آنچه در سوریه اتفاق میافتد
وطن امروز/متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
رضا رحمتی| درست چند ساعت بعد از اعلام آتشبس بین اسرائیل و لبنان، کمی آنسوتر در سوریه، اعلام شد تروریستهای احرارالشام به سمت روستاهای شهر حلب حرکت کرده و خود را به مرور به نزدیکیهای شهر رساندهاند. درست شبیه آنچه از سالهای اوجگیری داعش در سوریه و عراق به یاد داریم، این بار هم تروریستها با حجم بسیار بالایی از خشونت و کشتار کار خود را شروع کردند و توانستند بعد از 2 روز، خبر تسلط خود بر برخی روستاهای اطراف حلب را جهانی کنند. اتفاقات روزهای اخیر در سوریه، چندان بیتفاوت با صحنه نبرد در لبنان و پایان آن نیست. آنچه مشخص است اینکه وضعیت صحنه نبرد اسرائیل و لبنان تاثیر مهمی بر ادراک ترکیه و نیروهای مخالف دولت مستقر در سوریه داشته و آنها را به سمت وضعیت جدید ضدامنیتی در سوریه سوق داده است. چه چیزی سبب اتفاقات جدید در سوریه شده است؟
1- درگیری جبهه مقاومت
شاید مهمترین دلیل اتفاقات اخیر در سوریه را باید درگیر شدن و نبردهای مستمر یک سال گذشته در جبهه جنوبی لبنان قلمداد کرد. گسیل نیروهای حزبالله لبنان از مرزهای سوریه و از صحنه نبردهای مقاومت با گروههای تکفیری - تروریستی و از سوریه به سمت لبنان، سبب شکلگیری خلأ قدرت پایدار در سوریه شده است. درگیری گروههای مقاومت به نبرد با اسرائیل، آمادگی نیروهای مقاومت را در سوریه تحت تاثیر قرار داده و سوریه را با یک وضعیت معماگونه از نظر قدرت نظامی مواجه کرده است. اگرچه نظام و ارتش سوریه توانسته از 4 سال پیش وضعیت اقتدار سیاسی خود را تا حدی تثبیت کرده و حاکمیت خود را تسری دهد اما به سبب مشکلات عدیده سیاسی و اقتصادی، این موضوع مانع شکلگیری نیروهای تکفیری جدید در سوریه نبوده و نظام و ارتش سوریه خلأ قدرت ناشی از عدم حضور نیروهای مقاومت در سوریه را نتوانسته پوشش دهد. همین موضوع این استنباط را در نیروهای تکفیری به وجود آورده که در این زمان با حمله به شهر حلب به عنوان دومین شهر بزرگ سوریه از نظر جمعیتی و با عملیات رسانهای، میتواند یک جو روانی تاثیرگذار علیه سوریه به وجود آورد.
2- درگیری روسیه با اوکراین
یکی از مزیتهای سوریه در جنگ با تروریستهای تکفیری از ژانویه 2012، این بود که روسیه با حمایت هوایی از جبهه مقاومت توانمندی کافی را برای پشتیبانی از عملیات زمینی نیروهای مقاومت سوریه و مقاومت منطقهای حامی سوریه داشت. بویژه در سال 2015 که درگیری بین این گروههای ائتلافی با دولت سوریه اوج گرفت، دولت روسیه به عنوان مهمترین حامی عملیات هوایی از نیروهای مقاومت علیه تروریستها حمایت کرد. درگیر شدن روسیه از سال 2022 به معمای اوکراین تا حد زیادی روسیه را از سوریه دور کرده است. اگرچه روسیه کماکان حضور نظامی خود را در سوریه دارد اما این حضور تا حد بسیار زیادی تنزل یافته است. این موضوع نیز در ادراک تروریستها و کشورهای پشتیبان آنها برای شروع دور جدید حملات علیه دولت و مردم سوریه بیتاثیر نبوده است.
3- اشتغال محور مقاومت به اسرائیل
محور مقاومت و در رأس آن ایران، در ماههای اخیر خود را در صحنه امنیتی مواجهه با اسرائیل دیده است. عملیاتهای وعده صادق 1 و 2 و درگیریهای مستقیم ایران با اسرائیل به همراه تمرکز دیپلماتیک و لجستیک ایران برای پایان رنج مردم غزه و لبنان، ایران را از میدان سوریه دور کرده و این بهترین فرصت برای ترکیه و نیروهای طرفدار ترکیه برای از بین بردن فضای امنیت داخلی در سوریه بوده است. بنابراین در برداشت گروههای تروریست منطقه و از جمله گروه موسوم به ارتش آزاد سوریه که تحت حمایت همهجانبه ترکیه قرار گرفته است، مشغولیت ایران به موضوعات امنیتی و جنگ لبنان و غزه، فرصتی برای شروع یک عملیات ضدامنیتی علیه دولت سوریه است.
4- تغییر در ادراک اسرائیل نسبت به سوریه
پیش از توفان الاقصی، اسرائیل از جانب سوریه تهدید چندانی را نسبت به امنیت داخلی خود تصور نمیکرد، به این سبب که نظام سیاسی سوریه و دولت بشار اسد در مواضع خود، با احتیاط رفتار کرده و صحنه منازعه را به سمت اسرائیل گسترده نکرده بود. بعد از توفان الاقصی و به طور خاص در این جنگ 55 روزه بین اسرائیل و حزبالله در لبنان، سوریه به صورت خاصی برای اسرائیل تبدیل به یک طرف ماجرا شده است. اسرائیل سوریه را عامل انتقال سلاح به حزبالله لبنان معرفی کرده و چندین مرتبه تلاش کرده است فرودگاهها، مسیرهای اتصالی و خطوط ارتباطی بین سوریه و لبنان را قطع کند تا به تعبیر مقامات اسرائیلی، «مانع انتقال سلاح از سوریه به لبنان شود». بمبارانهای پیدرپی سوریه توسط اسرائیل با هدف انسداد مسیرهای انتقالی و حملونقلی سوریه به لبنان و دریافت کمکهای حزبالله از مسیر سوریه بوده است. از طرف دیگر حملاتی که از جانب سوریه به بلندیهای جولان اشغالی سوریه در ماههای اخیر انجام شده است، اسرائیل را نسبت به سوریه به این درک رسانده است که در مناسبات با سوریه تجدیدنظر جدی کند.
5- آمریکا و احتمال یک وعده پنهانی به نتانیاهو
در جریان آتشبس اسرائیل و لبنان، همه کسانی که تحولات را رصد میکردند به دنبال این بودند تا بدانند که آمریکا بابت این آتشبس چه وعده بزرگی به اسرائیل داده است که اسرائیل را وادار به این شکست کند که بدون دستیابی به اهداف تعریف شدهاش نسبت به لبنان، جنوب لبنان را خالی کرد و نیروهایش را به سرزمینهای اشغالی فراخواند.
برخی منابع خبری آمریکایی و صهیونیستی نیز از وعده بزرگ بایدن به نتانیاهو برای انجام آتشبس در لبنان گزارش داده بودند. به نظر میرسد حالا آن وعده بزرگ در حال رونمایی است.
چند ساعت بعد از آتشبس در لبنان، آتش خشونت در منطقه خاورمیانه یک بار دیگر از اطراف حلب سوریه روشن و با کشتار وحشیانه دیگری همراه شد. به نظر میرسد احتمالا ایالات متحده برای متقاعد کردن اسرائیلیها به آتشبس، وعده کنترل یا تغییراتی در سوریه و انسداد مسیر مرزی سوریه و لبنان را به نتانیاهو داده است.
6- نقش ترکیه و سرخوردگی سلطان
در 2 دهه اخیر، همیشه یک طرف طمع و درگیری در سوریه، ترکیه اردوغان بوده است. در دور قبل حملات گروههای تروریستی با شکست همراه شد و تقریبا به جز در اختیار قرار گرفتن بخشی از نوار مرزی شمالی سوریه و توسط گروههای حامی ترکیه شبیه ارتش آزاد و سرکوب وحشیانه کردهای منطقه روژوئاوا، ترکیه هیچ دستاوردی از حمایت همهجانبهاش از گروههای مخالف و تروریستی در سوریه به دست نیاورد. بعد از عملیات توفان الاقصی هم که ترکیه به سبب حمایتهای پشت پردهاش از اسرائیل درباره منابع انرژی و مواد خام کارخانههای اسلحهسازی اسرائیل، مورد اتهام بسیاری از مسلمانان قرار گرفته بود، به نظر میرسید که ترکیه سلطان اردوغان خود را در بنبست اعتبارش در جهان اسلام میبیند. حضور ایران در مناقشه اسرائیل و لبنان و غزه، برای اردوغان موضوعی نبوده است که به این سادگی قابل هضم باشد. اگرچه ترکیه اردوغان در رسانهها تهدید به حمله به اسرائیل کرده بود اما ایران طی 2 عملیات دقیق اسرائیل را مورد حمله قرار داد و توان رزم خود را به رخ کشید و اعتبار خود را در جهان اسلام افزایش داد. چنین وضعیتی برای اردوغان، چیزی جز عصبانیت به دنبال نداشته است. هجوم به حلب توسط نیروهایی که با تجهیزات ترکیه وارد میدان نبرد شدهاند، این موضوع را متبادر میکند که ترکیه به دنبال این است «دستاوردی» برای خود کسب کند، حتی اگر این دستاورد به آشوب کشیدن دوباره سوریه باشد. با این حال باید دید در روزهای آینده چه اتفاقاتی در سوریه میافتد تا بتوان درک دقیقی نسبت به آینده مناسبات و تحولات سوریه داشت، اما آنچه مشخص است اینکه سر بر آوردن گروههای تروریستی در سوریه را نباید یک موضوع درونگروهی قلمداد کرد، بلکه یک صحنه کاملا ترکیبی متشکل از بازیگری آمریکا، اسرائیل و ترکیه است.