جمهوری اسلامی: قانون حجاب به هیچ موفقیتی نخواهد رسید
جمهوری اسلامی/ بسمالله الرحمن الرحیم
در آستانه سالروز شهادت حضرت صدیقه طاهره فاطمهزهرا سلامالله علیها، موضوع پرسروصدای قانون عفاف و حجاب بار دیگر به عنوان یکی از مسائل روز کشورمان مطرح شده است. با انتشار متن این قانون در رسانهها و نقد و نظرهای مختلفی که ارائه میشوند، توجه بخش قابل ملاحظهای از مردم به آن جلب شده است.
نقش بسیار کمرنگ روحانیت در اظهارنظر یا ساماندهی امور مربوط به موضوع حجاب و علل و عوامل پیدایش معضلی به نام بیحجابی، موضوعی است که بسیاری از مردم به آن فکر میکنند ولی در تمام مدتی که این مساله به عنوان یکی از موضوعات روز جامعه مطرح بوده و هست، به آن پرداخته نشد. البته افراد روحانی وابسته به جناحها در طول سالهای اخیر اظهارنظرهائی در زمینه اقدامات دولتی برای مقابله با بیحجابی کردند ولی متاسفانه تمام این اظهارنظرها تاثیر گرفته از تفکر جناحی آنها بوده و از مایههای علمی محض بیبهره بودند. برای روحانیت بهیچوجه زیبنده نیست که وقتی در قدرت است احکام دین را همانطور وانمود کند که متناسب با در قدرت بودن است و هنگامی که در قدرت نیست همان احکام را طور دیگری جلوه دهد. معیار افراد روحانی برای بیان احکام دین باید درک واقعی علمی و رضای خدا باشد نه اقتضائات سیاسی و خوش آمدن این و آن.
میدانیم که بخش عمدهای از روحانیت به دلیل ملاحظاتی که دارند وارد مباحثی از قبیل حجاب نمیشوند ولی این قبیل توجیهات با توجه به افراط و تفریطهائی که در عرصه دین صورت میگیرد و بدبینیها و گریزهائی که نسبت به دین و از اردوگاه دیانت به وجود میآورد بهیچوجه قابل قبول نیستند. برای حفاظت از اسلام، تمام مسلمانان باید خود و حیثیت و اعتبار و آبروی خود را فدا کنند و افراد روحانی در این راه باید در صف مقدم فداکاری باشند. با چنین نگاهی هیچ دلیل و ملاحظهای برای توجیه عدم ورود افراد روحانی به مسائلی از قبیل حجاب پذیرفتنی نیست. روحانیت باید خود را نگهبان احکام دین بداند و مروج فرهنگ فاطمی باشد. بررسی سیره حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها به روشنی نشان میدهد آن حضرت به پیروی از پدر ارجمند خود رسول خدا صلیالله علیه وآله، مردم را با مکارم اخلاق به فرهنگ فاطمی فراخواند و راز موفقیت آن حضرت نیز همین بود. روحانیت نباید مسئولیت معرفی فرهنگ فاطمی را به مداحان نوظهور بسپارد.
در اینکه حجاب یک حکم شرعی واجبالرعایه است تردیدی وجود ندارد. همین حکم اگر قانون باشد نیز باید به آن عمل شود. آنچه متاسفانه مورد غفلت قرار گرفته اینست که همین حکم واجب حجاب که بخشی از فرهنگ فاطمی است فقط با فراهم کردن زیرساختهای لازم اجتماعی است که میتوان از مردم انتظار داشت به آن پایبندی نشان بدهند. در جامعهای که به نام اسلام حکمرانی میشود ولی از عدالت در آن خبری نیست، تبعیض همه جا را فراگرفته، شایستهسالاری فراموش شده، فقر و تنگدستی مردم را دچار مشکلات شدید معیشتی کرده، فساد اقتصادی بیداد میکند، پارتیبازی حرف اول را میزند و... چگونه میتوان از مردم انتظار داشت به احکام دین و قانون پایبندی نشان بدهند؟
رعایت نکردن این امور که همگی از مهمترین واجبات دینی هستند، باعث بیاعتنائیها به احکام دین و عدم پایبندی به قانون شده است. تردیدی وجود ندارد که این معضل با قانون عفاف و حجاب حل شدنی نیست. نویسندگان این قانون تقریباً تمام وزارتخانههاو دستگاههای اجرائی و قضائی و تقنینی و انتظامی و حوزه علمیه و سازمان تبلیغات و موسسات فرهنگی را به صحنه آوردهاند تا با بیحجابی مبارزه کنند غافل از اینکه حتی با استفاده از این لشکر عظیم در شرایط کنونی به هیچ موفقیتی نخواهند رسید ولی اگر آن بیعدالتیها و تبعیضها و فسادها و بیقانونیها را از بین ببرند بدون بکارگیری حتی یک نفر از افراد این وزراتخانهها و دستگاهها و آنهمه امکانات، موفق به ترغیب مردم به اجرای احکام دین خواهند شد. افرادی هم که میگویند معضل بیحجابی با کار فرهنگی حل خواهد شد، با ملاحظه آنهمه دستگاه فرهنگی که بودجههای کلان میگیرند و هیچ تاثیری در تحقق اهداف فرهنگی ندارند به اشتباه خود پی ببرند.
پیشنهاد میکنم حضرات روحانی متن کامل قانون عفاف و حجاب را با دقت بخوانند و اگر به این نتیجه رسیدند که این قانون به جای حل معضل بیحجابی، مردم را نسبت به اسلام و نظام اسلامی بدبین خواهد کرد، در قبال فرهنگ فاطمی احساس مسئولیت کنند.