بازی آمریکایی یا دیپلماسی صلح؟

شرق/متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مهدی بازرگان| در فضای پرتنش و پیچیده روابط ایران و ایالات متحده، روز جمعه خبری از سوی دونالد ترامپ منتشر شد که توجهات بسیاری را به خود جلب کرد. او در مصاحبهای با شبکه «فاکسبیزنس» که قرار است امروز (یکشنبه) پخش شود، از ارسال نامهای به رهبری سخن گفت. البته رسانهها از قول یک مسئول آمریکایی خبر دادند که نامه رئیسجمهور آمریکا به حضرت آیتالله خامنهای هنوز ارسال نشده است، اما بخشهایی از مصاحبه شبکه «فاکسبیزنس» (پیش از پخش کامل)، در رسانهها منتشر شد و ترامپ در آن اعلام کرد که در این نامه ترجیح خود را برای مذاکره و دستیابی به توافقی جدید به جای اقدام نظامی مطرح کرده است. لحن او در این سخنان ترکیبی از تهدید و تمایل به گفتوگو بود؛ از یک سو از ضرورت اقدام نظامی در صورتی که مذاکرات به نتیجه نرسد، سخن میگفت و از سوی دیگر بر اهمیت رسیدن به توافق تأکید میکرد. او با لحن تحکمی گفته بود «گزینه دیگر این است که باید اقدامی انجام داد، چون ایران نباید به سلاح هستهای دست یابد». ترامپ همچنین در ادامه اظهارات خود اظهار کرد: «مطمئن نیستم همه با من موافق باشند، اما ما میتوانیم توافقی به دست آوریم که به همان اندازه موفقیتآمیز باشد که پیروزی نظامی». او این ادعا را نیز مطرح کرد که اکنون زمان برای چنین توافقی فرا رسیده است و افزود «به هر طریقی، اتفاقی خواهد افتاد». در ادامه، او به محتوای نامه خود به رهبری اشاره کرد و با ادبیاتی هشدارآمیز مدعی شد: «امیدوارم مذاکره کنید، چون این برای ایران بسیار بهتر خواهد بود». ترامپ در این صحبتها همچنان با اطمینان خاطر تأکید کرد: «فکر میکنم آنها خواهان دریافت این پیام هستند».
در رابطه با ایران خیلی زود اتفاقی خواهد افتاد
چند ساعت پس از پخش این بخشها، ترامپ دوباره در جمع خبرنگاران کاخ سفید به مسئله ایران پرداخت و با اشاره به تحولات آینده و با استفاده از بیانیهای مبهم، ادعا کرد «در رابطه با ایران خیلی زود اتفاقی خواهد افتاد». او که در اینجا نیز هیچ جزئیاتی درباره زمان یا ماهیت این «اتفاق» ارائه نکرد، همچنان تأکید کرد: «ما نمیتوانیم اجازه دهیم ایران به سلاح هستهای دست یابد. امیدوارم آنها توافق و صلح را انتخاب کنند تا رقبا را از دستیابی به سلاح هستهای بازدارند».
اما واکنش تهران به این ادعاها متفاوت بود. مسئولان ایرانی در پاسخ به خبر ارسال نامه ترامپ که رسانهها از قول مقامات آمریکایی اعلام کرده بودند، از دریافت چنین نامهای اظهار بیاطلاعی کردند. نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد در تاریخ ۱۷ اسفند اعلام کرد که تاکنون نامهای از سوی رئیسجمهور آمریکا دریافت نشده است. علاوه بر این، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در حاشیه نشست وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی به این خبر واکنش نشان داد و بهطور صریح اعلام کرد: «برنامه هستهای ایران را نمیتوان از طریق عملیات نظامی نابود کرد».
این اظهارات ابهامات بسیاری را درباره صحت ادعای ترامپ ایجاد و سؤالاتی را مطرح کرد که آیا این نامه واقعا ارسال شده یا اینکه این موضوع صرفا بخشی از یک بازی دیپلماتیک و رسانهای از سوی واشنگتن است. در همین راستا، وبسایت «نورنیوز» که به دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی ایران نزدیک است، با انتقاد از این موضوع، نامه ترامپ را «نمایش تکراری» سیاست خارجی آمریکا توصیف کرد. این وبسایت در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «الگوی ترامپ در سیاست خارجی: شعار، تهدید، اقدام موقت و عقبنشینی! درباره ایران: اول گفت برخورد نمیخواهد، سپس فشار حداکثری را امضا کرد، بعد تحریمهای جدید را اجرا کرد و حالا از ارسال نامه به رهبری و دعوت به مذاکره میگوید! نمایش تکراری آمریکا».
واکنش چهرههای سیاسی
خبر ارسال نامه ادعایی ترامپ بلافاصله واکنشهای گستردهای را در داخل و خارج از کشور برانگیخت. یکی از این واکنشها مربوط به مهدی فضائلی، عضو دفتر رهبری بود که در نوشتهای بیان کرد: «ممکن است برخی بهطور سادهانگارانه اینگونه تصور کنند که ترامپ شخصیتی استثنائی و متفاوت از واقعیت آمریکاست؛ اما از این افراد باید پرسید که ترامپ در کدام سیستم و ساختار به کاخ سفید راه یافته است؟ آیا بایدن پس از انتخابشدن بهعنوان رئیسجمهور، برخی از فرمانهای ترامپ را تأیید نکرد؟ ترامپ امروز با چه مقاومتی در داخل نظام آمریکا روبهرو است؟ و دهها علامت و نشانه دیگر که نشان میدهد ترامپ خود آمریکاست؛ فقط بدون نقاب و تزئینات!». در این میان، حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهوری در دوران حسن روحانی، در پستی در شبکه اجتماعی ایکس (که بعدها آن را حذف کرد) نوشت: «یکشنبه آینده میتواند روزی مهم در تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی باشد». امروز قرار است مصاحبه کامل ترامپ از شبکه فاکسنیوز پخش شود که بسیاری به آن چشم دوختهاند. مهدی محمدی، مشاور محمدباقر قالیباف نیز در واکنش به نامه ترامپ در شبکه ایکس نوشت: «نامه مهم نیست، اول باید این را یاد بگیرند که روشهایی که در قبال دیگر کشورها استفاده میکنند، در مقابل ایران کارایی ندارد». از سوی دیگر، ابراهیم رضایی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس، در واکنشی به این نامه ادعایی، در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «در مورد اصل و محتوای نامه ترامپ چیزی نمیدانم، اما چیزی که واضح است این است که جمهوری اسلامی تحت هیچگونه فشاری برای مذاکره قرار نخواهد گرفت. جمهوری اسلامی بههیچوجه از حقوق ملت ایران کوتاه نخواهد آمد، گاو شیرده نخواهد شد و هرگز زیر بار زور نخواهد رفت». در نهایت، صادق زیباکلام، فعال سیاسی و استاد سابق دانشگاه، در واکنشی متفاوت، در شبکه ایکس نوشت: «چقدر اسرائیلیها و بهویژه نتانیاهو لحظهشماری میکنند تا ایران به تقاضای ترامپ پاسخ منفی بدهد یا اصلا پاسخی ندهد».
واکنش رسانههای داخلی به نامه ترامپ؛ دیپلماسی یا عملیات روانی؟
با انتشار خبر ارسال نامهای از سوی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، به رهبر انقلاب اسلامی ایران، فضای رسانهای داخلی بهسرعت واکنش نشان داد. تحلیلها و گمانهزنیها درباره نیت واقعی کاخ سفید از این اقدام، در صدر اخبار قرار گرفت. روزنامه کیهان در گزارشی تحلیلی به بررسی پشت پرده این اقدام پرداخت و نوشت: «ترامپ و دولتمردانش در دور جدید ریاستجمهوری، سیاستهای خود علیه ایران را بر پایه ایجاد نارضایتی داخلی و تحت فشار قراردادن مسئولان کشور برای پذیرش خواستههای آمریکا بنا کردهاند. این نامه، تلاشی برای نمایش حسن نیت نیست، بلکه راهکاری است برای فریب افکار عمومی و معرفی مسئولان ایرانی بهعنوان مقصر اصلی بنبست دیپلماتیک». این روزنامه تأکید کرد که پیشنهاد مذاکره از سوی واشنگتن، بر محاسبات نادرست از اراده ملت ایران استوار است. در همین راستا، روزنامه جوان نیز در تحلیلی جداگانه فرضیهای را مطرح کرد مبنی بر اینکه این نامه، پوششی برای سیاستهای تهاجمی ترامپ است. به باور این روزنامه، ارسال نامه پس از مانورهای نظامی شبیهسازیشده علیه ایران، نشاندهنده آن است که رئیسجمهور آمریکا قصد دارد حملهای احتمالی را مشروع جلوه داده و افکار عمومی داخلی و بینالمللی را با خود همراه کند. این روزنامه هشدار داد هرگونه اقدام نظامی علیه ایران، جنگی غیرقابل پیشبینی را در منطقه رقم خواهد زد؛ جنگی که آغاز آن در دست آمریکاست، اما پایان آن در اختیار هیچکس نخواهد بود.
در همین حال، خبرگزاری تسنیم در یادداشتی به قلم معاون خبر خود، این نامه را بیش از آنکه حرکتی دیپلماتیک بداند، یک عملیات روانی ارزیابی کرد. این تحلیل با اشاره به سابقه سیاستهای آمریکا در قبال ایران تأکید کرد: «ترامپ مدعی توافقی جدید است، اما نکته جالب اینجاست که چنین توافقی -حتی فراتر از ادعاهای آمریکا- سالهاست که روی میز قرار دارد. این نامه بیش از آنکه نشانهای از رویکردی جدید باشد، اقدامی تبلیغاتی برای تحمیل فشار روانی و دیپلماتیک به ایران است». در مجموع، فضای رسانهای داخلی این اقدام ترامپ را نه بهعنوان تلاشی صادقانه برای حل تنشها، بلکه بهعنوان بخشی از یک سناریوی از پیش تعیینشده ارزیابی کرده است؛ سناریویی که هدف اصلی آن، افزایش فشار بر ایران در آستانه تصمیمگیریهای حساس بینالمللی است. حال باید دید در روزهای آینده، این ماجرا چه ابعاد جدیدی به خود خواهد گرفت.
محتوای نامه ترامپ به ایران مهم است
در ادامه همین واکنشها و در بیرون از مرزهای کشور نیز شاهد آن بودیم که بیانیهای از طرف «جمال عبدی»، رئیس شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک)، منتشر شد. جمال عبدی در بیانیه خود تأکید کرد که مهمتر از ارسال نامه، محتوای آن است. او تصریح کرد که ترامپ اگر واقعا به دنبال مذاکره با ایران است، باید پیشنهادهایی ارائه دهد که از نظر ایران پذیرفتنی باشد، نه اینکه شرایطی را تحمیل کند که بهسادگی قابل ردکردن نباشد. او همچنین به این نکته اشاره کرد که درخواست مستقیم ترامپ از رهبر عالی ایران، نشانگر علاقه او به دستیابی به یک توافق است، اما نباید فراموش کرد که رویکردهای دولت او تاکنون موانع زیادی بر سر راه دیپلماسی ایجاد کرده است. به نوشته ایرنا، این شورا همچنین ضمن تقدیر از هرگونه تلاش دیپلماتیک که بتواند از گسترش تسلیحات هستهای و وقوع جنگی فاجعهبار جلوگیری کند، هشدار داد که برخی چهرهها در هر دو کشور ممکن است مانع از دستیابی به یک توافق شوند. به گفته عبدی، در گذشته نیز افرادی مانند مایک پمپئو و جان بولتون با اتخاذ سیاستهای تحریکآمیز، تلاش کرده بودند تا از هرگونه گفتوگو میان دو کشور جلوگیری کنند. او ابراز امیدواری کرد که این بار، چنین رویکردهایی مانع از پیشرفت مذاکرات نشوند. در بخش دیگری از بیانیه، رئیس نایاک به سیاست «فشار حداکثری» اشاره کرد که در دور نخست ریاستجمهوری ترامپ اجرائی شد و تأکید کرد که این سیاست، بدون در نظر گرفتن مسیرهای دیپلماتیک، اقدامی اشتباه بوده است. به اعتقاد عبدی، ترامپ اکنون گامی به جلو برداشته است، اما چالش اینجاست که دولت او باید دیدگاههای رئیسجمهور را در عمل اجرا کند. به گفته او، درصورتیکه این رویکرد با اقدامات متناقضی مانند تشدید فشارهای اقتصادی و تهدیدهای نظامی همراه باشد، شانس موفقیت مذاکرات کاهش خواهد یافت. در همین حال، ترامپ در مصاحبهای با شبکه خبری فاکس بیزینس اعلام کرد که نامهای به رهبر معظم انقلاب ارسال کرده و پیشنهاد توافق هستهای را مطرح کرده است. تارنمای آکسیوس نیز در گزارشی به این موضوع پرداخت و تأیید کرد که این نامه نخستین تعامل مهم میان دولت جدید آمریکا و ایران محسوب میشود. با این حال، جمهوری اسلامی ایران از دریافت چنین نامهای اظهار بیاطلاعی کرده است. نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد در پاسخ به پرسش رسانهها تأکید کرد که تاکنون نامهای از سوی دولت ترامپ دریافت نشده است. این واکنش تردیدهایی را درباره صحت ادعای رئیسجمهور آمریکا ایجاد کرد. ترامپ در ادامه سخنانش اظهار کرد «روزهای جالبی در پیش است» و ابراز امیدواری کرد که این مذاکرات به توافقی منجر شود که بتواند بحران کنونی را حل کند. او تأکید کرد که خواهان یک توافق صلح است و ترجیح میدهد مسئله از طریق دیپلماسی حل شود. این در حالی است که فضای کلی سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران همچنان با چالشهای زیادی روبهرو است. باید دید آیا این نامه میتواند باب جدیدی برای مذاکرات بگشاید یا اینکه به سرنوشت دیگر تلاشهای ناموفق در این مسیر دچار خواهد شد.
در چارچوب جنگ و آشتی
نامهای که به ادعای ترامپ برای رهبر ایران ارسال کرده، درواقع نوعی بازی در میدان سیاست و قدرت است. اگرچه ظاهر امر بهنوعی دعوت به مذاکره و گفتوگو برای حل بحرانها به نظر میرسد، اما در لایههای زیرین آن، سؤالات و ابهاماتی وجود دارد که نشان میدهد این نامه نمیتواند تنها یک حرکت دیپلماتیک ساده باشد. درواقع، این نامه میان دو جبهه متضاد جنگ و آشتی شناور است. از یک طرف، ترامپ درصدد آن است که از طریق فشارهای دیپلماتیک و روانی، ایران را وارد مذاکراتی کند که به نفع ایالات متحده باشد و از طرف دیگر، به نظر میرسد ایران همچنان بر اصول خود مبنی بر حفظ منافع و حقوق ملت تکیه دارد و آماده پذیرش شرایط تحمیلی نخواهد بود. واکنشهای داخلی به این نامه به وضوح نشاندهنده شکافها و نگرانیهایی است که در داخل ایران درباره این اقدام وجود دارد. برخی تحلیلگران، نامه ترامپ را بهطور قاطع رد کرده و بر این باورند که جمهوری اسلامی تحت هیچگونه فشاری وارد مذاکره نخواهد شد. این واکنشها به وضوح نشاندهنده مقاومت در برابر هرگونه فشار از سوی غرب است که ایران را در موقعیتی کاملا قدرتمند و مستقل میسازد، اما در سوی دیگر، برخی تحلیلهای رسانهای و نظرات به نوبه خود بحثهای مختلفی را درباره اهمیت این نامه مطرح کردهاند. برخی به آن بهعنوان یک فرصت برای دیپلماسی و آرامکردن تنشها نگاه میکنند، درحالیکه برخی دیگر به آن بهعنوان یک عملیات روانی و پوشش برای سیاستهای تهاجمی ترامپ نگریستهاند. دراینبین مسئله مهمی که باید متذکر شود، نحوه اجرای سیاستهای ترامپ در برابر ایران است. ترامپ تاکنون سیاستهای سختگیرانهای ازجمله فشار اقتصادی و تهدیدات نظامی را علیه ایران به کار بسته که باعث بروز بحرانهای متعددی در روابط دو کشور شده است. سؤال این است که آیا این نامه میتواند به یک نقطه تحول در روابط ایران و آمریکا تبدیل شود یا اینکه فقط یک حرکت تبلیغاتی و روانی از سوی کاخ سفید خواهد بود؟ در نهایت، نامه ترامپ از یک سو بهعنوان یک گام به جلو در راستای دیپلماسی و کاهش تنشها دیده میشود، اما از سوی دیگر، ممکن است فقط ادامهای از تلاشهای قبلی باشد که به دلیل رویکردهای متناقض و تحمیل فشارهای متعدد از سوی آمریکا، به هیچ نتیجه مثبتی نرسیدهاند. زمان و نحوه واکنش ایران به این نامه میتواند به تعیین مسیر آینده روابط دو کشور کمک کند.
این نامه، همانطور که در تحلیلهای مختلف بیان شده است، بیشتر از آنکه گام جدیدی در دیپلماسی باشد، احتمالا بخشی از یک سناریوی پیچیده است که هدف اصلی آن فشار بر ایران است. حال باید دید این بازی دیپلماتیک که در آن تهدید و پیشنهاد صلح در کنار یکدیگر قرار دارند، به کجا خواهد رسید و آیا میتواند فرصتی برای حل بحرانها به وجود بیاورد یا نه.