سایه سنگین توهم قدرت بر سیاستهای اردوغان در سوریه
فرارو/متن پیش رو در فرارو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
«رجب طیب اردوغان» با جاهطلبیهای منطقهای در سوریه و حمایت از نیروهای نیابتی مانند ارتش ملی سوریه، به دنبال نفوذ بیشتر در تحولات این کشور است. با این حال، چالشهایی نظیر روابط پرتنش با «هیئت تحریر الشام» مسئله کُردها و آینده نامشخص بازسازی سوریه، نفوذ ترکیه را محدود کرده است.
«سیمون والدمن»، استاد دانشگاه و تحلیلگر ارشد بخش مطالعات خاورمیانه و روابط بین الملل در دانشگاه کنیگز کالج لندن- روزنامه هاآرتص| «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه، معتقد است که با پایان حکومت بشار اسد در سوریه، ترکیه به قدرتی مسلط در خاورمیانه تبدیل شده و نفوذ بیسابقهای را در تحولات منطقهای بهدست آورده است. او این دیدگاه را صریحاً و بدون پردهپوشی بیان کرده است. اردوغان بهتازگی در اظهاراتی جاهطلبانه مدعی شد که «چشمانداز و مأموریت بزرگ» ترکیه مانع از آن میشود که این کشور به مرزهای جغرافیایی فعلی محدود بماند. در همین راستا، «بلال اردوغان» فرزند او، تجمعهایی با شعارهایی همچون «دیروز ایاصوفیه، امروز مسجد اموی (دمشق)، فردا مسجدالاقصی (قدس)» برگزار میکند. او در این تجمعات تأکید کرده که همانگونه که اسد سقوط کرد، رژیم «نازی و نسلکش اسرائیل» نیز سرنگون خواهد شد.
هیئت تحریرالشام و ترکیه: اتحاد پنهان یا دشمنی آشکار؟
«رجب طیب اردوغان» خود نیز وعده تصرف قدس را داده است. او در پاسخ به جمعیتی که خواستار حرکت به سوی قدس بودند، با لحنی تأکیدی گفت: «صبر، پیروزی میآورد.» این اظهارات پرطمطراق در میان بخشی از جامعه ترکیه با استقبال مواجه شده؛ بهویژه در شرایطی که این کشور با بحرانهای اقتصادی عمیقی روبهرو است. نرخ تورم سرسامآور در ترکیه و افزایش غیرقابلکنترل هزینههای زندگی، اجاره مسکن را حتی در ارزانترین مناطق استانبول برای بسیاری از شهروندان غیرقابلتحمل کرده است. در چنین فضایی، سخنان اردوغان بهعنوان ابزاری برای منحرف کردن افکار عمومی و جلب حمایت داخلی عمل میکند.
با این حال، علیرغم لفاظیهای جاهطلبانه «رجب طیب اردوغان» سوریه همچنان چالشی پیچیده و جدی برای ترکیه باقی مانده است. «هیئت تحریر الشام» گروه مسلح اصلی که در گذشته هدایت بخشی از حملات علیه بشار اسد را بر عهده داشت و اکنون تحت رهبری «احمد الشرع» بخشهایی از سوریه را کنترل میکند، نهتنها بهعنوان مهره ترکیه عمل نمیکند، بلکه حتی نمایندگی منافع آن را نیز بر عهده ندارد.
هرچند از پیش از این نیز همکاریهای پنهانی میان دو طرف وجود داشت – از جمله کانالهایی که عبور نیروها و تجهیزات از مرز ترکیه را تسهیل میکرد – و ترکیه در برخی موارد آموزشهایی ارائه داده بود، اما این تعاملات محدود به پشت پرده باقی ماند. به نظر میرسد توافقاتی نیز برای جلوگیری از حملات «هیئت تحریرالشام» به گروههای نیابتی ترکیه در سوریه برقرار بود. با این حال، آنکارا در ظاهر همواره فاصله خود را با هیئت تحریرالشام حفظ کرده است تا از پیامدهای منفی ارتباط با گروهی که بهعنوان یک سازمان تروریستی شناخته میشود، اجتناب کند.
آیا هیئت تحریرالشام به توصیههای آنکارا توجه میکند؟
«هیئت تحریر الشام» که زمانی شاخهای از القاعده به شمار میرفت، در گذشته دست به اقدامات خشونتآمیز گستردهای زده است. این گروه مسئولیت حملات نوامبر ۲۰۰۳ به دو کنیسه در استانبول را بر عهده گرفت که پنج روز بعد با بمبگذاری در مقر بانک HSBC و نیز کنسولگری بریتانیا همراه شد. این حملات منجر به کشته شدن ۵۴ نفر، از جمله «راجر شورت» سرکنسول بریتانیا در استانبول و زخمی شدن دهها نفر دیگر شد.
در اواخر نوامبر ۲۰۲۴، «هیئت تحریر الشام» به رهبری احمد الشرع حمله گستردهای را به سمت حلب آغاز کرد. یکی از مقامات ارشد دولت ترکیه این اقدام را «یک عملیات محدود» خواند و تأکید کرد که آنکارا به دنبال جلوگیری از تشدید تنشها در منطقه است؛ اما این هشدارها توسط احمد الشرع نادیده گرفته شد. با تصرف حلب توسط هیئت تحریرالشام، «هاکان فیدان» وزیر امور خارجه ترکیه، در دوحه با همتایان روس و ایرانی خود دیدار کرد و در بیانیهای مشترک خواستار «گفتوگو میان دولت سوریه و مخالفان مشروع» شد. با این حال، «هیئت تحریرالشام» به این پیامها بیتوجه ماند و به پیشروی خود به سمت دمشق ادامه داد. این رویداد نشان داد که اگر «هیئت تحریرالشام» و «احمد الشرع» به توصیههای ترکیه در آن زمان توجهی نکردند؛ دلیلی وجود ندارد که در آینده نیز چنین کنند.
ترکیه، با وجود نفوذ گستردهای که مدعی آن است، احتمالاً در تصمیمگیریهای کلیدی مربوط به آینده سوریه نقش چندانی نخواهد داشت. این تصمیمات شامل مواردی، چون تدوین قوانین مبتنی بر شریعت، حذف حزب بعث از ساختار قدرت، تعیین ماهیت قانون اساسی آینده، انتخاب میان اداره فدرال یا یکپارچه سوریه و حتی شکلدهی به نیروهای مسلح این کشور خواهد بود.
از راهآهن حجاز تا لیر ترکیه؛ جاهطلبیهای تاریخی و اقتصادی اردوغان در سوریه
حضور ترکیه در سوریه که همراه با نیروهای نیابتی آن یعنی ارتش ملی سوریه مناطقی مانند عفرین، تلابیض و رأسالعین را تحت اشغال دارد، از سوی بسیاری بهعنوان نوعی استعمارگری مدرن تعبیر میشود. این حضور، با توجه به تحولات اخیر، به نظر میرسد که در آینده دیگر قابل تحمل نخواهد بود.
ترکیه نهتنها در داخل خاک سوریه پایگاهها و پستهای نظامی ایجاد کرده، بلکه نظارت بر تأسیس نهادهای حکومتی محلی و نیروی پلیس نظامی وابسته به خود را نیز بر عهده گرفته است. این نهادها، خدمات مختلفی از جمله تأمین برق، انرژی و حتی مدیریت آموزش و پرورش را ارائه میدهند. در بسیاری از این مناطق، لیر ترکیه بهعنوان واحد پولی اصلی مورد استفاده قرار میگیرد که عمق نفوذ اقتصادی آنکارا در این مناطق را نشان میدهد.
گزارشهایی نیز حاکی از آن است که ترکیه در حال بررسی بازسازی فرودگاههای سوریه و حتی احیای راهآهن تاریخی حجاز است. این مسیر، در دوران امپراتوری عثمانی، استانبول را به دمشق و سپس مدینه متصل میکرد و از پروژههای بزرگ «عبدالحمید دوم» یکی از آخرین سلاطین عثمانی به شمار میرفت. اردوغان که بارها تحسین خود را نسبت به این سلطان ابراز کرده، ظاهراً به دنبال احیای این میراث تاریخی بهعنوان نمادی از جاهطلبیهای منطقهای ترکیه است.
نیروهای نیابتی ترکیه، تحت عنوان ارتش ملی سوریه ترکیبی از گروههای مسلح ترکمان، عرب و سلفی هستند. برخی از این تیپها به نام سلاطین عثمانی نامگذاری شدهاند و به دلیل خشونت، نقض حقوق بشر، و جابهجایی اجباری کُردها، شهرتی منفی یافتهاند. اتهامات مربوط به غارت سیستماتیک منابع و اموال محلی نیز در این مناطق مطرح شده است.
در همین حال، ترکیه تلاش دارد تا از طریق این نیروهای نیابتی، شرایط میدانی را به نفع خود تغییر دهد. یکی از اهداف اصلی آنکارا، تصرف مواضعی از نیروهای دموکراتیک سوریه است؛ نیرویی که بهطور عمده متشکل از کُردها بوده و یکی از شرکای کلیدی ائتلاف بینالمللی علیه داعش به شمار میرود. نیروهای دموکراتیک سوریه به ویژه در مناطقی مانند منبج در شمال سوریه در مهار داعش نقش مهم و تعیین کنندهای ایفا کرده است.
از بمبگذاریهای استانبول تا تسخیر حلب؛ مسیری پرآشوب برای هیئت تحریرالشام
رجب طیب اردوغان امیدوار است که حضور ترکیه در سوریه برای مدت طولانیتری ادامه یابد. او انتظار دارد که دولت جدید دمشق، در چارچوب بازسازی این کشور جنگزده، مناقصههای بزرگی را به شرکتهای ترکیهای اختصاص دهد. در عین حال، آنکارا با ارائه خدماتی مانند انرژی و زیرساختها، به دنبال تقویت نفوذ خود و دستیابی به منافع اقتصادی چشمگیری است. از سوی دیگر، ترکیه قصد دارد در روند بازسازی سوریه، شرایط را برای بازگرداندن بخش بزرگی از ۳.۵ میلیون پناهجوی سوری که بهعنوان «میهمان» در این کشور اقامت دارند، فراهم کند.
همزمان، آنکارا راهبردی دوگانه را در قبال کُردها دنبال میکند. در سوریه، هدف اصلی ترکیه، تحت فشار قرار دادن کردها برای صرفنظر از خودمختاری است. با وجود اینکه کُردهای سوریه یک منطقه خودمختار در شمال شرق سوریه را اداره میکنند، توان نظامی آنها در مقایسه با ارتش ترکیه یا «هیئت تحریر الشام» و متحدانش محدود است. این وضعیت بهویژه در صورتی بغرنجتر خواهد شد که ایالات متحده نیروهای خود را از سوریه خارج کند؛ احتمالی که ممکن است پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا در تاریخ ۲۰ ژانویه عملی شود.
ترکیه در کنار فعالیتهای خود در سوریه، به مسئله کُردها در داخل مرزهایش نیز توجه نشان میدهد و این بار از ابزار دیپلماسی بهره میگیرد. آنکارا بهطور غیررسمی ایده مشارکت «عبدالله اوجالان»، رهبر زندانی حزب کارگران کردستان را در یک فرآیند احتمالی صلح میان دولت و کُردها مطرح کرده است. این رویکرد با در نظر گرفتن نفوذ اوجالان بر کُردهای سوریه طراحی شده است. اوجالان بهتازگی اعلام کرده که آماده است برای پایان دادن به خصومتها هر اقدامی لازم باشد انجام دهد.
با این حال، نقش ترکیه در سوریه و ارتباط آن با مسئله کُردها، خطرات قابلتوجهی به همراه دارد. اگر آنکارا به فشار بیش از حد بر کُردها از جمله برکناری شهرداران منتخب کُرد، سرکوب احزاب سیاسی کُرد و زندانی کردن رهبران آنها، ادامه دهد، احتمال دارد که خشونت جایگزین هرگونه چشمانداز صلح شود. تجربههای گذشته نیز نشان میدهد که این مسیر پرمخاطره است. اوجالان پیشتر در سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۱۳ نیز دیدگاههای صلحآمیز مطرح کرده بود، اما هر دو بار پس از شکست مذاکرات، درگیریهای مسلحانه مجدداً آغاز شد.
اردوغان و بازی بزرگ بازسازی سوریه؛ مناقصهها، نفوذ و بازگشت پناهجویان
در عین حال، وضعیت در سوریه بهشدت شکننده است. «احمد الشرع» رهبر «هیئت تحریر الشام» در موقعیتی قرار دارد که نهتنها ممکن است توانایی حفظ بقای خود در این فضای پرتنش را نداشته باشد، بلکه احتمالاً قادر به هدایت کشور به سمت ثبات و ایجاد دولتی کارآمد نیز نخواهد بود. تدوین قانون اساسی – چه اسلامی و چه غیراسلامی – در جامعهای که از جنگ ویران شده و مملو از گروههای مسلح است، چالشی عظیم خواهد بود.
مسائل کلیدی دیگری مانند برقراری حاکمیت، ایجاد نظم و قانون، خلع سلاح گروههای مسلح، یا ادغام آنها در یک نیروی نظامی واحد نیز از موانع اصلی بر سر راه ثبات در سوریه است. در چنین شرایطی، هم ترکیه و هم بازیگران داخلی و خارجی باید با چالشهای متعددی دستوپنجه نرم کنند که هر کدام میتوانند پیامدهایی عمیق بر آینده منطقه داشته باشند.
بشار اسد پایان اشغال ترکیه در شمال سوریه را پیششرط هرگونه نزدیکی میان دو کشور قرار داده بود و هیچ دلیلی وجود ندارد که «احمد الشرع» رهبر «هیئت تحریر الشام» خواستهای کمتر از این داشته باشد. زمانی که الشرع تأکید کرد تنها یک نیروی مسلح در سوریه وجود خواهد داشت و همه گروهها منحل خواهند شد، این پیام نهتنها به کُردهای سوریه، بلکه به نیروهای تحت حمایت ترکیه نیز ارسال شد. ترکیه اگرچه بهظاهر در موقعیت مناسبی برای کسب قراردادهای اقتصادی در سوریه قرار دارد، اما بعید است این قراردادها به اندازهای بزرگ و جامع باشند که انتظارات آنکارا را برآورده کنند. رقابت شدیدی برای جلب توجه «احمد الشرع» در جریان است و کشورهایی مانند فرانسه و امارات متحده عربی نیز در تلاشند تا از نظر اقتصادی و ژئوپلیتیکی نفوذ خود را در سوریه جدید تثبیت کنند.
چالشهای پیش روی ترکیه در سوریه، کشوری که مرزی طولانی بهطول ۵۶۰ کیلومتر با آن دارد، بهطرزی پیچیده و غیرقابل پیشبینی است. در چنین شرایطی، این زمان مناسبی برای رجب طیب اردوغان نیست که همچون یک سلطان رفتار کرده و پیروزی را با رویکردی متکبرانه اعلام کند. جاهطلبیهای بیش از حد و توهمات قدرتطلبانه، امنیت ترکیه را بهشدت در معرض خطر قرار میدهد؛ بهویژه در شرایطی که سوریه همچنان مانند بشکه باروت آماده انفجار است.