نماد آخرین خبر

سرگیجه در سیاست خارجی ایران

منبع
فرارو
بروزرسانی
سرگیجه در سیاست خارجی ایران

فرارو/متن پیش رو در فرارو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

می‌توان دو نتیجه از یادداشت رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان گرفت؛ اول، ایران هنوز تصمیم و نقشه‌راهی ندارد که بخواهد بازی را به نفع خود تغییر دهد. دوم، تصمیمی برای خروج از بحران سیاسی وجود ندارد و همچنان کشور منتظر است که ببیند در معامله کشور‌های بزرگ با یکدیگر، چه شرایطی بر جهان حاکم می‌شود که بر اساس آن تصمیم بگیرد.
 
محسن صالحی‌خواه|  روزنامه اطلاعات امروز ۱۵ اسفند ۱۴۰۳، یادداشتی از سید عباس عراقچی وزیر امور خارجه کشورمان منتشر کرد. یادداشتی با تیتر «آشفتگی در کاخ سفید؛ سرگیجه در سیاست جهانی» که از زاویه برخورد میان زلنسکی و ترامپ در کاخ سفید که هنوز هم بحث داغی در رسانه‌ها و جهان سیاست است، در نهایت به راهبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می‌رسد.

یادداشت وزیر امور خارجه نکات مختلفی در دل خود دارد. به طور طبیعی، با توجه به این یادداشت مذکور توسط رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان نوشته شده است، مورد توجه طرف‌های خارجی نیز قرار می‌گیرد. در این گزارش، سه نکته میان سطور این یادداشت را مرور می‌کنیم.

اول؛ روایت جنگ سرد از تحولات بین‌المللی
وزیر امور خارجه کشورمان به درستی بر این موضوع تاکید می‌کند که جهان غرب دچار تنش و اختلافات درونی است. اختلافاتی که نسخه امروزی آن ناشی از بحران اوکراین، درگیری مستقیم اروپا و روسیه است که در اصل جنگ نیابتی روسیه و غرب با محوریت آمریکا محسوب می‌شود. عراقچی بر این موضوع نیز تاکید می‌کند که صحنه به نفع روس‌ها تغییر کرده و آنها در حال بهره‌برداری از تشتت و ناآرامی سیاسی در بلوک غرب هستند. 

رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان برای توصیف دوران گذار نظام بین‌الملل به نقش‌آفرینی چند قطب تاثیرگذار و کمرنگ‌تر شدن نقش ایالات متحده، از ادبیات مربوط به دوران جنگ سرد استفاده می‌کند. بلوک غرب را در یک سو قرار می‌دهد، چین، روسیه و کشور‌های شرقی را نیز از رهگذر پیمان‌هایی مانند بریکس و افزایش همکاری‌های منطقه‌ای، در سمت بلوک شرق می‌گذارد. اما توجه به این نکته غافل مانده است که شرایط مورد توصیف در یادداشت وزیر، به خاطر دور زدن اروپا توسط آمریکا به عنوان قلبِ غرب و روسیه به عنوان بازیگری شرقی به وجود آمده است. دیگر بازیگر بلوک شرق نیز در رابطه تنگاتنگ اقتصادی با آمریکا و غرب دارد. ادبیات مربوط به دوران جنگ سرد است، اما آنچه روایت می‌شود، ارتباطی با این بلوک‌بندی‌ها ندارد. 

دوم؛ جایگاه ایران
سیدعباس عراقچی در بند پایانی یادداشت خود، به استقلال ایران در عرصه سیاست خارجی و همچنین ترتیبات امنیتی کشور می‌پردازد. امنیت ایران به هیچ طرفی وابسته نیست و این راهبرد به طور صحیح در یادداشت ذکر شده است. اما مشخص نیست که نویسنده از این نتیجه‌گیری قرار است چه موضوعی را تحلیل کند یا در اختیار مخاطب داخلی و خارجی بگذارد. وزیر به این نکته اشاره نمی‌کند در حالی که بازی بزرگ در جهان جریان دارد نظام بین‌الملل در حال بازسازی خود است، ایران چه جایگاهی در این نظام جدید دارد. به خصوص این که موضوع بحران اوکراین به صورت مستقیم و غیرمستقیم به جمهوری اسلامی ایران نیز ارتباط دارد. از یک سو، آمریکایی‌ها در دوران بایدن فضای تنفس جهت فروش نفت تحریمی ایران به چین را باز کردند که بازار انرژی را تا حدی کنترل کنند. از سوی دیگر، بخش مهم امنیتی‌سازی روابط ایران و اروپا مربوط به اتهاماتی است که درباره شراکت ایران با روسیه در جریان حمله به اوکراین مطرح می‌شود. موضوعی که برای اروپایی‌ها اهمیت بسیار زیادی دارد.

سه؛ نتیجه‌گیری مبهم
با این که یادداشت وزیر حول یک سوژه نوشته شده، اما در نهایت با کلی‌گویی به پایان می‌رسد و در نهایت نتیجه‌ای نیز نمی‌گیرد. انتظار مخاطب شاید از عالی‌ترین مقام دستگاه دیپلماسی کشور این باشد که وقتی سوژه‌ای را مد نظر قرار و مورد پرورش قرار می‌دهد، راه‌کاری نیز از رهگذر این نوشته ارائه کند. وزیر خارجه کشورمان پس از توصیف شرایط نظام بین‌الملل، انتقاد نسبت به وابستگی امنیتی برخی کشور‌ها به قدرت‌های بزرگ و تاکید بر استقلال سیاسی و امنیتی ایران، می‌گوید: «ایران سال‌ها پیش مسیر خود را انتخاب کرد، مسیری که در آن، نه حمایت‌های مشروط قدرت‌های جهانی، نه وعده‌های متزلزل دیپلماتیک، و نه تهدید‌های خارجی، مبنای تصمیم‌گیری قرار نمی‌گیرد. آنچه برای ایران مهم است، حفظ استقلال، تقویت توان داخلی و حرکت در مسیری است که برخاسته از منافع ملی باشد. در جهانی که قدرت‌ها هر روز درگیر مشاجرات و رقابت‌های متزلزل هستند، ایران با ثبات در سیاست‌های خود، نشان داده است که وابستگی به دیگران نه‌تنها یک خطر، بلکه یک اشتباه راهبردی است.» 

این محور در تحلیل وزیر، در تضاد با صحبت‌های پیشین او مبنی بر این است که ایران وقت محدودی برای تصمیم‌گیری و خروج از بحران‌های پیش رو دارد که منشاء آن به حوزه سیاست خارجی برمی‌گردد. استقلال امنیتی و سیاسی ایران مشخص است، اما در یادداشت وزیر امور خارجه، اثری از نقشه‌راه برای بیرون رفتن از این شرایط وجود ندارد. بلکه در پایان آمده است: «این همان درسی است که تاریخ بار‌ها و بار‌ها به ما آموخته است، و ما آن را نه‌تنها حفظ کرده‌ایم، بلکه به نسل‌های بعد نیز منتقل خواهیم کرد.» 


می‌توان دو نتیجه از یادداشت رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان گرفت؛ اول، ایران هنوز تصمیم و نقشه‌راهی ندارد که بخواهد بازی را به نفع خود تغییر دهد. دوم، تصمیمی برای خروج از بحران سیاسی وجود ندارد و همچنان کشور منتظر است که ببیند در معامله کشور‌های بزرگ با یکدیگر، چه شرایطی بر جهان حاکم می‌شود که بر اساس آن تصمیم بگیرد.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar