نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

امیدواریم آقای عراقچی طرحی بلندمدت به چین برده باشد

منبع
فرهيختگان
بروزرسانی
امیدواریم آقای عراقچی طرحی بلندمدت به چین برده باشد

فرهیختگان/متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

سفر عباس عراقچی به پکن، در شرایط فعلی منطقه و نظام بین‌الملل، باتوجه‌به تحولات سریعی که در حال رخ‌دادن است، سفر مهمی محسوب می‌شود و اهمیت ویژه‌ای دارد. این اهمیت به دلایل مختلفی برمی‌گردد. حامد وفایی درباره علل این اهمیت گفت: «اولاً، این سفر به دعوت طرف چینی انجام می‌شود و در آن چند حوزه از مسائل مختلف مورد بررسی دو طرف قرار می‌گیرد. طبیعتاً اولویت اول، مسائل دوجانبه بین ایران و چین است. از زمان روی کار آمدن دولت جدید، ملاقات‌های سطح بالایی بین دو کشور صورت گرفته است. آقای پزشکیان با رهبر چین دیدار داشت، مقامات چینی به تهران سفر کردند و در قالب کمیسیون مشترک دو کشور رایزنی‌های مهمی انجام شد که در نوع خود حائز اهمیت بود. امروز نیز شاهد سفر آقای عراقچی به چین هستیم. این سلسله دیدارهای مقامات دو کشور نشان می‌دهد مناسبات ایران و چین در مسیر طبیعی خود قرار دارد. این‌طور نیست که مثلاً پنج ماه از آخرین دیدار گذشته باشد و روابط قطع شده باشد. در این میان، یک جمله معروف از آقای شی جین‌پینگ، رهبر چین که در آخرین دیدار با آقای پزشکیان بیان شد و بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های چین داشت، اهمیت ویژه‌ای دارد. برخلاف اینکه برخی او را رئیس‌جمهور چین می‌نامند، آقای شی در واقع رهبر چین است. ایشان در موضعی اصولی درباره جمهوری اسلامی ایران تأکید کردند «فارغ از اینکه تحولات منطقه به چه سمت‌وسویی برود و فارغ از اینکه تحولات نظام بین‌الملل به چه سمتی حرکت کند، چین همواره در گسترش و توسعه روابط دوستانه خود با ایران برنامه‌ریزی خواهد کرد و این عزم خود را ادامه خواهد داد.» این موضع اصولی چین درباره ایران نشان‌دهنده چند نکته مهم است که قابل‌توجه و تحلیل‌اند.»

فارغ از هر اتفاق ثالثی جایگاه ایران برای چین ثابت است
وفایی در توضیح اولین نکته گفت: «فارغ از اینکه در سوریه چه اتفاقی بیفتد، سعودی به چه سمتی حرکت کند، یا در آمریکا چه کسی بر سر کار بیاید، جایگاه ژئوپلیتیک جمهوری اسلامی در نظر چینی‌ها ثابت است. این یک موضوع مهم است که نیاز به توجه ویژه دارد. یعنی فارغ از ضلع سوم، ایران و چین باید برنامه‌ای مشخص برای گسترش روابط خود داشته باشند. طبیعی است که برخی تحولات اثراتی را به همراه دارند، مثلاً اگر درگیری‌ای میان ایران و اسرائیل رخ دهد، لغو پروازهای چینی به ایران اتفاقی بدیهی خواهد بود. اما اصل، اساس و بنیان روابط باید ثابت باقی بماند. در همین راستا، می‌خواهم به اهمیت برنامه‌ریزی برای رابطه با چین اشاره کنم. موضوعی که آقای شی جین‌پینگ در مذاکراتش با مقامات ایرانی مطرح کرده است این است که ایران و چین، سه نوع پرونده و سه سطح تعامل را در روابط خود دارند: یک؛ تعامل عالی و سطح بالا، دوم؛ تعامل متوسط و سوم؛ تعامل عادی. در شرایط بحرانی، طبیعی است که سطح عالی تعاملات - مانند سرمایه‌گذاری گسترده چینی‌ها در ایران، رفت‌وآمد مقامات عالی‌رتبه و همکاری‌های همه‌جانبه- تحت‌تأثیر قرار گیرد و روابط به سطح متوسط کاهش یابد. اگر شرایط بسیار وخیم شود، روابط به سطح عادی تقلیل پیدا می‌کند. اما نکته مهم این است که روابط عادی هیچ‌گاه تغییر نخواهد کرد. روابط امروز ایران و چین نیز دقیقاً در جریان عادی خود پیش می‌رود. همان‌طور که در سفر هیئت سابق چینی به تهران اشاره کردم، این روابط اکنون روی ریل عادی خود قرار دارد. دیدارهای مرتب مقامات دو کشور نیز گواه این موضوع است. اگر دقت کنید، چین با بسیاری از کشورها چنین روند منظمی ندارد. اما برای کشورهایی که در اولویت چینی‌ها هستند، این اتفاق رخ می‌دهد. برای مثال آقای پزشکیان، در مدت کوتاهی پس از روی کار آمدن، چندین دیدار با مقامات ارشد چینی دیدار داشته است. یک‌بار مقامات چینی به تهران آمدند، یک‌بار در اجلاس‌های بین‌المللی ملاقات‌هایی صورت گرفت و اخیراً نیز یکی از مقامات ارشد چین به ایران سفر کرده است. اکنون نیز آقای عراقچی در پکن حضور دارد. این وضعیت نشان می‌دهد روابط عادی در دستور کار قرار دارد و این روابط به‌طور سالم و بدون حاشیه پیش می‌رود. این عزم دو طرف برای حفظ روابط عادی است.»

دو صد گفته چون نیم کردار نیست
 برنامه‌ای که ایران و چین برای گسترش روابط خود و تبدیل آن به روابط راهبردی تنظیم کرده‌اند، نکته دومی بود که موردتوجه وفایی قرار گرفت. او در این باره گفت: «آقای عراقچی در یک یادداشت که امروز منتشر شد و در روزنامه اصلی ارگان حزب کمونیست چین، یعنی روزنامه «رِن‌مین» (روزنامه خلق) به چاپ رسید، از یک عبارت یا ضرب‌المثل چینی استفاده کرده‌اند. معادل فارسی این ضرب‌المثل می‌شود: «دو صد گفته؛ چون نیم کردار نیست.» این تأکید ایشان بر عمل‌گرایی در روابط، در شرایط فعلی به نظر من مهم و بجاست. اما اینکه ما وارد حوزه عملیاتی شویم و روابط را به سطح راهبردی ارتقا دهیم، مستلزم برنامه‌ریزی بلندمدت است. نمی‌دانم آیا آقای عراقچی با خود برنامه‌ای بلندمدت به پکن برده یا خیر. اگر او بخواهد این ضرب‌المثل را که به کار برده، واقعاً محقق کند، ضروری است که یک برنامه مکتوب، مدوّن، بلندمدت و میان‌مدت روی میز همتای چینی خود، آقای وانگ‌یی، قرار دهد. توجه به این نکته اهمیت دارد که وانگ‌یی فقط وزیر امور خارجه چین نیست؛ او عضو دفتر سیاسی حزب کمونیست چین نیز است و در مراتب سیاسی و حاکمیتی حزب کمونیست جایگاه ویژه‌ای دارد. اگر آقای عراقچی در این سفر بتواند یک برنامه بلندمدت و میان‌مدت را به آقای وانگ‌یی ارائه کند، این نشان‌دهنده عزم دولت آقای پزشکیان برای گسترش روابط با چین خواهد بود. یک حوزه دیگر که باید به آن توجه کنیم، تحولات نظام بین‌الملل و منطقه است که شرایط را برای چنین برنامه‌هایی ایجاد می‌کند. امیدوارم در این سفرها، چه در سفر معاون نخست‌وزیر چین به ایران که چند هفته پیش انجام شد، چه در سفر آقای عراقچی که امروز انجام شده است، دو طرف عزم خود را برای ارتقای سطح روابط نشان دهند.»

رابطه ایران با چین راهبردی و بلندمدت نبوده است
تأثیر تحولات منطقه بر روابط ایران و چین، نکته دیگری بود که وفایی به آن پرداخت و تصریح کرد: «تحولات سریعی که در منطقه در حال وقوع است، نشان می‌دهد که روابط عادی دو کشور ایران و چین، دیگر پاسخگوی نیازهایی که این تحولات ایجاب می‌کنند، نیست. درک این نکته بسیار مهم است. چینی‌ها به‌خوبی متوجه جایگاه جمهوری اسلامی هستند. همان‌طور که آقای پزشکیان تأکید کرده‌اند و مهم‌تر از آن، در جلسه تنفیذ حکم ریاست‌جمهوری ایشان، رهبر انقلاب نیز تأکید کردند که یکی از برنامه‌های دولت جدید باید گسترش روابط با کشورهایی باشد که در دوران تحریم به ایران کمک کردند. طبیعتاً یکی از این کشورها، چین است. به نظر من، اشاره رهبر انقلاب به‌طور مشخص به چین بوده است. پس از آن، آقای پزشکیان نیز چه در کنفرانس مطبوعاتی، چه در مصاحبه‌ها و اظهارات خود به این موضوع تأکید کردند. بااین‌حال، تمام این‌ها مستلزم وجود یک برنامه راهبردی است. در دولت آقای روحانی، با تلاش‌های آقای ظریف و آقای لاریجانی، برنامه ۲۵ ساله‌ای تدوین شد. اما این تنها یک گام اولیه بود؛ مانند کاشتن درختی که حالا همه منتظرند ببینند شاخه‌های آن به چه سمتی می‌روند و چه بار و میوه‌ای خواهد داشت. هنوز این نتایج به‌طور ملموس دیده نشده است. امیدوارم که در این سفر، آقای عراقچی اگر چنین برنامه‌ای تهیه شده باشد، آن را روی میز بگذارد؛ این یک گام بسیار مهم خواهد بود. اگر چنین برنامه‌ای هنوز آماده نشده است، باید با طرف چینی هماهنگی کنند تا وارد این مرحله شویم. باید حداقل سطح روابط را از حالت عادی به مرحله‌ای راهبردی ارتقا دهیم. حتی اگر چیزی روی میز قرار نمی‌گیرد، باید حداقل آمادگی خود را برای برنامه‌ریزی و هماهنگی اعلام کنیم. این می‌تواند شامل تشکیل کارگروه‌ها یا برگزاری جلسات مشترک باشد. نکته بسیار مهم در مورد راهبردی کردن روابط این است که روابط کنونی ایران و چین هنوز ویژگی‌های یک رابطه راهبردی حقیقی را پیدا نکرده است. روابط ما با چین هنوز در همان چهارچوب روابط عادی قرار دارد و نتوانسته‌ایم ابعاد و سویه‌های لازم را به آن بدهیم تا به یک رابطه راهبردی بلندمدت و متناسب با تحولات منطقه و نظام بین‌الملل تبدیل شود؛ بنابراین، ما باید در سه‌لایه برای روابط با چین برنامه‌ریزی بلندمدت داشته باشیم: دوجانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی. در لایه منطقه‌ای و بین‌المللی، سویه‌ها و لایه‌های جدیدی وجود دارد. سازمان‌هایی مانند سازمان همکاری شانگهای، بریکس و دیگر مجامع چندجانبه، مانند سازمان ملل متحد، فرصت‌هایی برای تعریف معادلات جدید و هدایت روابط با چین به سمت حوزه راهبردی فراهم می‌کنند. سفر آقای عراقچی می‌تواند در این حوزه‌ها مؤثر و فعال باشد و گامی جدی در جهت ارتقای روابط ایران و چین به سطحی راهبردی بردارد.»

چین؛ بدون تعارف در سیاست خارجی 
این کارشناس مسائل چین با اعتقاد به اینکه معیار مشخصی برای سنجیدن ارتقا یا تنزل روابط دو کشور نداریم، گفت: «اگر بخواهیم؛ مثلاً روابط تجاری را معیار قرار دهیم، تحریم‌ها مانع بزرگی بوده‌اند. شاید اگر در شرایط عادی قرار داشتیم، یعنی بانک‌ها به‌درستی کار می‌کردند و شرکت‌ها آزادانه رفت‌وآمد داشتند، می‌شد مناسبات تجاری را به‌عنوان معیاری برای بررسی نگاه چین به ایران در نظر گرفت. اما در حال حاضر، فضای نابرابری وجود دارد. ما واقعاً نمی‌توانیم جایگاه امارات را با ایران مقایسه کنیم؛ زیرا سطح روابط امارات یا حتی عربستان با چین بسیار بالاتر از ایران است. بااین‌حال، به‌محض ورود به این مقایسه، مسئله تحریم‌ها و موانعی که برای شرکت‌های چینی ایجاد شده است، مطرح می‌شود. به همین دلیل، نمی‌توانیم به یک سنجه عادلانه و منصفانه برسیم که بر اساس آن بگوییم چه اتفاقی افتاده است. بااین‌وجود، باتوجه‌به محدودیت‌هایی که جمهوری اسلامی طی این سال‌ها داشته و روابطی که چین علی‌رغم این محدودیت‌ها با ایران حفظ کرده است، می‌توانیم برخی معیارها را در نظر بگیریم. مثلاً، ادامه خرید انرژی از سوی چینی‌ها، حتی تحت‌فشارهای دوره اول ترامپ و تهدیدات دوره دوم ترامپ و تأکید چین بر ادامه تعامل با ایران، نشان می‌دهد که چین همچنان روی ایران حساب باز کرده است. علاوه بر این، باتوجه‌به راهبردی که چین برای روابط خود با جمهوری اسلامی تعریف کرده، این نکته اهمیت دارد. سیاست خارجی چین یک سیاست پراگماتیک و عمل‌گرا است و با هیچ کشوری تعارف ندارد. وقتی در دوران حساس مانند دوره اول و دوم ترامپ، همچنان بر روابط راهبردی با ایران تأکید می‌کند و عالی‌ترین مقام کشور، یعنی دبیرکل حزب کمونیست، فرمانده کل قوا و رهبر چین، در دیدار با آقای پزشکیان می‌گوید: «فارغ از تحولات منطقه و مسائل نظام بین‌الملل، ما برای توسعه روابط با شما کار خواهیم کرد»، این حرف‌ها تعارف نیستند. این نکات نشان می‌دهند که چینی‌ها روی ایران حساب کرده‌اند. حالا اینکه روابط ارتقا پیدا کرده یا کاهش‌یافته، به‌طور قطعی نمی‌توان گفت. اما جایگاه ایران بر سه پایه مهم استوار است؛ ژئوپلیتیک جمهوری اسلامی ایران، ژئواکونومیک ایران و ژئوکالچر ایران.»

چین با دورزدن ایران هم نمی‌تواند کریدور تجاری تعریف کند
ابتکار تمدن جهانی، ابتکار امنیت جهانی و ابتکار توسعه جهانی، ابتکاراتی هستند که رهبر چین در این سال‌ها به آن اشاره کرده است. وفایی با اشاره به اهمیت این ابتکارات گفت: «وقتی جایگاه جمهوری اسلامی را بررسی می‌کنیم و تقاطعی میان ظرفیت‌های جمهوری اسلامی و برنامه‌های راهبردی چین می‌گیریم، می‌توانیم نقاط مشترک بسیاری پیدا کنیم. از منظر تمدنی، برنامه تمدن جهانی چین را در نظر بگیرید. آیا چینی‌ها می‌توانند بدون تمدن ایرانی و پارسی از تمدن جهانی سخن بگویند؟ غیرممکن است. بارها این موضوع مطرح شده و من اخیراً در یک نشست اندیشکده‌های ایران و چین در این مورد صحبت کردم. گفتم مگر می‌شود کسی از تمدن‌های جهانی حرف بزند و تمدن پارسی، تمدن ایرانی و تمدن اسلامی را نادیده بگیرد؟ این غیرممکن است و حتی خود چینی‌ها نیز این مسئله را قبول دارند. آیا می‌شود کسی از امنیت در غرب آسیا صحبت کند و ژئوپلیتیک جمهوری اسلامی را نادیده بگیرد؟ غیرممکن است. آیا می‌توان از توسعه جهانی، توسعه در خاورمیانه یا توسعه در غرب آسیا سخن گفت و ژئواکونومیک جمهوری اسلامی را نادیده گرفت؟ این عملاً غیرممکن است. جایگاه ایران، مانند آفتاب درخشانی است که نمی‌توان آن را انکار کرد. برای مثال، اگر چین بخواهد کریدورهای تجاری تعریف کند، آیا می‌تواند ایران را دور بزند؟ برخی طرح‌ها را دیده‌ام که این ادعا را مطرح کرده‌اند، اما در عمل چنین چیزی غیرممکن است. در فضای ژئواکونومیک، وقتی بحث انرژی مطرح می‌شود، ظرفیت‌های ایران در نفت و گاز قابل‌چشم‌پوشی نیست. وقتی بحث کریدورها پیش می‌آید، موقعیت استراتژیک ایران با دریای خزر در شمال، تنگه هرمز، دریای عمان و خلیج‌فارس در جنوب و منطقه مهم چابهار در جنوب شرقی، اهمیت بی‌بدیلی پیدا می‌کند. اما سؤال اینجاست؛ اگر این سه پایه (ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر) وجود دارند و در طرح‌های راهبردی چین نیز به چشم می‌خورند، چرا این اتفاق به‌طور کامل نیفتاده است؟ به نظر من، این موضوع به همان مسئله برنامه‌ریزی بازمی‌گردد که پیش‌تر اشاره کردم. وقتی در ایران نگاه راهبردی به روابط با چین وجود نداشته باشد و روابط در سطح عادی متوقف شوند، طبیعتاً این همکاری شکل نمی‌گیرد. علی‌رغم اینکه در تمامی دوره‌ها شاهد بوده‌ایم که چینی‌ها نگاه بلندمدتی به همکاری با جمهوری اسلامی داشته‌اند، این نگاه ناشی از همان سه پایه ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر است. جمهوری اسلامی، با جغرافیا، فرهنگ و تمدن خود، بخشی از این معادلات است که نمی‌توان آن را کنار گذاشت. اما لازمه تحقق این اهداف، استفاده از این پایه‌ها و داشتن نگاه بلندمدت به روابط است. باید تقاطعی میان ظرفیت‌های ژئوپلیتیک جمهوری اسلامی و طرح‌های راهبردی چین ایجاد شود. اگر این اتفاق بیفتد، می‌توانیم ابتکارات مطرح‌شده توسط رهبر چین را با برنامه‌های راهبردی کشور خود گره بزنیم. در این صورت، چینی‌ها به‌وضوح خواهند دانست که چه سهمی از توسعه در جمهوری اسلامی در اختیار دارند. این رویکرد، آنان را به سرمایه‌گذاری و حضور بلندمدت در ایران دعوت خواهد کرد. از دل چنین برنامه‌ریزی و نگاه بلندمدتی است که می‌توان به بازدارندگی ژئواستراتژیک دست‌یافت. اگر بتوانیم این سه حوزه را با چین پیوند بزنیم، می‌توانیم امیدوار باشیم که روابط دوجانبه به بازدارندگی برای جمهوری اسلامی منجر شوند.»
 
 

 

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

00:00/00:00

امیدواریم آقای عراقچی طرحی بلندمدت به چین برده باشد

امیدواریم آقای عراقچی طرحی بلندمدت به چین برده باشد
00:00
00:00
امیدواریم آقای عراقچی طرحی بلندمدت به چین برده باشد
1 / 1
امیدواریم آقای عراقچی طرحی بلندمدت به چین برده باشد
00:00
00:00
0 MB
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره