گُرگیجه روزنامه غربگرا برای توجیه مذاکره بیهوده با اروپا
دنیای اقتصاد/متن پیش رو در دنیای اقتصاد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
«اگرچه اروپا برای ایران تاکنون منشأ خیری که انتظار میرود نبوده، اما دفع توان سلبی اروپا علیه ایران، مهم و ضروری است. بنابراین راهبرد مذاکراتی با اروپا، بهجای هستهای باید با اعتمادسازی بر سر اوکراین شروع و با توافق فنی بر سر موضوع هستهای با هدف رفع تحریمهای اروپایی هستهای و غیرهستهای و ممانعت از اسنپ بک ادامه یابد».
این تحلیل عجیب، عصاره توجیه روزنامه غربگرای «دنیای اقتصاد» درباره مذاکرات دوباره با اروپاست. این روزنامه که چند سال قبل از بزککنندگان برجام و نقش مثبت اروپا بود، اکنون هیچ اشارهای به حقوق زیر پا گذاشته شده ایران نمیکند و در عین حال ادعا میکند که قبل از توافق هستهای جدید، باید نگرانیهای اروپا درباره اوکراین را حل کرد تا اروپا متوسل به مکانیسم ماشه (اسنپ بک) برجام نشود و به خاطر برنامه هستهای، تحریمهای شورای امنیت را به شکل خودکار برنگرداند! نکته عجیب این که حتی زلنسکی رئیس دولت اوکراین هم ادعای اروپا درباره ارائه موشکهای ایران به روسیه را تکذیب کرده است.
دنیای اقتصاد در تحلیلی که سردرگمی و اولویت ندادن به حقوق و منافع ایران موجی میزند و بیآنکه پاسخی درباره بیارادگی و ناتوانی اروپا برای لغو تحریمها ارائه کند، خواستار انتقال از «توفان فکری بیهدف به مذاکرات عینی هدفمند» شده و مینویسد: «گفتوگوهای بین ایران و سه کشور اروپایی عضو برجام بعد از مدتها وقفه، نشانهای از تغییر رویکرد دو طرف برای بحث و بررسی مسائلی است که در سالهای اخیر از موضوع هستهای فراتر رفته و ابعاد و گستره وسیعتری یافته است.
این جلسه در شرایطی برگزار شد که از یکسو اتحادیه اروپا در چند ماه گذشته طیف گستردهای از تحریمها از جمله تحریمهای هوائی و دریایی را علیه ایران اعمال کرده، بانی قطعنامه اخیر آژانس علیه ایران بوده و آشکارا تهدید به اسنپ بک از توافق هستهای (توسط انگلستان) تا اکتبر ۲۰۲۵ کرده است و از سوی دیگر وزیر خارجه ایران هم اروپا را به ساخت سلاح هستهای در صورت ارجاع پرونده به شورای امنیت تهدید و نسبت به چشمانداز مذاکرات ابراز ناامیدی کرده است. بنابراین سؤالات متعددی درباره مفید بودن این مذاکرات و چشمانداز موفقیت آن پرسیده میشود.
در پاسخ به سؤالات فوق دو دیدگاه مطرح است: دیدگاه اول معتقد است اروپا در چند سال اخیر جایگاه اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک خود نزد ایران را از دست داده و به خاطر جنگ اوکراین، بحرانهای مالی، و نیز بحرانهای سیاسی داخلی و تضعیف احزاب حاکم سنتی و خیزش راست رادیکال، از اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک آن کاسته و با از دست دادن اهرمهای چانهزنیاش نزد ایران، به یک عنصر بیربط و کماثر در سیاست ایران تبدیل شده است. در این نگاه، اروپا بازیگر بدعهد، ریاکار، شرور و وابسته است و اصولا مذاکره با آن بیفایده بوده و باید کنار گذاشته شود. دیدگاه دوم علاوهبر اهمیت سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک اروپا برای ایران، نوعی رابطه فرهنگی-تمدنی نیز بین این دو قائل است و اختلال در روابط را غیرعادی و به زیان هر دوطرف میداند.
در ارزیابیهای این گروه، اگرچه اروپا برای ایران تاکنون منشأ خیری که انتظار میرود نبوده، اما نشان داده که میتواند با استفاده از توان اجماعسازی در سطح بینالمللی و قدرت دیپلماتیک و توانی که در سازمانهای بینالمللی دارد ایران را تحت فشار جدی قرار دهد. بنابراین دفع این توان سلبی از اروپا علیه ایران مهم و ضروری است. به نظر میرسد مذاکرات اخیر، در کشاکش داخلی بین این دو دیدگاه انجام شده و به توفان فکری و شناخت ظرفیتها برای شروع دور تازهای از مذاکرات تقلیل یافته است حال آنکه فوریت، شفافیت و جدیت مسائل دو طرف به تنها چیزی که نیاز ندارد توفان فکری است.
دنیای اقتصاد افزوده است: منطقی است راهبرد مذاکراتی ایران بر اولویتهای اروپایی متمرکز شود تا تقلیل مذاکره با اروپا به موضوعاتی که در دست آمریکاست و بیان ناتوانی اروپا برای بدهبستانی واقعی با ایران بهواسطه رفع تحریمهایی که باز در دست آمریکاست. در مسئله هستهای اساسا اروپا فاقد وزن و نقش لازم است و بازیگر اصلی آمریکاست منتها بهواسطه اسنپبک اروپا در تلاش است تا جایگاهی را برای خود در این موضوع مهیا کند ولی باز در موضوع اسنپ بک نیز بدون هماهنگی با آمریکا اقدامی نخواهد کرد. در بحث منطقه خاورمیانه، خود اروپا نیز نیک میداند فاقد قدرت و ابزارهای لازم برای ایفای نقش یا تحت فشار قرار دادن ایران است.
بنابراین راهبرد مذاکراتی با اروپا بهجای هستهای باید با اعتمادسازی بر سر اوکراین شروع و با توافق فنی بر سر موضوع هستهای با هدف رفع تحریمهای اروپایی هستهای و غیرهستهای و ممانعت از اسنپ بک ادامه یابد. اگر این دور از مذاکرات نیز مانند گذشته مسائل را به موضوع هستهای و رفع تحریمهای آمریکا تقلیل دهد و فاقد راهبرد مذاکراتی و تاکتیکهای مذاکراتی مناسب باشد، راه به جایی نخواهد برد.