نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

شکست سیاست مهار ایران

منبع
دنياي اقتصاد
بروزرسانی
شکست سیاست مهار ایران

دنیای اقتصاد/متن پیش رو در دنیای اقتصاد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

فارن پالیسی| گاهی می‌توان اهمیت یک رویداد را از میزان بی‌توجهی رسانه‌های جریان اصلی به آن سنجید. این دقیقا همان اتفاقی است که هفته گذشته روی داد. یعنی زمانی که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، در جریان سفرش به خاورمیانه، سخنانی بر زبان راند که شاید نشانه‌ای از تغییر اساسی در سیاست خارجی ایالات متحده باشد.
 
از آغاز اولین سفر خارجی ترامپ در دور دوم ریاست‌جمهوری‌اش، توجه رسانه‌ها عمدتا معطوف به دو موضوع بود: دریافت یک بوئینگ ۷۴۷ فوق‌لوکس از قطر به‌عنوان هدیه برای جایگزیی ایر فورس وان، یا همان هواپیمای مخصوص رئیس‌جمهور که به‌عنوان نماد تازه‌ای از فساد به باد انتقاد گرفته شد؛ و دیدار غیرمنتظره‌اش با رئیس‌جمهور جدید سوریه، احمد الشرع، پس از اعلام تصمیم دولت آمریکا برای لغو تحریم‌های دیرینه علیه دمشق. هر دو رویداد قابل‌تامل‌اند، اما آنچه در سکوت نسبی رسانه‌ها گم شد، تصمیم ترامپ برای پیشنهاد کردن شاخه زیتون به سوی ایران بود؛ اقدامی با پیامدهایی ژئوپلیتیکی فراتر از خاورمیانه.

ترامپ سه‌شنبه در ریاض اعلام کرد که آماده گفت‌وگوی مستقیم با ایران است؛ کشوری که آمریکا طی چهار دهه آن را دشمنی سرسخت قلمداد کرده است. او مدعی شد: «همان‌طور که بارها نشان داده‌ام، آماده‌ام به خصومت‌های گذشته پایان دهم و حتی با وجود اختلافات عمیق، برای جهانی باثبات‌تر، شراکت‌های تازه‌ای شکل دهم.»

در واشنگتن، کمتر باوری به اندازه پیوند استراتژیک با اسرائیل ریشه‌دار است؛ و در ادامه‌ آن، تلاش برای مهار دشمن اصلی اسرائیل، یعنی ایران. به همین دلیل، بسیاری از تحلیلگران سیاست سنتی خاورمیانه یا امیدوارند ترامپ به‌زودی این رویکرد را فراموش کند یا منتظرند این اتفاق بیفتد که ایران با یک اقدام، کاخ سفید را به عقب‌نشینی وادار ‌کند.

درست است که ترامپ سابقه چندانی در تداوم سیاست‌های اعلامی خود ندارد - نمونه‌اش سیاست تعرفه‌ای اوست - اما اگر ایالات متحده این فرصت را جدی نگیرد، بهای سنگینی خواهد پرداخت. در کارنامه‌ای مملو از تصمیمات مخرب در عرصه سیاست خارجی - از تعرفه‌های سنگین علیه متحدان گرفته تا پیشنهاد تبدیل غزه به پروژه املاک لوکس خالی از فلسطینیان - این شاید یکی از معدود مواردی است که ترامپ مسیر درستی را برگزیده است.

نگاهی به نتایج دهه‌ها خصومت آمریکا با ایران، از انقلاب ۱۹۷۹ و بحران گروگان‌گیری گرفته تا امروز، چشم‌اندازی تیره به‌ دست می‌دهد. ایالات متحده با حمایت از عراق در جنگ هشت‌ساله، نقشی غیرمستقیم در مرگ صدها هزار نفر ایفا کرد؛ جنگی که یکی از خونبارترین درگیری‌های قرن بود.

به ادعای فارن پالیسی،‌ در این تاریخچه پرفرازونشیب ایران نیز سهمی دارد: از حمایت مالی و نظامی از حزب‌الله و حماس گرفته تا حمایت از حکومت اسد در سوریه. با‌این‌حال، نباید از این پرسش گریخت که چرا ایران چنین مواضعی اتخاذ کرده است. بخشی از پاسخ در کودتای سال ۱۹۵۳ علیه دولت ملی مصدق و برقراری دیکتاتوری شاه نهفته است؛ تجربه‌ای که موجب شد تهران اسرائیل را بازوی منطقه‌ای قدرت‌های خصم غربی ببیند.

از دهه ۲۰۰۰، تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه ایران با استناد به برنامه هسته‌ای‌اش تشدید شد، اما کمتر کسی از خود می‌پرسد چرا ایران به دنبال فناوری هسته‌ای رفته است؛ آیا این تلاشی برای بازدارندگی نیست؟ در‌حالی‌که اسرائیل نیز زرادخانه هسته‌ای دارد و بارها به کشورهای همسایه حمله کرده، از جمله تجاوزهای مکرر به خاک سوریه.

در دهه ۲۰۰۰، من سال‌ها درباره کره شمالی گزارش می‌نوشتم؛ کشوری که از برخی جهات وضعیتی مشابه ایران دارد. این کشور هم احساس تهدیدی تاریخی دارد؛ جنگ کره هنوز پایان رسمی نیافته است. و همچون ایران در برجام، کره شمالی نیز در ازای محدودسازی برنامه هسته‌ای، وعده کاهش تحریم‌ها را دریافت کرده است.

اما وقتی پیونگ‌یانگ در دهه ۸۰ به‌طور جدی به سمت دستیابی به سلاح هسته‌ای رفت، هیچ‌یک از دولت‌های آمریکا نتوانستند این کشور را از این مسیر منصرف کنند. تجربه اوکراین و لیبی نشان داد که کنار گذاشتن سلاح‌های بازدارنده می‌تواند پیامدهای مرگباری در بر داشته باشد.

رویکرد ترامپ در قبال کره شمالی - که با دیدارهای سطح بالا با کیم جونگ اون همراه بود - نشان می‌دهد او در پی کاهش تنش از مسیر تعامل شخصی است. هرچند این سیاست‌ بی‌برنامه و ناپایدار بود، اما ایده بنیادینش درست بود: گاهی تنها راهِ پرهیز از جنگ، گفت‌وگو با دشمن و تلاش برای ایجاد اعتماد متقابل است؛ و این کار نیازمند زمان است، نه شتاب‌زدگی.

بدیهی‌ است که چنین رویکردی نسبت به ایران برای بسیاری در واشنگتن نامطلوب و برای اسرائیل غیرقابل‌قبول است. ایران، برای اسرائیل، نه‌فقط تهدیدی هسته‌ای، بلکه ابزاری برای تضمین حمایت بی‌وقفه آمریکا بوده است. ترامپ روز پنج‌شنبه گفت که دو کشور «به‌نوعی» درباره توافق هسته‌ای به تفاهم رسیده‌اند، اما جزئیات آن در پرده ابهام است.

با‌این‌‌حال، تحولات منطقه‌ای از تغییر خبر می‌دهند. حتی پیش از سفر ترامپ، عربستان و دیگر رقبای دیرینه ایران خواستار کاهش تنش با تهران شده بودند. به ‌نظر می‌رسد سیاست مهار خصمانه ایران به پایان راه رسیده و کشورها درمی‌یابند که دهه‌ها جنگ، هم منابع طبیعی خاورمیانه را هدر داده و هم سرمایه انسانی آن را.

برای شکستن این چرخه، ایران با ۹۰ میلیون جمعیت و یکی از اقتصادهای بزرگ جهان، باید از انزوا خارج شود و پویایی تازه‌ای میان تهران و منطقه شکل بگیرد. ما هنوز با تحقق این چشم‌انداز فاصله داریم، و شاید ترامپ هم توان یا اراده‌اش را نداشته باشد. اما طرح چنین موضوعی و وارد کردن آن به دستور کار سیاست خارجی، شاید مهم‌ترین دستاورد سفر او به خاورمیانه باشد.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

00:00/00:00

شکست سیاست مهار ایران

شکست سیاست مهار ایران
00:00
00:00
شکست سیاست مهار ایران
1 / 1
شکست سیاست مهار ایران
00:00
00:00
0 MB