دیپلمات پیشین: قضاوت و پیشبینی در مورد سوریه پسااسد زودهنگام است
شرق/متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
صادق ملکی از جمله دیپلماتها و کارشناسانی بود که در واکاوی چرایی سقوط حکومت اسد، فقدان عمق استراتژیک دولت او در میان مردم سوریه را مهمترین عامل سقوط و فروپاشی نظام بعثی سوریه میداند و تأکید دارد: «اتکای اسد به اقلیتی رانتخوار، دریافت پشتیبانی چندوجهی، دلبستگی به روسیه و...، هیچکدام نمیتوانست دولتی که مردمش از آن نارضایتی زیادی داشتند پایدار نگه دارد». لذا به گفته این دیپلمات پیشین کشورمان: «سقوط اسد فقط دیر و زود داشت که خطای راهبردی عملیات هفتم اکتبر حماس و نقطه جهش آن گردیده و چالشهای حزبالله، سقوط (اسد) را امری اجتنابناپذیر کرد». با چنین برداشتی، صادق ملکی ارجاعی هم به تحولات جاری در سوریه میدهد و از دید او: «درحالحاضر نوع ورود مخالفان اسد به دمشق و اظهارات جولانی حاکی از روند عقلایی انتقال قدرت و حاکی از تفاهمات چندوجهی و پیچیده میان بازیگران منطقهای و بینالمللی در انتقال قدرت دارد». با وجود این، ملکی «برنده اصلی سقوط اسد را آنکارا میداند».
ملکی معتقد است: «تضعیف نگاه سیاسی از سوی ایران در بحران سوریه یک خطای راهبردی بود». از منظر ملکی، این سبب شد: «بسترها برای از دست رفتن سرمایه و دارایی استراتژیک ایران در این کشور فراهم شود». لذا به باور او: «اگر علل این اتفاقات درک و به عقلانیت بیشتر منجر شود، میتواند بسترساز تغییر راهبردها شده و از تهدید برای ایران و ایرانیان فرصت بسازد». ضمن آنکه تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل یقین دارد: «با تغییر نگاه میتوان سقوط اسد را به فال نیک گرفت». با چنین نگاهی، مفسر سیاست خارجی اشاره دارد: «تحولات جاری اگر موجب بهینهترکردن راهبردهای دیپلماتیک شود، پس از این میبایست عمق استراتژیک ایران را نه در سواحل مدیترانه، بلکه در میان مردم و در جغرافیایی به پهنای خزر تا خلیج فارس جستوجو کرد».
صادق ملکی در پاسخ به این پرسش کلیدی که سوریه «پسااسد» چگونه کشوری خواهد بود، نگاهی دست به عصا دارد و به گفته او: «قضاوت و پیشبینی در مورد سوریه پس از اسد زودهنگام است». چراکه از منظر او: «تحولات این کشور در دوران گذار است، با وجود این علائم اولیه از انتقال قدرت عامل کاهش نگرانی است». به باور این دیپلمات پیشین کشورمان، «مهمترین چالش دمشق، (ابومحمد) جولانی است که نگاه جدی به آنکارا خواهد داشت» و پس از آن نیز «آغاز مسئله کردها و در ادامه موضوع علویها، چالشهای بعدی سوریه پسابشار خواهند بود». با وجود این، تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه، «مسئله کردهای سوریه را امری بینالمللی و خصوصا مرتبط با آمریکا و در بُعدی فرامنطقهای توصیف میکند». لذا او بعید میبیند که «واشنگتن در این مرحله بخواهد ابعاد بحران را در خاورمیانه گسترش دهد».
دیپلمات اسبق کشورمان ارزیابیاش را اینگونه ادامه میدهد: «پس از تحولات غزه، لبنان و سوریه، تهران با خاورمیانهای جدید مواجه بوده و باید برای شرایط متنوع و متفاوت آن برنامه چندوجهی داشته و با تکیه بر رویکردی نوین منافع ملی ایران و ایرانیان را تأمین کند».