نماد آخرین خبر

سرمقاله هم میهن/ استراتژی و کارگزار

منبع
هم ميهن
بروزرسانی
سرمقاله هم میهن/ استراتژی و کارگزار

هم میهن/ «استراتژی و کارگزار» عنوان یادداشت روز در روزنامه هم میهن است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

تحولات اخیر منطقه، به‌شکل طبیعی پرسش‌ها و انتقادهایی را درباره سیاست منطقه‌ای ایران به‌ویژه در یک دهه گذشته و پس از جنگ با داعش شکل داده است. البته، بسیاری از این نقدها در همان زمان نیز از سوی برخی کارشناسان سیاست‌خارجی و بعضاً دیپلمات‌های ارشد دولت‌های وقت مطرح می‌شد که به‌هردلیل، در طراحی سیاست‌ها و راهبردهای منطقه‌ای مورد توجه قرار نگرفت و عملاً، نیروهای نظامی میدان‌دار اصلی حضور منطقه‌ای ایران از اواسط دهه ۱۳۸۰ به بعد بودند.
 
با چنین رویکردی بود که سردار قاسم سلیمانی در مقام فرمانده سپاه‌قدس به‌عنوان نماد و مجری اصلی سیاست‌های منطقه‌ای نظام، از جایگاه یک فرمانده فراتر می‌رفت و وجه دوگانه «ژنرال/ دیپلمات» را می‌یافت؛ چنان‌که حتی برخی فرماندهان آمریکایی چون ژنرال پترائوس، رئیس سابق ستاد مشترک ارتش آمریکا، نقش او را «معادل رئیس سیا، رئیس فرماندهی مرکزی و رئیس فرماندهی نیروهای ویژه آمریکا» توصیف می‌کردند و در مواردی، چون حمله آمریکا به افغانستان و عراق تبادل پیام بین دو طرف شکل می‌گرفت.

اما آیا در این روزها که سیاست منطقه‌ای ایران بیش از پیش مورد نقد قرار گرفته است، نقد آن سیاست‌ها را باید به‌مثابه نفی مبارزات و ارزش‌های فرماندهان و نیروهای نظامی به‌ویژه سردار سلیمانی قلمداد کرد؟

به نظر نمی‌رسد هیچ‌یک از منتقدان این سیاست‌ها، چنین رویکردی داشته‌باشند؛ چنانکه برخی از شاخص‌ترین منتقدان سیاست منطقه‌ای ایران همچون آقای تاج‌زاده در مقام ابراز احترام به مجاهدت‌ها و مبارزات آن شهید، در مراسم تشییع ایشان هم حضور یافتند.

اصولاً، این رویکرد نادرستی است که نقد یک سیاست یا استراتژی را به‌مثابه نفی تلا‌ش‌ها و اقدامات کارگزاران و مجریان آن (حتی اگر در مقام فرماندهی قرار داشته باشد)، تعبیر کنیم. همانطور که تلاش‌ها و زحمات کارگزار و مجری یک سیاست نمی‌تواند ملاکی برای درستی آن سیاست تلقی شود.

مثلاً آقایان احمدی‌نژاد و رئیسی در زمان ریاست‌جمهوری خود مدام در حال سفرهای استانی و سرکشیدن به پروژه‌ها و بررسی عملکرد مدیران بودند و انصافاً وقت زیادی می‌گذاشتند و زحمت می‌کشیدند. اما آیا این فعالیت‌ها و تحرک‌ها و زحمات به این معنی است که سیاست‌های پوپولیستی و تنش‌زایی‌های احمدی‌نژاد و یا خالص‌سازی‌ها و وعده‌های بی‌مبنای دولت قبل، درست بوده است و باید همان را ادامه داد؟ طبعاً، چنین نیست.

در مورد سیاست‌‌های منطقه‌ای هم این اصل صدق می‌کند. کسی منکر مجاهدت‌ها و جانفشانی‌های سردار سلیمانی، ابومهدی المهندس و مدافعان حرم نیست. حتی از منظر استراتژیک می‌توان از حضور در سوریه و عراق و جنگ با داعش دفاع کرد و آن را اقدامی در جهت امنیت‌ملی و منافع‌ملی ایران دانست. اما آیا تداوم این حضور و یا تک‌بعدی کردن سیاست منطقه‌ای و یا شکل دادن شرایطی که بخشی از مردم این کشورها، تصویر و تصوری از ایران پیدا کنند که گویی برای اشغال و یا اداره کشورشان در آن حضور دارد؛ رویکردی قابل دفاع است؟

طبعاً، پاسخ منفی است. ازاین‌روست که به نظر می‌رسد شرایط کنونی، اتفاقاً فرصتی مناسب برای بازاندیشی درباره رویکردهایی در سیاست منطقه‌ای کشور است که عملًا تداوم و تثبیت و اصرار بر آنها موجب شد محصول مجاهدت‌ها و مبارزات سردارانی چون شهید سلیمانی هم به نتیجه‌ای مناسب نرسد و برعکس، بستر برای بروز نیروهای مخالف و نیز زیاده‌خواهی‌های اسرائیل و حامیان آن فراهم شود. پاسداشت واقعی شهید سلیمانی، منوط به نقد و ارزیابی دقیق راه طی‌شده در سیاست منطقه‌ای است.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره