نماد آخرین خبر

حمله «فرهیختگان» به خبرگزاری دولت: ترامپ‌شویی نکنید

منبع
فرهيختگان
بروزرسانی
حمله «فرهیختگان» به خبرگزاری دولت: ترامپ‌شویی نکنید

فرهیختگان/متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

علی مزروعی| در شرایطی که میان مقامات ارشد کشور، از جمله رئیس‌جمهور و وزرای کلیدی، یک صدای واحد در تقابل با سیاست‌های تقابلی دولت ترامپ به گوش می‌رسد، برخی رسانه‌های داخلی، چه در جناح اصلاح‌طلب و چه در میان مخالفان دولت، به‌گونه‌ای رفتار کرده‌اند که گویی ایران با یک شکاف حاکمیتی جدی مواجه است. این نوع پوشش خبری، علاوه بر آنکه تصویری نادرست از سیاست‌گذاری کلان کشور ارائه می‌دهد، عملاً با القای وجود شکاف در حکمرانی ایران بهانه‌ای در اختیار دولت‌های متخاصم می‌گذارد تا فشار‌های خود را افزایش دهند. نمونه‌ای بارز از این روند، رویکرد خبرگزاری ایرنا در تضاد با بیان رسمی مقامات دولتی است که سعی دارد بند‌های ضدایرانی یادداشت اجرایی ترامپ را کمرنگ جلوه دهد. این رسانه با تفکیک میان «خلع سلاح» و «کنترل تسلیحات»، سعی کرده ‌است تصویری غیرتهدیدآمیز از اقدام آمریکا ارائه دهد، این در حالی است که یادداشت ترامپ به‌صراحت محدودسازی توان دفاعی ایران، از جمله برنامه موشکی و تسلیحاتی کشور را دنبال می‌کند. در سوی دیگر، برخی رسانه‌های رقیب دولت نیز با تفسیر‌های خلاف واقع، تلاش کرده‌اند تا رویکرد رهبر انقلاب را در تقابل با دولت جلوه دهند و دیدار ایشان با متخصصان صنایع دفاعی را نشانه‌ای از نارضایتی از مواضع دولت بدانند. نمونه دیگر از این بازی رسانه‌ای، تحریف سخنان رهبر انقلاب درباره توسعه توان دفاعی کشور است. برخی روزنامه‌ها، از جمله «سازندگی»، مدعی شدند که ایشان خواستار افزایش برد موشک‌های ایران شده‌اند، در حالی که تأکید اصلی ایشان بر افزایش دقت و نقطه‌زنی موشک‌ها بوده است. این نوع تحریف‌ها، علاوه بر دامن زدن به فضای دوگانگی در داخل، در سطح بین‌المللی نیز تبعاتی به همراه دارد، زیرا می‌تواند بهانه‌ای برای اجماع بیشتر کشور‌های غربی علیه ایران و احیای قطعنامه‌های شورای امنیت باشد. 

با تقلیل معنا، ترامپ‌شویی نکنید
رسانه رسمی دولت، ایرنا، در موضعی بحث‌برانگیز تلاش کرده است تا با تفکیک میان اصطلاحات «خلع سلاح» و «کنترل تسلیحات»، اقدام دولت آمریکا را کمتر از آنچه هست تهدیدآمیز جلوه دهد. این در حالی است که یادداشت اجرایی ترامپ به‌طور مستقیم راهبرد محدودسازی توان دفاعی ایران را دنبال می‌کند. دولت آمریکا در یادداشت اجرایی جدید خود به‌صراحت اهدافی را مشخص کرده که فراتر از تحریم‌های اقتصادی، ابعاد نظامی و امنیتی ایران را نیز هدف قرار می‌دهد. در این سند آمده است: «ایران نباید به سلاح هسته‌ای و موشک بالستیک قاره‌پیما دست یابد، جبهه مقاومت که آمریکا حامی تروریست‌های تکفیری، آن را [طی ادعایی موهوم] شبکه تروریستی ایران توصیف می‌کند باید خنثی شود و همچنین باید با توسعه موشکی و همچنین سایر تسلیحات و توانمندی‌های نامتقارن و متعارف مقابله کرد.» عبارات کلیدی در این سند نشان‌دهنده یک رویکرد فراگیر برای محدودسازی قدرت دفاعی ایران است. اگرچه اصطلاح «خلع سلاح» مستقیماً در متن این سند ذکر نشده، اما اقدامات پیش‌بینی‌شده در آن به‌وضوح همان کارکرد را دارد. محدودیت‌های تعریف‌شده در این دستور اجرایی، از نظر عملیاتی، تفاوتی با یک سیاست خلع سلاح ندارند. با این حال، رسانه رسمی دولت با تفکیک بین دو مفهوم «Disarmament» (خلع سلاح) و «Arms Control» (کنترل تسلیحات)، تلاش کرده است تا شدت تهدیدات این سند را کاهش دهد. ایرنا در مطلبی در این باره نوشته است: «در حقوق بین‌الملل میان کنترل تسلیحات (Disarmament) و خلع سلاح (Arms Control) تفاوت‌هایی وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند. خلع سلاح به معنای کاهش یا حذف کامل انواع خاصی از تسلیحات یا تمامی تسلیحات است. کنترل تسلیحات اما به معنای نظارت، تنظیم و محدود کردن تولید، انتشار و استفاده از تسلیحات است.» این نوع تفکیک مفهومی، در حالی صورت گرفته که اولاً ایالات متحده هیچ‌گونه مشروعیتی برای تعیین سیاست‌های دفاعی سایر کشور‌ها ندارد و علاوه بر این، در یادداشت اجرایی ترامپ، محدودیت‌ها بر تسلیحات متعارف ایران نیز اعمال شده است. بنابراین، کنترل تسلیحاتی که در آن، حتی سلاح‌های متعارف نیز تحت فشار قرار می‌گیرند، تفاوتی با سیاست خلع سلاح ندارد. اگر قرار باشد که تنها ابزار دفاعی مجاز ایران به سلاح‌های سبک مانند کلاشینکف و کلت کمری محدود شود، در حالی که ایالات متحده به تجهیز متحدان منطقه‌ای خود به پیشرفته‌ترین سامانه‌های نظامی و بمب‌های سنگرشکن ادامه می‌دهد، این رویکرد عملاً ایران را در موقعیتی قرار می‌دهد که امنیت خود را در برابر تهدیدات خارجی به خطر بیندازد. 

کدام دولت را روایت می‌کنید؟ 
در حالی که رسانه رسمی دولت سعی در ارائه تفسیری خفیف‌تر از اقدام دولت آمریکا دارد، مقامات ارشد دولت، از جمله رئیس‌جمهور، معاون اول و وزیر امور خارجه، واکنشی کاملاً متضاد با این رویکرد اتخاذ کرده‌اند. مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور در مراسم ۲۲ بهمن در پاسخ به این اقدام ترامپ، موضعی قاطع اتخاذ کرد و گفت: «ترامپ می‌گوید می‌خواهد گفت‌وگو کند، بعد در همان زمان سند تمام توطئه‌های ممکن برای به زانو درآوردن انقلاب را امضا و اعلام می‌کند، بعد می‌گوید اهل گفت‌وگو هستیم. تو اگر اهل گفت‌وگو بودی پس این غلط‌ها را چرا می‌کنی؟» محمدرضا عارف، معاون اول رئیس‌جمهور نیز در همین راهپیمایی با اشاره به بی‌اعتمادی به دولت آمریکا گفت: «ترامپ نشان داده قابل اعتماد نبوده، مگر اینکه عوض شود که آن هم بعید است.» همچنین عباس عراقچی، وزیر امور خارجه در واکنش به این اقدام اظهار داشت: «ترامپ به سیاست فشار حداکثری علیه مردم ایران بازگشته است. ترامپ سندی را امضا می‌کند تا بزرگ‌ترین فشار را بر ملت ایران وارد کند ولی همزمان برای فریبکاری از مذاکره و آمادگی برای مذاکره حرف می‌زند. چرا باید تحت فشار با آمریکا مذاکره کنیم؟ کدام انسان آزاده‌ای قبول می‌کند تحت فشار و زور وارد مذاکره شود؟» در حالی که تمام اظهارات مقامات دولتی در راستای تکمیل بیانات رهبر انقلاب مبنی‌بر غیر‌عاقلانه و غیر‌شرافتمندانه بودن مذاکره با آمریکا بیان شده است. ایرنا، رسانه دولت به جای بسط استدلال‌های مقامات دولتی خط متضاد را در پیش گرفته و تقلیل ادبیات تهدید‌آمیز ترامپ را در پیش می‌گیرد. رویکردی که برخلاف واقعیت دولت صرفاً ارائه یک تصویر غیر‌واقعی از حاکمیت دوگانه در ایران را ارائه می‌دهد. این در حالی است که تمام مقام‌های تصمیم‌گیر در دولت در تکمیل بیانات رهبر انقلاب اظهارنظر کرده‌اند. مسئله‌ای که در این میان قابل تأمل است، تفاوت آشکار میان مواضع رسمی مقامات دولتی و رویکرد رسانه رسمی دولت در تحلیل اقدام جدید آمریکاست. از یک‌سو، مقامات ارشد کشور، از رئیس‌جمهور گرفته تا وزیر خارجه، به‌صراحت این اقدام را در راستای سیاست فشار حداکثری و تضعیف توان دفاعی ایران دانسته‌اند. از سوی دیگر، ایرنا به‌عنوان رسانه رسمی دولت، به‌جای بازتاب دقیق این مواضع، تلاش کرده است با تفکیک مفاهیم حقوقی، اقدام آمریکا را کمتر تهدیدآمیز جلوه دهد. این نوع تناقض در روایت‌های داخلی، دو پیامد عمده دارد. نخست آنکه در عرصه داخلی، موجب ایجاد شکاف در درک افکار عمومی از واقعیت سیاست خارجی کشور می‌شود. هنگامی که رسانه‌ای که به‌عنوان صدای دولت شناخته می‌شود، موضعی متفاوت از مقامات ارشد اتخاذ کند، این تصور ایجاد می‌شود که در سطوح تصمیم‌گیری کشور، اختلافات جدی وجود دارد. این تصویرسازی از «حاکمیت دوگانه» عملاً به زیان سیاست کلان کشور تمام خواهد شد. دومین پیامد، در عرصه بین‌المللی بروز می‌کند. کشور‌های متخاصم، به‌ویژه آمریکا و شرکای اروپایی آن، همواره در تلاش بوده‌اند تا از هرگونه شکاف داخلی در ایران برای پیشبرد سیاست‌های خود بهره ببرند. هنگامی که رسانه‌ای مانند ایرنا با ارائه تحلیلی که به شدت تهدیدات آمریکا را کاهش می‌دهد، تصویری متناقض از موضع ایران ارائه می‌کند، این امر می‌تواند برای طرف‌های خارجی به‌عنوان نشانه‌ای از تزلزل در موضع‌گیری رسمی ایران تلقی شود. در شرایطی که ایران تحت شدیدترین فشار‌های اقتصادی و سیاسی قرار دارد، انسجام در روایت‌سازی رسانه‌ای یکی از ضروری‌ترین راهبرد‌ها برای تقابل با این فشار‌ها محسوب می‌شود. تلاش برای ارائه تفاسیر متفاوت و متناقض از سیاست‌های آمریکا، آن هم در رسانه‌ای که به‌عنوان مرجع رسمی دولت شناخته می‌شود، نه‌تنها کمکی به کشور نخواهد کرد، بلکه می‌تواند بهانه‌ای برای تشدید فشار‌های خارجی باشد.

از پزشکیان، روحانی نسازید
رسانه رسمی دولت در اقدام قابل تأمل دیگری، با انتشار گزارشی تحت عنوان «پزشکیان استعفا دهد؟» تلاش کرده است تا فضایی از بن‌بست و ناتوانی در اداره کشور را به تصویر بکشد. این رسانه، با اشاره به مشکلات موجود، چنین القا کرده که چون دولت در پیشبرد امور با موانع داخلی مواجه است، رئیس‌جمهور یا باید از سمت خود کناره‌گیری کند یا رهبر انقلاب اختیارات بیشتری به دولت تفویض کنند. انتشار این گزاره هم‌زمان با موضع‌گیری قاطع رهبر انقلاب در مخالفت با مذاکره با آمریکا، اقدامی معنادار است. رهبر انقلاب مذاکره را «غیرعاقلانه و غیرشرافتمندانه» توصیف کرده‌اند، زیرا تجربه مذاکرات گذشته و اقدامات خصمانه آمریکا، از جمله یادداشت اجرایی اخیر ترامپ علیه ایران، نشان داده که مسیر مذاکره، به کاهش فشار‌ها منجر نشده است. با لحاظ کردن متنی که پیش از این، این رسانه در تقلیل ادبیات ضد ایرانی ترامپ منتشر کرده بود، اینگونه برداشت می‌شود که هدف اصلی رسانه دولت نه پرداختن به مشکلات اجرایی کشور، بلکه ایجاد دوگانه‌ای میان دولت و رهبر انقلاب است. این رسانه تلاش کرده موضع‌گیری شفاف رهبر انقلاب در برابر سیاست‌های خصمانه آمریکا را به عنوان مانعی برای عملکرد دولت جلوه دهد. در حالی که واقعیت امر چیزی کاملاً متفاوت است. سیاست‌های کلی کشور، از جمله عدم مذاکره با آمریکا تحت فشار، مورد تأیید مقامات عالی‌رتبه دولت نیز قرار گرفته است. مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور در راهپیمایی ۲۲ بهمن، موضعی کاملاً همسو با رهبر انقلاب اتخاذ کرد. همچنین محمدرضا عارف، معاون اول رئیس‌جمهور و عباس عراقچی، وزیر امور خارجه نیز در همین مسیر موضع گرفتند و از غیرقابل‌اعتماد بودن دولت ترامپ سخن گفتند. بنابراین، برخلاف آنچه که رسانه دولت القا می‌کند، هیچ‌گونه اختلافی میان نظام و دولت در این خصوص وجود ندارد. طرح ایده استعفای رئیس‌جمهور و درخواست تفویض اختیارات ویژه به دولت، یک الگوی تکراری در فضای رسانه‌ای کشور است. هرگاه دولت‌ها در مسیر اجرای وعده‌های خود دچار مشکل می‌شوند، برخی جریان‌ها به‌جای پذیرش مسئولیت، تلاش می‌کنند این ناکارآمدی را به گردن ساختار نظام بیندازند. چنین رویکردی در ادبیات مقامات دولت دوازدهم از همه دولت‌ها پررنگ‌تر دیده می‌شد. تکرار ادبیات دولت روحانی توسط رسانه رسمی دولت پزشکیان در حالی در پیش گرفته شده که پزشکیان مواجهه‌ای کاملاً خلاف این رویه داشته است. به طور مثال رئیس‌جمهور روز گذشته طی سفر اخیر خود به بوشهر لزوم مسئولیت‌پذیری وزرای دولتش در تأمین برق را اینگونه گوشزد می‌کند: «برخی وزرای ما در جریان کمبود برق و گاز کم می‌آورند به همدیگر گیر می‌دهند. دعوا سر این است که زمین سفت است و نمی‌توانند شخم بزنند به همدیگر کله می‌زنند.» رسانه رسمی دولت، به‌جای آنکه مشکلات اجرایی را ریشه‌یابی کند و به دنبال راهکار‌های عملی باشد، تلاش کرده با ساختن یک دوگانه جعلی میان دولت و رهبر انقلاب، علت چالش‌ها را در سیاست‌های کلان کشور جست‌وجو کند. این در حالی است که همه مقامات تصمیم‌گیر دولت، به‌صورت یکپارچه و در هماهنگی با رهبر انقلاب، مواضع خود را در برابر سیاست‌های آمریکا مشخص کرده‌اند. در شرایطی که دولت آمریکا به‌صراحت در حال اعمال فشار حداکثری علیه ایران است، القای این گزاره که دولت پزشکیان برای حل مشکلات نیازمند اختیارات فراتر از قانون اساسی یا حتی استعفا است، بیش از آنکه تلاشی برای بهبود شرایط باشد، یک عملیات رسانه‌ای برای ایجاد بی‌ثباتی در داخل کشور محسوب می‌شود. 

مدعیان تنش‌‌زدایی با جهان، جاده صاف‌کن ماشه شدند
هم‌زمان با این رویکرد دوگانه‌نمایانه حاکمیت در ایران از سوی رسانه رسمی دولت برخی رسانه‌های اصلاح‌طلب یک گام فراتر رفته و با تحریف سخنان رهبر انقلاب در دیدار با متخصصان صنایع دفاع سعی داشتند اینگونه القا کنند که رهبر انقلاب در مسیر رویکرد تقابلی با غرب مواجهه‌شان را تشدید کرده‌اند. پس از صحبت‌های رهبر انقلاب در این دیدار روزنامه سازندگی روی جلد خود در تحریفی آشکار مدعی شد رهبر انقلاب خواستار افزایش برد موشک‌های ایران شده‌اند. هم زمان با این اظهارات برخی رسانه‌های غیر‌رسمی نیز همین تحریف را ادامه داده و مدعی شدند ایشان در بیاناتشان خواستار افزایش برد موشک‌ها به 5000 کیلومتر شده‌اند. این در حالی است که اساساً در بیانات رهبر انقلاب چیزی در مورد افزایش برد موشک‌ها گفته نشده و ایشان صرفاً بر افزایش دقت و نقطه‌زنی آن تأکید کرده‌اند چیزی که پیش از این نیز بار‌ها بر آن تأکیده کرده بودند. ایشان در این دیدار بیان می‌کنند: «پیشرفت نباید متوقّف بشود؛ قانع نباید بشویم. یک روزی مثلاً فرض بفرمایید مِن‌باب‌مثال در مورد دقّتِ موشک، یک چیزی را، یک حدّی را برای خودمان در نظر گرفتیم، حالا احساس می‌کنیم این حد کافی نیست؛ کافی نیست! باید جلوتر برویم، باید جلوتر برویم! این نکته‌ اوّل: باید پیشرفت ادامه پیدا کند.» این جملات صراحتاً تأکید بر پیشروی در موضوع دقت موشک‌ها اشاره دارد و نه برد آن. پس از این مواجهه، مهدی فضائلی، عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در توییتی در واکنش به تیتر روزنامه سازندگی تعبیر «کذب محض» را به کار برد. ادعا‌ها در مورد مطالبه رهبر انقلاب مبنی‌بر افزایش برد موشک‌ها علاوه بر اینکه با هدف القای این گزاره مطرح می‌شود که دولت از جانب رهبر انقلاب برای مواجهه با آمریکا تحت فشار است از یک جنبه دیگر نیز در بعد سیاست خارجی مخرب محسوب می‌شود. در حالی که دونالد ترامپ در یادداشت اجرایی اخیر خود صراحتاً به نماینده آمریکا در سازمان ملل دستور داده تا اجرای مکانیسم ماشه را در دستور‌کار قرار دهد و کشور‌های اروپایی نیز در مسیر همراهی با این سیاست‌اند. چنین ادعا‌هایی مبنی‌بر دستور به افزایش برد موشک به 5000 کیلومتر که تلویحاً تحت اشراف قرار گرفتن اهدافی در اروپا را نشان می‌دهد آن‌هم با منتسب کردن به رهبر انقلاب صرفاً اتحاد شوم غرب برای بازگرداندن قطعنامه‌های ضد ایرانی سازمان ملل را تقویت کرده و دست ترامپ را برای اقناع شرکای اروپایی برای تقابل هرچه بیشتر با ایران باز می‌کند. به این ترتیب رسانه‌های مدعی گشاده‌رویی در سیاست خارجی و لزوم مذاکره با غرب با این تیتر‌ها عملاً جاده تقابل غرب با ایران را صاف کرده تا نشان دهند مطالبه مذاکره با غرب برای برخی جریان‌های سیاسی صرفاً به عنوان یک ابزار تقابل در سیاست داخلی کارکرد دارد و نه به‌عنوان یک راهبرد برای حل مشکلات، وگرنه این دمیدن در آتش تقابل اروپا با ایران چیزی جز عدم درک سیاست خارجی را نشان نمی‌دهد. 

انتخابات را باختید، کشور را بازنده نکنید
هم‌زمان با رویکرد‌های سیاسی‌ای که توسط رسانه‌های اصلاح‌طلب و رسانه رسمی دولت در تلاش برای القای تصویری از دوگانگی در حکمرانی ایران اتخاذ شده است، یکی از رسانه‌های نزدیک به رقیب انتخاباتی مسعود پزشکیان نیز با موضع‌گیری‌های خاص خود در تلاش است تا همان الگوی دوگانه‌سازی را تکمیل کند. این رسانه که به‌طور ویژه در تقابل با دولت پزشکیان فعالیت می‌کند، در تلاش است تا با نشر گزاره‌هایی در خصوص استعفای او، فضای رسانه‌ای را به سمت یک تقابل داخلی سوق دهد. در این راستا، این رسانه در توییتی نوشته است: «پس از پالس‌های خطرناک پزشکیان و ظریف درباره آمادگی دولت برای مذاکره و خلع سلاح کشور که موجب لفاظی‌های اخیر ترامپ علیه ایران شده، رهبر انقلاب در رخدادی معنادار و بی‌سابقه برای اولین‌بار با متخصصان و دانشمندان عرصه دفاعی دیدار کردند.» این در حالی است که رهبر انقلاب در همان دیدار به‌صراحت از اظهارات رئیس‌جمهور در مراسم 22 بهمن حمایت کرده و گفتند: «مکمل این حرکت بزرگ مردمی هم سخنان صریح و راهگشای رئیس‌جمهور محترم بود که از زبان مردم، سخن دل مردم را بیان کرد و آنچه را لازم بود ایشان بیان کنند، گفتند.» این حمایت ضمنی از رئیس‌جمهور در شرایط کنونی، نشان‌دهنده هماهنگی میان ایشان و دولت در مواجهه با بحران‌ها و مسائل کلان کشور است. به این ترتیب، تلاش برخی رسانه‌ها برای ایجاد تصویری از تقابل میان رهبری و دولت نه‌تنها با واقعیت‌های موجود مغایرت دارد، بلکه به‌نوعی سعی دارد تا تعابیر نادرستی را از مواضع مقامات کشور ارائه دهد. این رسانه با تحریف و برداشت نادرست از سخنان و جلسات رهبر انقلاب، سعی در ایجاد تصویری از تقابل بین دولت و رهبری دارد. در حالی که هدف اصلی از این دیدار، تبیین اهمیت پیشرفت‌های دفاعی و فناورانه کشور بوده و نه نقد سیاست‌های دولت، چنین رویکردی به‌وضوح نشان‌دهنده تلاش برای ایجاد فضایی است که در آن، هرگونه هم‌راستایی میان مقامات کشور نادیده گرفته شود و تصویری از تفرقه و پراکندگی در سطوح مختلف حکومتی ارائه شود. در شرایطی که مسائل داخلی و خارجی ایران تحت فشار قرار دارد، این رسانه‌ها به‌جای تمرکز بر هم‌افزایی و تقویت انسجام ملی، با تشدید برداشت‌های نادرست و ایجاد دوقطبی‌های کاذب، تلاش می‌کنند شکاف‌های غیرضروری در سطح حاکمیت ایجاد کنند. چنین رویکرد‌هایی نه‌تنها به منافع ملی کشور آسیب می‌زند، بلکه در شرایطی که ایران با تهدیدات خارجی مواجه است، به‌نوعی به دشمنان خارجی در تشدید فشار‌ها و اعمال سیاست‌های خصمانه کمک می‌کند. 
 
 

 

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره