همه چیز به اقتصاد شام برمی گردد
ایران/متن پیش رو در ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
معادلات میدانی در سوریه همچنان توأمان از عنصر «شتاب» و «ابهام» برخوردار است. این سرعت تحولات رسانهها و مراکز معتبر اندیشهای در منطقه و جهان را مجبور کرده است تا در تمامی تحلیلهای خود قید کنند روند اتفاقات در این گزارشها تا لحظه نگارش آن مبنا قرار گرفته است. اگرچه سیر وقایع در شامات به سوی بحران فزاینده میل پیدا کرده است، اما همچنان قاطعانه نمیتوان از انتهای این مسیر صحبت کرد. تاکنون مسألهای که محرز شده، این است که اهداف تحریرالشام و ترکیه در یک راستا قرار گرفته و با هم مطابقت دارد.
سقوط سریع حلب و سپس حماه بهعنوان چهارمین شهر بزرگ سوریه و برخی سردرگمی ها برای مقابله مؤثر با آنها، پیشروی تا مرکز حکومت یعنی دمشق را برای جریان معارضه به یک هدف تبدیل کرده است. امری که باعث شد آنکارا برخلاف انکار اولیه رابطه خود با تحریرالشام، از پشتپرده بیرون آمده و این مسأله را به نام خود سند بزند تا در نشست روز گذشته روند آستانه در دوحه قطر با دستپر روبهروی ایران و روسیه قرار بگیرد. ابومحمد الجولانی، فرمانده تحریرالشام روز جمعه در مصاحبه تلویزیونی با شبکه CNN گفت: «هدف، حکومت اسد است. ایرانیها و روسها سعی کردند آن را احیا کنند تا زمان بخرند، اما حقیقت این است که حکومت اسد مرده است. ما دولتی براساس شورای مردمی ایجاد خواهیم کرد که نهادی باشد و مبتنی بر تصمیمات خودسرانه یک حاکم نباشد.»
همزمان با فرستادن این مصاحبه روی خروجی این شبکه امریکایی، رجب طیب اردوغان گفت: «ادلب، حماه، حمص و هدف البته دمشق است. پیشروی مخالفان همچنان ادامه دارد. امیدواریم این حرکت در سوریه بدون حادثه و به سلامت ادامه یابد.» با این وجود، بزرگترین مانعی که برای این جاهطلبی پیشروی اردوغان و جولانی قرار دارد، حمایت یکپارچه دیگر بازیگران منازعه، شامل ایران و روسیه و همچنان کشورهای عربی منطقه بر حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت سوریه است. سرگئی لاوروف و عباس عراقچی روز گذشته در دوحه بعد از برگزاری نشست سهجانبه فرمت آستانه در قطر با حضور هاکان فیدان، بر تمامیت ارضی سوریه تأکید کردند و در عوض از ضرورت گفتوگوهای دولت بشار اسد با معارضین سوری گفتند. این مسأله می تواند به این معنی باشد که تهران و مسکو، همچنان سقوط دولت مرکزی سوریه را خط قرمزی میدانند که طرف ترک نباید به آن نزدیک شود.
سوریه و یک بحران بی پایان
سالها، عقل متعارف درمورد سوریه معتقد بود که بحران در آنجا متوقف شده است، خصومتها متعلق به گذشته و دولت بشار اسد پیروز اجتنابناپذیر است. دیپلماسی متمرکز جهانی بر سوریه به پایان رسید و دولتها بهتدریج منابع خود را از سیاستهای معطوف به سوریه به سمت سایر چالشهای جهانی انتقال دادند. در همین حال، دولتهای عربی از سال 2023 گامهایی برداشتند تا مجدداً با دولت سوریه روابط خود را به حالت عادی بازگردانند. اخیراً، گروهی متشکل از 10 کشور اروپایی به رهبری ایتالیا، به دلیل مخالفت با سیاست اتحادیه اروپا مبنی بر انزوای اسد، در تلاش برای تعامل مجدد با دمشق و کشف راههایی برای دیپلماسی و بحران پناهندگان، حرکت کردهاند.
همه این تحولات با این فرض همراه بود که اگرچه شرایط در سوریه بد بود، اما اصل بحران هم متوقف و هم مهار شد اما این فرض اشتباه بود. فارن پالیسی در این رابطه مینویسد: اقتصاد سوریه سالهاست که در وضعیت نابسامانی قرار دارد. هنگامی که آتشبس مورد توافق ترکیه و روسیه خطوط درگیری را در اوایل سال 2020 مسدود کرد، یک دلار تقریباً 1150 لیره سوریه ارزش داشت. با شروع حمله معارضان از یک هفته پیش، ارزش آن 14750 لیره سوریه بود. در 4 دسامبر، پس از یک هفته جنگ مجدد، به 17500 لیره رسیده است. بحران انسانی سوریه از زمان توافق در سال 2020 افزایش یافته است، بهطوری که سازمان ملل گزارش داد حداقل 90 درصد از مردم سوریه اکنون زیر خط فقر زندگی میکنند. در واقع، یارانههای دولتی برای سوخت و مواد غذایی در سالهای اخیر بشدت کاهش یافته است.
تحلیلگران میگویند که احساس تضعیف روحیه و ناامیدی در سوریه، 13 سال پس از وقوع جنگ داخلی، به سطح ارتش نیز سرایت کرده است. اقتصاد سوریه سالهاست که تضعیف شده و بهدلیل بدهیهای پرداخت نشده، تحریمهای غرب و فروپاشی سیستم بانکی در لبنان که مدتها پناهگاهی برای تجار سوری بوده، تضعیف شده است.
ترکیه چه میخواهد؟
تصاویری از حلب تحت کنترل معارضین مسلح که خود را با پرچم ترکیه پوشاندهاند، بار دیگر نقش و نفوذ ترکیه بر نیروهای اصلی مخالف سوریه را مورد توجه قرار داد. اگرچه مقامات ترکیه در ابتدا هرگونه دخالت در حمله جدید شورشیان را تکذیب کردند، اما اهرم ترکیه وکارت بازی آنکارا در نفوذ بر این گروههای شبهنظامی ضددولتی و ضد کرد بهخوبی شناخته شده است.
اندیشکده استیمسون در تحلیلی نوشت: موفقیتهای اخیر تحریرالشام بدون حمایت نظامی و لجستیک ترکیه و تأمین تسلیحات پیشرفته غیرقابل تصور بود. هدف ترکیه از حمایت از مخالفان سوری تنها تضعیف اسد نیست، بلکه هدف قرار دادن ارتش کرد مستقر در یک منطقه خودمختار کرد در شمال سوریه در آن سوی مرز ترکیه است. اردوغان و حزب حاکم عدالت و توسعه (AKP) یگانهای مدافع خلق کرد (YPG) و حزب اتحاد دموکراتیک سوریه (PYD) را شاخههای حزب غیرقانونی کارگران کردستان (PKK) و ابزارهای مخرب علیه ترکیه در این منطقه میدانند. با این حال، ی.پ.گ و نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) وابسته به آن از حمایت قاطع غرب برخوردار شدهاند، زیرا با بقایای داعش در استانهای شمالی سوریه مبارزه کردهاند.
ترکیه که از تمایل اقلیت کرد خود برای استقلال بیشتر میترسد، سالها با عملیات نظامی مکرر علیه شبهنظامیان کرد، ردپای خاص خود را در این منطقه حفظ کرده است. بهنظر میرسد ترکیه از عادیسازی دیپلماتیک با دمشق دست کشیده و احتمالاً به عملیات تحریرالشام چراغ سبز نشان داده است. براساس گزارش شورای روابط خارجی امریکا، سقوط حلب یک اتفاق خوشایند برای آنکارا بود. پس از سالها سرزنش اسد و دولت او، اردوغان به این نتیجه رسید که زمان معکوس کردن سیاست و تعامل مجدد با دمشق فرا رسیده است چر اکه بشار اسد ترجیح داده بود اردوغان را نادیده بگیرد. این تغییر وضعیت کنونی قطعاً نفوذ ترکیه در سوریه را افزایش خواهد داد.
با همه این اوصاف گرایش جهادی و استقلال تحریرالشام میتواند برای ترکیه نگرانکننده باشد.
آنکارا نه تنها نمیتواند شورشیان را کنترل کند، بلکه چشمانداز جریانهای جدید پناهجویان با رفتارهای خشونتآمیز احتمالی تحریرالشام و هرج و مرج ناشی از بیدولتی پس از سقوط دمشق، یک احتمال جدی است. دولت اردوغان در حال حاضر با یک واکنش سیاسی در داخل از موج پناهجویان قبلی مواجه است که با عبور 3.5 میلیون نفر از مرزها مواجه است و این چشمانداز برای او نگرانکننده خواهد بود.