سرمقاله جوان/ مذاکرات، منطق و اصول ایران

روزنامه جوان/ «مذاکرات، منطق و اصول ایران» عنوان یادداشت روز در روزنامه جوان به قلم داود عامری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
از روشهای رئیسجمهور امریکا به خصوص در دوره جدید، بهرهگیری از ادبیات غیر دیپلماتیک در اظهار نظر برای ایجاد شرایط غیر عادی تهدید و اعمال فشار اولیه برای القای نظرات خود است که در شرایط کنونی با جهانی که همه به سوی چند جانبهگرایی میروند، سازگار نیست.
به نظر میرسد این یک روش سیاست ورزی است و نمیتوان به صورت قاطع در مورد آن اظهار نظر کرد. اما در خصوص طرف ایرانی یک اصل انکار ناپذیر باید مورد توجه باشد و آن استواری مذاکرات بر منطق، عدالت و اصول سیاستهای کلی جمهوری اسلامی ایران است که به طور خلاصه در سه واژه عزت، حکمت و مصلحت بارها توسط مقام معظم رهبری تبیین شده است.
ایران اسلامی پیوسته طرفدار صلح در منطقه و جهان بوده و البته از جنس عادلانه آن و طی سالیان طولانی آن را اعلام و به آن وفادار بوده و به هیچ کشور و ملتی تعدی و تجاوز نکرده است. این اصل به عنوان یک مانیفست کلی در تمام عرصههای حضور جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان به صراحت گفته شده و پیگیری عملی نیز شده است. برای اثبات این ادله به دو عبارت از فرمایشات مقام معظم رهبری ارحاع میدهم:
امروز بشر، بیش از گذشته نیازمند نور رستگاری و تشنه دعوت اسلام به عدل و صلح و برادری است. اسلام دین اتحاد و برادری و صلح جهانی است.
صلح باید بر مبنای عدالت و با معرفت به کرامت انسان و به دور از اغراض قدرتمداران عالم باشد.
نگاه مفهوم گرایانه به این دو جمله از فرمایشات رهبر معظم انقلاب، عمق اندیشه و گفتمان انقلاب اسلامی را مشخص میکند.
بنابراین وقتی که طرف امریکایی با اصرار تمام دم از مذاکره میزند، اولین بازخورد عدم پذیرش این درخواست در افکار عمومی بینالمللی، تعبیر به عدم پذیرش حل مشکلات پیش آمده از سوی ایران از طریق مذاکره تلقی خواهد شد، بنابراین پذیرش مذاکره مبتنی بر یک رفتار حکمت آمیز و عقلایی است.
طبیعتاً سویه و تلقی دیگر از عدم مذاکره، تمایل به مخالفت با صلح در منطقه است که از آغاز درخواست برای مذاکره از سوی ترامپ، دیپلماتهای امریکایی سعی کردند آن را القا کنند.
بنابراین یکی از اصول حاکم بر آمادگی و پذیرش ایران برای مذاکره، پیروی از اصل ترجیح صلح عادلانه بر تنش و جنگ در منطقه براساس عزت، مصلحت و معیار عدالت است که یک امر کاملاً معقول و پذیرفته شده میباشد.
دومین اصل و منطق ایران برای مذاکره، اعتماد به مهارت، تجربه و تکنیکهای مذاکره دیپلماتهای ایرانی است.
ایران اسلامی ترسی از مذاکره با هیچ کشوری ندارد، همانطور که برای دفاع از منافع خود ترسی از مقابله و مبارزه ندارد و تنها دلیل بیمیلی به مذاکره با امریکا، همانطور که رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کردند، سابقه بدعهدیهای این کشور است، و الا رهبر معظم انقلاب به صراحت فرمودند که بنده به مهارت و توانمندی نمایندگان کشورمان اعتماد دارم و خوشبین هستم. بنا بر این با این حمایت و اعتماد به نفسی که در نمایندگان ایران با حمایت رهبری ایجاد شده است، انتظاری جز حفظ عزت ملت بزرگ ایران در این مذاکرات نیست.
نگاهی به نظرها در خصوص دومین دور مذاکرات در روز سیام فروردین ماه در رم نیز نشان میدهد که نمایندگان کشورمان از رویکرد مناسب و توانمندی لازم برای پیشبرد مذاکرات در راستای اهداف کشور حرکت کردهاند و دکتر سید عباس عراقچی به صراحت اعلام کرده که طرف امریکایی خواستهای خارج از چارچوب و موضوع تعیین شده برای مذاکره مطرح نکرده است.
اتفاقاً آنچه از مرور اظهار نظرات کارشناسان و سیاستمداران امریکا برآورد میشود، این است که طرف امریکایی در حال تبدیل زبان تهدید به زبان مذاکره و دیپلماسی میباشد. البته همانگونه که در گذشته تجربه شده، ممکن است که بعضی کشورها و افراد موافق این روند نباشند و بخواهند در فضای مذاکرات و روند آن مداخله کرده و موجب ناکامی این روند بشوند مثل رژیم صهیونیستی که در محیط تنش، جنگ و ترور زیست میکند و خواهان آرامش و صلح در منطقه نیست و مشاهده میشود که رژیم صهیونیستی مرتب به مردم بیدفاع غزه حمله میکند و دست به جنایت میزند.
آنچه مسلم است هدف ایران و منطق حاکم بر مذاکرات که از سوی مدیران عالی نظام بر اساس آن تصمیم به پذیرفتن مذاکره گرفتند، تأمین حداکثری منافع ملی به رغم مخاطرات ممکن است. طبیعتاً هر مذاکرهای دو طرف دارد و هر کدام از طرفین تلاش میکنند که در این چانه زنیهای دیپلماتیک، حداکثر اهداف خود را به دست بیاورند و این یک امر طبیعی و دو طرفه است، بنابراین ادامه مذاکرات بر اساس منطق و اصول پذیرفته شده از سوی ایران اسلامی، میتواند منجر به تحقق اهداف راهبردی کشور بر اساس عدالت و مصلحت مردم و کشور شود.
در این ارتباط قطعاً و پیش از مذاکره اهداف و راهبردها از سوی کارشناسان مبرز و مورد وثوق تهیه شده و تیم مذاکره کننده تلاش دارد با همان راهبردها، منافع حداکثری کشور را پیگیری نماید.
در این میان تذکر یک نکته بسیار ضروری به نظر میرسد. میدانیم که روند مذاکرات را مردم، گروههای سیاسی موافق و مخالف، نخبگان، اندیشمندان و تحلیلگران رسانهای به دقت پیگیری میکنند؛ و این حق آنها است که با حساسیت ضمن حمایت از نمایندگان کشور در میز مذاکرات از منافع ملی کشور خویش نیز صیانت نمایند، لذا وزارت خارجه و نخبگان و کارشناسان وظیفه دارند افکار عمومی را از فرهنگ مذاکره آگاه ساخته و پس از هر توافق احتمالی به صورت منصفانه داده- ستانده آن را به صورت همزمان و با رعایت جانب انصاف مورد توجه قرار دهند، تا به راحتی همراهی افکار عمومی نیز با تصمیمات مسئولان همسو گردد. در چنین شرایطی، پیگیری اهداف جناحی و سیاه و سفید دیدن آن، نه تنها سودی به حال مردم و نظام ندارد، بلکه نتایج مفید آن را نیز عقیم خواهد گذاشت. این شرایط اختصاص به ایران اسلامی ندارد بلکه در امریکا نیز گروهها و افرادی وجود دارند که با مذاکرات مخالف و تلاش میکنند این مذاکرات را مختل نمایند.
به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران باید ضمن تعیین اصول حاکم بر مذاکرات و پیگیری آن و بهرهگیری از گروههای کارشناسی و نخبگی کشور برای پشتیبانی نظری و حقوقی و تبیین روند مذاکرات برای مخاطبان مختلف تدابیر لازم را معمول دارد.
این نکته هم لازم به ذکر است که انجام مذاکره یک رویکرد در اقدامات وزارت امور خارجه و کشور در روابط بینالملل است، لذا بهتر است ضمن دل نبستن به پیشبرد آن، به توانمندیهای ملت بزرگ ایران در سایه وحدت و همدلی تکیه کنیم که راه برون رفت ما از مشکلات مختلف و ایجاد مسیر پیشرفت از همین طریق است و بس.