حمله «کیهان» به «زیدآبادی»: مصلحتشناسی نویسنده التقاطی به روش اسلامشناسی کارتر!
کیهان/متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
یکی از گردانندگان روزنامه زنجیرهای هم میهن، ضمن تحریف و مصادره به مطلوب نظر حضرت امام درباره مصلحت حکومتی مدعی شد حامیان الزام قانونی حجاب، خلاف منطق مصلحتسنجانه امام رفتار میکنند!
«الف- ز» که سابقه همکاری با گروهک ملی مذهبی دارد، نوشته است: مرحوم آیتالله خمینی معتقد بود که «حکومت دینی» بنا به «مصلحت» میتواند نماز و روزه و حج و بالاتر از آنها را «تعطیل» کند! تعیین مصلحت هم با کارشناسان و متخصصان هر حوزه است.با این راهی که مرحوم آقای خمینی گشود، تکلیف لوایحی چون «حجاب و عفاف» روشن است. تصویب و ابلاغ این لایحه خلاف بیّن «فقهالمصلحۀ» آیتالله خمینی و در واقع نوعی انتقامگیری از نظرات اوست. به نظرم گروهی که مرحوم آقای خمینی در زمان حیاتش آنان را تحویل نمیگرفت و تعابیر بسیار تندی علیه نوع قرائت آنان از اسلام به کار میبرد، با پافشاری بر برخی ظواهر شرعیِ مغایر مصلحتِ جامعه، در درجۀ اول قصدشان این است که راه فقهی گشوده شده توسط بنیانگذار نظام را مسدود کنند و در درجۀ دوم با بیاعتبار کردن دولت پزشکیان و فلج کردن آن، برای قبضۀ دستگاه اجرائی توسط خود زمینهسازی کنند. بنابراین، اصلِ داستان سیاسی است و انتساب آن به دغدغۀ دینی، با توجه به ادعای حامیان لایحه از فقه آیتالله خمینی، ادعایی گزاف است!».
این ادبیات آمیخته با بیسوادی و بیصداقتی در حالی است که حضرت امام(ره) درباره اهمیت حجاب فرمود: «باید توجه داشته باشید که حجابی که اسلام قرار داده است، برای حفظ آن ارزشهای شماست. هر چه را که خدا دستور فرموده است – چه برای زن و چه برای مرد- برای این است که آن ارزشهای واقعی که اینها دارند و ممکن است به واسطه وسوسههای شیطانی با دستهای فاسد استعمار و عمال استعمار پایمال میشدند، زنده بشود. (صحیفه امام؛ ج ۱۹، ص ۱۸۵)
امام خمینی، بانی الزام قانونی و اداری حجاب بلافاصله پس از پیروزی انقلاب بود، در حالی که کسانی، اما و اگر میآوردند. در این باره، حضرت آیتالله خامنهای در تاریخ 1396/12/17، ضمن بازخوانی واقعیت یادآور شدند: «امام در مقابل یک منکر واضحی که بهوسیله پهلوی و دنبالههای پهلوی در کشور به وجود آمده بود، مثل کوه ایستاد، گفت باید حجاب وجود داشته باشد. در مقابل همه منکرات، امام همینجور محکم ایستاد. ما در شورای انقلاب جلسات مشترکی با دولت داشتیم، کسانی بودند که معتقد بودند تجارت مشروبات الکلی برای کشور فایده دارد، ما از این فایده چطور صرفنظر کنیم؛ مایل بودند این تجارت ادامه پیدا بکند. امام قرصومحکم ایستاد؛ در مقابل حرام الهی».
ایشان همچنین ۱۴ خرداد ۱۴۰۰ گفتند: «امام کسی نبود که به خاطر رودربایستی با این و با آن و با این حرفها، از حکم خدا منصرف بشود... آن روزی که امام، مسئله حجاب را مطرح کردند - یک الزام که زنها در محیط اجتماعی باید حجاب داشته باشند- خیلیها مخالف بودند، حتّی افراد نزدیک به خود امام. یکی از نزدیکان امام آن روز آمد پیش من میگفت که آقا! این چه حرفی است که آقا دارند میزنند؟ این چه حرفی است که امام دارند میزنند؟ و شماها مثلاً بروید به امام بگویید منصرف بشوند، که البتّه عقیده خود ما هم عقیده امام بود؛ یعنی خیلیها مخالف بودند، [امّا] نظر امام این بود و به طور قاطع مسئله حجاب را مطرح کردند که حرف درستی هم بود».
هنگامی که در آستانه پیروزی انقلاب، خبرنگار (سلطنتطلب) در پاریس سؤال کرد: «چون مرا به عنوان یک زن پذیرفتهاید این نشاندهنده این است که نهضت ما یک نهضت مترقی است. فکر میکنید به نظر شما آیا زنان ما باید حتماً حجاب داشته باشند یا نه؟»، حضرت امام به روشنی پاسخ داد:
«اینکه من شما را پذیرفتهام، من شما را نپذیرفتهام. شما آمدهاید اینجا و من نمیدانستم که شما میخواهید بیایید اینجا و این هم دلیل بر این نیست که اسلام مترقی است که به مجرد اینکه شما آمدید اینجا، اسلام مترقی است. مترقی به کمالات انسانی و نفسانی است و با اثر بودن افراد در ملت و مملکت است نه اینکه سینما بروند و دانس بروند و اینها ترقیاتی است که برای شما درست کردهاند و شما را به عقب رانده و باید بعداً جبران کنیم. شماها آزادید در کارهای صحیح؛ در دانشگاه بروید و هر کاری را که صحیح است بکنید و هم ملت در این زمینهها آزادند، اما اگر بخواهند کاری خلاف عفت بکنند و یا مضر به حال ملت و خلاف ملیت بکنند، جلوگیری میشود و این دلیل بر مترقی بودن است.». (صحیفه امام، جلد ۵، صفحه ۵۲۰-۵۲۱)
حضرت امام همچنین درباره ضرورت حکم حجاب میفرماید: «اصل حکم حجاب از ضروریات است و منکر آن، حکم منکر ضروری را دارد، و منکر ضروری محکوم به کفر است، مگر اینکه معلوم باشد که منکر خدا یا رسول نیست (صحیفه امام خمینی جلد۳، صفحه۲۵۳)
اکنون با این توضیحات اجمالی، باید پرسید که چرا یک فرد بیاعتقاد به مکتب امام خمینی(ره)، به جای زدن حرف باطل خود، آن را به امام نسبت میدهد؟ این که امام فرمود: «منافقین هستند که بدتر از کفارند»، حکمت داشت. امام(ره) همچنین درباره گزافهگویی رئیسجمهور آمریکا گفته بود:
«قبلا یک مقالهای کسی مینوشت، میشد اسلامشناس؛ گاهی یک کسی یک تاریخی مینوشت، میشد اسلامشناس، بعد کتابسوزی هم میکرد؛ مثل کسروی، بلکه دعوی نبوت هم میکرد(!) اسلامشناسی تقریبا رو به تورم است. خوب، صدام هم اسلامشناس شده! آقای (انور) سادات هم جزو اسلامشناسهاست که تشخیص میدهد که فلان امر موافق اسلام است، موافق اسلام نیست! اخیرا آقای کارتر هم جزو اسلامشناسهاست!... گفته است این کارهایی که در ایران، فلان میکند، موافق اسلام نیست! خوب معلوم شد که ما اسلامشناس داریم که به ابعاد اسلامشناسی اضافه میشود! فردا بگین [نخستوزیررژیم صهیونیستی] هم اسلامشناس میشود و یا شده! هی میگویند: موافق اسلام نیست». (صحیفه امام خمینی، جلد ۱۵- صفحه ۱۸۸)