نماد آخرین خبر

وفاق پزشکیان چه هست و چه نیست؟

منبع
هم ميهن
بروزرسانی
وفاق پزشکیان چه هست و چه نیست؟

هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

براساس تحلیل گفتار رئیس‌جمهور و پشتوانه‌های نظریِ مفهوم وفاق ملی در علوم سیاسی و اجتماعی می‌توان تلاش کرد تعابیر اشتباه و رهزن و تعابیر قابل دفاع از این مفهوم را صورت‌بندی کرد.
 
 محمدرضا جلائی‌‏پور| «وفاق ملی» معانی و دلالت‌های متفاوتی می‌تواند داشته باشد. بعضی از این معانی مطلوب و ممکن است، برخی نه ممکن و نه مطلوب و برخی ممکن و نامطلوب. تحققِ هر معنای آن الزامات نهادی، سیاستی و ساختاریِ متفاوتی دارد. براساس تحلیل گفتار رئیس‌جمهور و پشتوانه‌های نظریِ این مفهوم در علوم سیاسی و اجتماعی می‌توان تلاش کرد تعابیر اشتباه و رهزن و تعابیر قابل دفاع از این مفهوم را صورت‌بندی کرد. در ادامه برداشتم از آن‌چه وفاق ملیِ قابل دفاعِ نظری و تجربی و مورد نظر رئیس‌جمهور نیست و آن‌چه هست را به اختصار طرح می‌کنم.  

«وفاق پزشکیان چه نیست؟»/ وفاق ملی به تنهایی کافی نیست. وفاق ملی نامبتنی بر عدالت نیست. وفاق ملی، شرکت سهامی تقسیم پست‌های دولت نیست. وفاق، انکار کثرت و محدود کردن صداهای مختلف نیست. وفاق معامله برای تقسیم رانت بین رانت‌خواهان نیست. وفاق نادیده گرفتن مسائل اساسی نیست. وفاق تهدید دیدن جامعه و خریدن وفاداری نیست. وفاق، وفاقِ حداکثری درباره همه باورها و بایدها نیست. چنین وفاقِ حداکثری درباره همه باورها و بایدها، نه ممکن است، نه مطلوب و بر فرض امکان، به اقتدارگرایی و تمامیت‌خواهی می‌کشد. 
 
«وفاق پزشکیان چه هست؟» / رگه‌هایی از مفاهیم گوناگون در گفتار مسعود پزشکیان و تعبیرش از وفاق دیده‌ می‌شود، از توافق‌گرایی تا کاهش منازعه حذفی و انواع شکاف‌ها و تقویت همبستگی، برادری، برابری و همیاریِ حل مسئله‌ای. این هم روشن است که وفاق پزشکیان،‌ وفاقی عدالت‌بنیاد است. اگر بخواهیم مجموعه‌ای از این عناصر را در یک‌ منظومه و صورت‌بندی منسجم و قابل دفاع کنار یکدیگر بگذاریم پیشنهاد می‌کنم وفاق را سه‌بعدی و سه‌سطحی ببینیم. همه این بُعدهای سه‌گانه و سطوح سه‌گانه بر هم اثر دارند و وفاق تنها وقتی به نحو پایدارتری کار می‌کند که سه‌بعدی و سه‌سطحی شود. در گفتار و انتخاب‌های رئیس‌جمهور هم توجه به هر سه سطح و هر سه بُعد وفاق دیده می‌شود. بُعد اول وفاق، کاهش شکاف و منازعه در درون حکومت و ائتلاف مسلط است. بُعدِ دوم، کاهش شکاف میان حکومت و جامعه است و بُعدِ سوم، کاهش قطبش و شکاف‌های خشونت‌پرور در درون جامعه است.
 
 وفاق در هر سه بُعد مستلزمِ به‌رسمیت‌شناختن تکثر، تبدیل منازعه و بازی وجودی/حذفی به رقابت، همکاری و تبدیل هم‌فرسایی به هم‌افزایی و نیز مذاکره و گفت‌وگوهای مسئله‌محور و توافق‌گراست. 

سه سطح وفاق، «ملی»، «منطقه‌‌ای» و «جهانی» است. وفاق در هر سه سطح بازی‌های حاصل جمع صفر را به انواع توافق و روابط هم‌افزا و همه‌طرف‌برنده ارتقاء می‌دهد و ذی‌نفعان توسعه و امنیت ایران را می‌افزاید. وفاق اگر در یک بُعد و یک سطح قفل شود حتی در همان سطح یا بُعد هم نمی‌تواند دستاوردهای پایدار بسازد. می‌توان و باید از مسائل قابل حل با ظرفیت‌های کنونی آغازید،‌ ولی با افزایش ظرفیت حاصل از همین حل مسئله‌ها، حل مسائل دشوارتر به‌تدریج ممکن و قابل هدف‌گیری می‌شود و میزان وفاق در هر سه‌سطح و سه بُعد افزایش می‌یابد.

می‌توان وفاق را از کاهش شکاف‌های درون‌حکومتی شروع کرد، اما بدون ساختن دستاوردهایی که به کاهش شکاف‌های میان حکومت و جامعه و در درون جامعه کمک کند «ملی» نخواهد شد. به‌ویژه در دو دهه گذشته در مطالعات توسعه، دموکراسی، سیاست‌گذاری عمومی و جامعه‌شناسیِ تکوین دولت مدرن هم بر تاثیر متقابل این ابعاد و سطوح بر یکدیگر تاکید شده است. وفاق سه‌بعدی و سه‌سطحی در ایران امروز هم لازمه توسعه است، هم لازمه امنیت ملی و هم لازمه عدالت. 

چنین وفاقی از هم‌مسئله‌گی آغاز می‌شود (به تعبیر محمدمهدی مجاهدی) و با توافق در راه‌حل مشترک و همکاری در اجرا، به حل مسائل ریز و درشت می‌انجامد. حل هر مسئله، خودش هم باعث افزایش وفاق می‌شود و هم ظرفیتِ حل مسائل بزرگ‌تری را ایجاد می‌کند. وفاقی که مسعود پزشکیان می‌گوید، یعنی همدیگر را دعوت کنیم که حول مشترکات و به تعبیر قرآن «کلمه سواء» جمع شویم. تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم. کلمه سواء ما ایرانیان چیست؟ زیست‌پذیریِ پایدار ایران است. حفظ ایران است. بالندگیِ ایران است. حل مسائل مشترک‌مان است. نهادها و ساختارهای عادلانه‌تر و فراگیرتر است. 

وفاق ملیِ پزشکیانی یعنی به تعبیر ساده و رسای عباس یمینی شریف، دست در دست هم دهیم به مهر، میهن خویش را کنیم آباد. یعنی برای بقا و ارتقای ایران، طیف هرچه گسترده‌تری از نیروهای سیاسی و اجتماعی را درگیر کشف و حل مسئله کنیم. چنین «وفاقِ حل مسئله‌ای» بینِ هم‌مسئله‌ها، از خانواده تا جهان مطلوب است. چنین وفاقی، یک راه و شیوه حل مسئله، گره‌گشا و راهگشاست. 
 

این وفاق حل‌مسئله‌ای ازقضا از پایین به بالا شروع شد و نشت کرد و گام‌های اول را بخشی از نیروهای اجتماعی و سیاسی برداشتند که اسیر بازی‌ مقصریابی نبودند و گرایش حل‌مسئله‌ای‌شان آن‌ها را وفاق‌آفرین کرده بود. این «نیروها و نهادهای وفاق‌آفرین» (ازجمله اندیشکده‌ها، سمن‌ها، کارزارها، احزاب و نیروهای سیاسی حل‌مسئله‌گرا) در سال‌های گذشته توافق‌گرایی را پرورش دادند و امروز در سیاست کلان ثمر داده است.

از خلیل ملکی‌ها، بهزاد نبوی‌ها و جواد ظریف‌ها که در سیاست معاصر بر ضرورت توافق‌گرایی تاکید می‌کردند تا اندیشمندانی همچون همایون کاتوزیان و مقصود فراستخواه که در ضرورت سازش (توافق) و گشایشگری کنشگران مرزی می‌نوشتند و امضاءکنندگان بیانیه‌های روزنه‌گشایی و راهگشایی که جان‌مایه گفتمان‌شان لزوم وفاق و توافق‌گراییِ حل‌مسئله‌ای بیشتر و تقویتِ میانه توافق‌ساز و دوقطبی‌شکن برای عبور از بازی‌های حذفی، وجودی، هم‌فرسا و دفعی‌گرا به روابط هم‌افزا و گشایش‌های تدریجی بود. 

وفاق در هر سه سطح و هر سه بُعد یعنی دیگران را هم بخشی از راه‌حل بدانیم. اگر بخش‌های مختلف جامعه ایران و نیروهای سیاسی و اجتماعی متنوعش را بخشی از راه‌حل نبینیم و نخواهیم یا کشورهای همسایه را بخشی از راه‌حل نکنیم، تبدیل به مانع و بخشی از مسئله می‌شوند. به تعبیر جواد ظریف، وفاق یعنی بخواهیم همه دور میز حل‌مسئله باشیم، نه روی آن. وفاق در هر سه‌سطح و هر سه بُعد یعنی بازی‌های برد-باختی را به بازی‌های برد-بردی تبدیل کنیم. وفاق در هر سه‌ سطح دیپلماسی و زبان و انتخاب‌های توافق‌ساز می‌طلبد.

وفاق ملی بدون مشارکت بسیار بیشترِ بخش‌های متکثر جامعه ایران حاصل نمی‌شود. بدون دل‌گرمی مرزنشینان شکل نمی‌گیرد. بدون ترمیم زخم‌ها محقق نمی‌شود. بدون ایرانیان خارج از کشور به دست نمی‌آید. بدون جلب مشارکت و مشارکت‌جوییِ جوانان و زنان حاصل نمی‌شود. و بدون چنین وفاقی نه محیط‌زیستِ ایران حفظ می‌شود، نه ناترازی‌ها حل می‌شود، نه فقر و نابرابری کم می‌شود، نه قواعد بازی سیاست، اقتصاد و فرهنگ عادلانه‌تر و فراگیرتر می‌شود، نه نارضایتی‌ها و اعتراضات کاهش پیدا می‌کند و نه امنیت و منافع ملی قابل تامین است. چنین وفاقی هم در ایران تجارب و مصادیق نتیجه‌بخش داشته است و هم در جهان. چنین وفاقی هم پشتوانه نظری دارد، هم تجربی. 

وفاق ملی یعنی بپذیریم هم‌سرنوشتیم، بفهمیم هم‌مسئله‌ایم و درک کنیم که بدون همکاری و هم‌افزایی مسائل‌مان حل نمی‌شود. چنین وفاقی در همین چند ماه اول دولت چهاردهم هم دستاوردهایی ساخته است. هرچند هنوز ناکافی. بعد از این هم تنها در حالتی می‌بالد که دستاورد ملموس و پایدار برای اکثریت شهروندان بسازد، به‌ویژه در بهبود وضعیت معیشتی و آزادی‌های اساسی‌شان. دستاوردهای کوچک و بزرگ. تقویت وفاقِ سه‌بعُدی و سه‌سطحی با ساختن این دستاوردها و حلِ گام‌به‌گامِ مسائل‌مان مسئولیت مشترک همه ما سوارانِ کشتیِ ایران است. 

 
 

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar