نویسنده مشهور آمریکایی: چرخش ترامپ در برابر ایران ممکن است مهمترین اقدام او باشد

اکو ایران/متن پیش رو در اکو ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
فرید زکریا-واشنگتن پست| رئیسجمهوری که توافق هستهای پیشین را از بین برد، اکنون تمام قطعات لازم برای ساختن یک توافق حتی قویتر را در اختیار دارد.
غریزه رئیس جمهور دونالد ترامپ برای ایجاد اختلال و تمایل به اقدام ناگهانی، باعث هرج و مرج، اعتراض و عقبگردهای ناگهانی شده است. اما این هفته، ترامپ به ما یادآوری کرد که گاهی اوقات تمایل او به ریسک پذیری و تفکر خارج از چارچوب میتواند روشهای قدیمی و فرسوده را تغییر دهد. در عربستان سعودی، او با ملاقات با رهبر جدید سوریه (یک جهادی سابق) و اعلام اینکه تمام تحریمهای ایالات متحده علیه این کشور را لغو خواهد کرد، همه را شگفت زده کرد. او همچنین بارها اعلام کرده که دولتش مایل به انعقاد یک توافق هستهای جدید با ایران است. در این صورت، او میتواند سطح جدیدی از صلح و ثبات را به خاورمیانه بیاورد.
علاقه جدید ترامپ به توافق با ایران، طعنهآمیز و به نوعی شگفتآور است. به هر حال، او کسی بود که ایالات متحده را از توافق هستهای اولیه با ایران خارج کرد؛ آن هم در شرایطی که جدیترین ناظران، از جمله مقامات اطلاعاتی ایالات متحده، معتقد بودند که ایران به مفاد این توافق پایبند بوده است. این نمونهی دیگری از ایجاد مشکل توسط دونالد ترامپ، تغییر موضع او و سپس اعلام با افتخار به جهان است که او به طرز درخشانی اوضاع را از نو تنظیم کرده است.
اما گذشته هر چه که باشد، اتفاقاتی رخ داده است که میتواند امروز به توافقی بهتر از قبل منجر شود. دو تغییر اساسی که در اینجا بیشترین اهمیت را دارند، ضعف [ادعایی] ایران و قدرت عربستان سعودی هستند.
ایران در وضعیت دشوارتری نسبت به یک نسل گذشته قرار دارد. دههها سوءمدیریت مزمن اقتصاد (که با تحریمها تشدید شده است)، فساد گسترده باعث نارضایتی عمومی شده است. به این موارد، حملات موفق اسرائیل در سال گذشته به حزبالله و پدافند هوایی ایران را نیز اضافه کنید. به علاوه، نزدیکترین متحد عرب تهران، دولت بشار اسد در سوریه، فروپاشید و نیروهای اصلی مخالف به دولت جدید تبدیل شدند.
دوم، عربستان سعودی در حال افزایش قدرت بوده و سیاست خارجی آن در چند سال گذشته متحول شده است. این کشور با حوثیها آتشبس دوفاکتو برقرار کرده، روابط خود را با قطر بهبود بخشیده و روابط بهتری با کشورهایی مانند لبنان و عراق برقرار کرده است. محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، متوجه شده است که برای رسیدن به رویای اصلی خود - نوسازی عربستان سعودی - به ثبات در منطقه نیاز دارد. قابل توجهترین نشانه این امر، افزایش روابط حسنه بین عربستان سعودی و ایران بوده است، به طوری که مقامات دو کشور به طور منظم با یکدیگر دیدار میکنند. مقامات سعودی اکنون صریحاً از مذاکرات برای یک توافق هستهای جدید با ایران حمایت میکنند.
مانع این توافق همان چیزی است که همیشه بوده است - بنیامین نتانیاهو. اما لجاجت او به طور فزایندهای از سوی عربستان سعودی یا سایر کشورهای خلیج فارس حمایت نمیشود. چرا؟ شاید آنها به دلیل تضعیف دولت ایران، کمتر نگران آن هستند؛ شاید هم به این دلیل که جنگ وحشیانه نتانیاهو در غزه، حمایت از هر چیزی که او طرفدار آن است را برای آنها دشوارتر کرده است؛ و شاید به این دلیل که آنها متوجه شدهاند که چنین توافقی در واقع بهترین راه برای مهار خطرات گسترش سلاحهای هستهای در منطقه است. علاوه بر این، یکی از مصالحههای مطرح شده - یک کنسرسیوم منطقهای که اورانیوم را غنیسازی میکند - میتواند الگوی مفیدی باشد که راه را برای طرح عربستان سعودی برای داشتن یک برنامه هستهای غیرنظامی هموار کند.
چالش پیش روی ترامپ این است که دولت او در این مورد به دو اردوگاه تقسیم شده است: واقعگرایان و نومحافظهکاران. گروه اول شامل خود ترامپ و استیو ویتکاف، مذاکرهکننده ارشد، میشود. در طرف دیگر، تندروهای مختلف علیه ایران قرار دارند که برجستهترین آنها مارکو روبیو، وزیر امور خارجه به همراه گروهی از جمهوریخواهان کنگره هستند. به نظر میرسد این دو طرف هنوز در حال مبارزه هستند و به همین دلیل است که به نظر میرسد دولت ترامپ هر چند روز یکبار لحن و تأکید خود را تغییر میدهد.
البته تندروی اصلی علیه ایران، نتانیاهو است که هشدار میدهد اگر ایران بمباران نشود، به بمب دست خواهد یافت. اما باید در نظر داشت که نتانیاهو بیش از یک دهه است که پیشبینی میکند ایران تنها چند ماه با دستیابی به بمب هستهای فاصله دارد. در واقع، نتانیاهو کتابی نوشت که در آن ادعا کرد ایران در مسیر بیوقفه به سمت بمب هستهای است - در سال ۱۹۹۵! او ادعا کرده است که جمهوری اسلامی ایران یک «فرقه آخرالزمانی مسیحایی» است - و بنابراین مذاکره با آنها بیمعنی خواهد بود. اما واقعیت این است که آنها خواهان کاهش تحریمها هستند، نه یک آتشسوزی آخرالزمانی.
با چنین مردانی باید به توافقی رسید: نه برای دوست شدن، بلکه برای خدمت به منافع مشترک در خنثی کردن خطرات مسابقات تسلیحات هستهای و ایجاد ثبات در خاورمیانهای که نسلها از جنگ و ترور زخم خورده است. ترامپ در موقعیت منحصر به فردی قرار دارد تا مخالفتهای نتانیاهو را نادیده بگیرد، از خطوط نبرد معمول واشنگتن عبور کند و از این فرصت استفاده کند.