سرمقاله خراسان/ مسیر ماندگاری «وفاق» در ساحت فرهنگ
خراسان/ «مسیر ماندگاری «وفاق» در ساحت فرهنگ» عنوان یادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم علیرضا حیدری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
دولت نخست باید «هنر و فرهنگ و رسانه» را به رسمیت بشناسد؛ هنر نباید اوقات فراغت دولتمردان را پر کند و زنگ تفریح و حیاطخلوت دولتیان به شمار آید. اهمیت «فرهنگ» باید به باور تبدیل شود و در متن سیاستهای یک دولت به چشم آید؛ این نکته اولی بود که در دیدار استاندار خراسان رضوی با جمعی از اهالی فرهنگ و هنر و رسانه گفتم. دیداری که در همین هفتههای آغازین مدیریت ایشان سامان یافت و البته دیدارش از نمایشگاه خط استاد احمد قائممقامی را هم میتوان به این اتفاق خوب سنجاق کرد. این نشانههای امید را در دیدار رئیسجمهور و وزیران با استادان کمنظیری مانند دکتر محمدعلی موحد (عضو فرهنگستان و نویسنده صاحبنام)، دکتر شفیعی کدکنی (پژوهشگر ممتاز ادبیات فارسی و شاعر) و دکتر رضا داوری اردکانی (فیلسوف نامدار معاصر) و نیز نشستن پزشکیان پای ارکستر ملی و سپاسگزاری از استاد فرهاد فخرالدینی، هم میتوان نشان گرفت. این اتفاقات در ماههای نخست این دولت امید را قوت میبخشد؛ ایدون باد.
و نیز گفتم تاریخ فرهنگ و هنر ایران نشان میدهد که هیچگاه هیچ اتفاقی نتوانسته است، رودخانه جاری هنر و ادب و فرهنگ را متوقف کند، حتی اگر نادیده گرفته شده باشد و اهل سیاست و مدیریت به آن وقعی ننهند، یا صرفاً نگاهی تزیینی و تبلیغی به آن داشته باشند. باور دارم نگاه باریبههرجهتی به فرهنگ و هنر به ساحت فرهنگ آسیب میزند. هنر و فرهنگ میماند و تاریخ گواه آشکاری است که هرگاه بهدرستی به چشم آمده، آثار ماندگاری ثبت شده است و اگر جز این بوده، باز هم قامت فرهنگ و هنر خم نشده و بهگونهای متفاوت و رازواره بر پای ایستاده است. ازاینرو، این فرهنگ و هنر نیست که نیازمند اهل سیاست است که اهل سیاست باید به این باور برسند که: «به فرهنگ باشد روان تندرست».
اما نکته لازمتری که در آن نشست گفتم و به گمان من بدون توجه به آن، نکته نخست ابتر میماند، این بود که چگونه میشود «وفاق» را از حوزه سیاست بیرون کشید و در ساحت فرهنگ هم به کار بست. وفاق در فرهنگ و هنر یعنی مقابله با یکسو نگری و تکبعدی دیدن و تنی و ناتنی انگاشتن جامعه فرهنگی و هنری؛ وفاق در هنر یعنی از همه توان فرهنگی بهره بردن؛ وفاق در هنر یعنی این که اگر قرار است تبلیغ و حمایتی از فعالیتهای هنری صورت گیرد، عادلانه باشد و وفاق در هنر یعنی این که باور داشته باشیم «هویت» مجموعهای یکپارچه است که نمیتوان بخشهایی از آن را دید و بخشهایی را نه. این سرزمین در پرتو بارگاه نورانی حضرت رضا (ع)، دارنده هویت دینی و مذهبی، ادبی، هنری، علمی، انقلابی، دفاع مقدس و تاریخی است که نادیده انگاشتن هرکدام، آسیب به کلیت هویت این بوم و بر است. ازاینرو، باید در سپهر فرهنگی نگاهی جامع داشت و چشم عنایت داشتن به همه صاحبان فرهنگ و هنر و دانش و ادب این سرزمین راه را برای «وفاق» در این ساحت باز میکند.
خراسان رضوی و مشهد نهتنها بینصیب از وجود هنرمندان و نامبرداران فرهنگی و ادبی و علمی نیست که از این لحاظ سربلند و عزتمند است. افسوس که از پشتوانه تاریخی و ظرفیت امروز، بهره بایسته و شایسته را نمیبریم!
در لحظات پایانی یادداشت بودم که انتشار این توئیت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، توانست پایانبخش دلگرمکنندهای برای نوشتهام باشد: «حضور پیوسته رئیسجمهور پزشکیان در دیدارها و محافل فرهنگی ـ هنری از هفته کتاب تاکنون، شروع یک دور تازه از مراودات دولتمرد علویمرام است که میکوشد اهل فرهنگ و دانش را قدر بشناسد و انقلاب فرهنگیتبار را به جایگاه خویش برگرداند. فرهنگ و هنر نگین ایران است. فراموش نکنیم.»