراق را ترک کنند. اما طرف آمریکایی هنوز باید تایید نهایی خود را بدهد. دلیل خوبی وجود دارد که انتظار داشته باشیم دولت دوم ترامپ نیروهای آمریکایی را طبق این جدول زمانی توافق شده با دولت عراق، اگر نه زودتر، از عراق خارج کند.

علاوه بر غیرقابل پیش بینی بودن ترامپ، همیشه شرایط پیش بینی نشده‌ای وجود دارد که ممکن است دولت او را وادار کند که نیروهای آمریکایی را در عراق نگه دارد. آنچه باید در نظر گرفته شود این است که دولت آینده چه واکنشی نسبت به انجام عملیات‌های احتمالی اسرائیل علیه گروه‌های «محور مقاومت» در عراق خواهد داشت.

همچنین این سوال وجود دارد که دولت دوم ترامپ چگونه با معافیت‌هایی که به عراق اجازه می دهد از ایران گاز طبیعی بخرد، برخورد خواهد کرد. این احتمال وجود دارد که دولت آتی آن‌ها را به عنوان بخشی از تلاش گسترده‌تر برای فشار بر روی تهران لغو کند.

در میان تیم ترامپ، احتمالاً برخی بحث‌ها و اختلاف نظرها وجود خواهد داشت که آیا از دیدگاه ایالات متحده، عراق را به ایران باخته است یا این که کشوری است که واشنگتن بتواند در آن اقداماتی را برای مهار جمهوری اسلامی در چارچوب «فشار حداکثری 2.0» انجام دهد.

برخی می‌خواهند عراق را مجازات کنند و آن را تحت همان رژیم تحریمی قرار دهند که بر ایران و سوریه اعمال شده است. دکتر لندیس گفت: «دیگران می‌خواهند حضور نظامی ایالات متحده در عراق را به امید جمع آوری اطلاعات، خنثی کردن لجستیک ایران از عراق و سوریه به حزب الله و حمایت از نیروهای آمریکایی در سوریه حفظ کنند.

دکتر کریگ معتقد است که دولت بعدی ایالات متحده می‌خواهد اساساً خسارات واشنگتن را کاهش دهد و بیشتر نیروهای خود را از عراق خارج کند و به تغییر در محیط استراتژیک این کشور اشاره کرد.

او گفت: «ما دولتی [در بغداد] داریم که اکنون با ایران کاملاً نزدیک است و ایالات متحده آزادی مانور را که زمانی در میدان داشت، ندارد. به تعبیر ترامپ... عراق به هر حال از دست رفته است و بی‌معنی است که اعزام سربازان و پول بیشتر مالیات دهندگان آمریکایی به [عراق] را ادامه دهیم زیرا به هر حال از دست رفته است.» .

موضع کلی نظامی ایالات متحده
دولت بعدی احتمالا با افزایش حضور نظامی ایالات متحده در عراق و سوریه مخالفت خواهد کرد و در عین حال از ردپای سنگین آمریکا در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس مانند کویت، قطر و امارات متحده عربی حمایت خواهد کرد.

با قضاوت بر اساس افرادی که ترامپ برای تیم خود انتخاب کرده است، می‌توان انتظار داشت که دولت دوم او به شدت ضدایران و متعصبانه طرفدار اسرائیل باشد. به عنوان مثال، منتخب ترامپ برای وزیر دفاع، پیت هگزث، کهنه سرباز گارد ملی ارتش است که گفت: «صهیونیسم و ​​آمریکاگرایی خط مقدم تمدن غرب هستند». او در سال 2018 خواستار ساخت یک معبد یهودی در مسجد الاقصی در اورشلیم شد.

دکتر کویلیام می‌گوید: «دولت دوم ترامپ مطمئناً نمی‌خواهد حضور نظامی خود را افزایش دهد و احتمالاً از اسرائیل در نمایش قدرت نظامی و فنی خود در سراسر منطقه حمایت خواهد کرد، به‌ویژه اکنون که ایران ضعیف شده است و اسرائیل بر این باور است که تسلط فزاینده‌ای دارد».

او افزود: «هدف فراگیر احتمالاً ایجاد یک معماری امنیتی منطقه‌ای است، که اسرائیل در مرکز آن و امارات متحده عربی، عربستان سعودی و سایر کشورهای دوست ایالات متحده در کنار آن قرار گیرند. البته این یک هدف دور از دسترس است، اما با مدلی مطابقت دارد که کشورهای منطقه بار امنیت منطقه را به دوش می‌کشند و آمریکا آن را امکان‌پذیر و تسهیل می‌کند.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره