جیببر اعراب

آگاه/متن پیش رو در آگاه منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
هفته گذشته، دونالد ترامپ، رییسجمهور آمریکا، در نخستین سفر خارجی خود در دوره دوم ریاستجمهوریاش، به سه کشور عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی سفر کرد. این سفر که با هدف تقویت روابط اقتصادی و نظامی با کشورهای حوزه خلیجفارس انجام شد، با امضای قراردادهای کلان و ایراد سخنرانیهای جنجالی همراه بود. ترامپ در دومین سفر خود به منطقه خلیجفارس تلاش کرد تا با جذب دلارهای نفتی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به اقتصاد و صنایع نظامی آمریکا، دستاوردی قابلتوجه بهدست آورد.
این سفر که با حضور ترامپ در پایتختهای عربستان سعودی، قطر و امارات عربی متحده همراه بود، بیشتر بهعنوان فرصتی برای تقویت پایههای پادشاهیها و جذب سرمایههای خارجی تلقی شد، در حالی که این کشورها با چالشهای جذب سرمایهگذاران مواجه هستند. نشریه نیویورکر این سفر را تنها بهعنوان معاملهای برای تخلیه صندوقهای نفتی منطقه به سود آمریکا توصیف کرد، در حالی که ترامپ در دیدار با مقامات عربی، تصویری متفاوت از کشورهای بیابانی منطقه به نمایش گذاشت و حتی آنها را با ایران مقایسه کرد که به گفته او، در مذاکرات رفتاری منطقی دارد.
عربستان سعودی؛ قراردادهای کلان و سرمایهگذاریهای عظیم
ترامپ در ۲۳ اردیبهشتماه (۱۳ مه) وارد ریاض شد و با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، دیدار کرد. در این دیدار، دو طرف توافقنامهای موسوم به شراکت راهبردی اقتصادی امضا کردند که شامل سرمایهگذاریهای کلان در حوزههای دفاعی، انرژی، فناوری و بهداشت بود. ازجمله این توافقات میتوان به قرارداد ۱۴۲ میلیارد دلاری فروش تسلیحات به عربستان اشاره کرد که شامل هلیکوپترهای بلکهاوک، سامانههای دفاع موشکی و فناوریهای سایبری میشد. همچنین، عربستان متعهد شد تا ۶۰۰ میلیارد دلار در اقتصاد آمریکا سرمایهگذاری کند. در حوزه فناوری، توافقاتی با شرکتهای آمریکایی مانند انویدیا، سیسکو و آمازون وب سرویسز برای توسعه هوش مصنوعی و زیرساختهای ابری در عربستان حاصل شد.
قطر: قراردادهای هوافضا و همکاریهای نظامی
در ۲۴ اردیبهشتماه، ترامپ وارد دوحه شد و با تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر، دیدار کرد. در این سفر، قطر ایرویز قراردادی برای خرید ۲۱۰ فروند هواپیمای بوئینگ به ارزش ۹۶ میلیارد دلار امضا کرد که بزرگترین سفارش تاریخ بوئینگ محسوب میشود. همچنین، قراردادهایی در زمینه دفاعی به ارزش ۲۷ میلیارد دلار بین دو کشور منعقد شد که شامل خرید پهپادهای MQ-۹B و سامانههای ضدپهپاد از شرکتهای ریثیون و جنرال اتمیکس بود. ترامپ در ضیافت شام رسمی در کاخ لوسیل، از قطر خواست تا نقش میانجیگرانهای در بهبود روابط ایران و آمریکا ایفا کند.
امارات متحده عربی؛ توسعه فناوری و سرمایهگذاریهای مشترک
در ۱۵ مه، ترامپ وارد ابوظبی شد و با خالد بن محمد آل نهیان دیدار کرد. در این سفر، ترامپ نشان زاید را که بالاترین نشان مدنی امارات است، دریافت کرد. یکی از مهمترین دستاوردهای این سفر، توافق برای احداث بزرگترین مرکز دادههای هوش مصنوعی خارج از آمریکا در ابوظبی بود که با همکاری شرکت G۴۲ امارات و وزارت بازرگانی آمریکا انجام شد. همچنین، ترامپ از پروژههای سرمایهگذاری امارات در آمریکا، ازجمله ساخت ورزشگاه فوتبال ۷۸۰ میلیون دلاری در کوئینز نیویورک و کارخانه آلومینیوم چهار میلیارد دلاری در اوکلاهما، تقدیر کرد.
سکوت در برابر بحران غزه و خشم افکار عمومی
در حالی که جنگ در غزه ادامه دارد و بیش از ۴۸ هزار فلسطینی کشته شدهاند، ترامپ در سفر خود هیچ اشارهای به آتشبس یا وضعیت انسانی در غزه نکرد. این سکوت با واکنشهای تند کاربران فضای مجازی و فعالان حقوق بشر مواجه شد. برخی کاربران در شبکههای اجتماعی نوشتند: ترامپ برای قراردادهای میلیاردی به خلیجفارس آمده، نه برای صلح در غزه.
طرح جنجالی ترامپ برای غزه
ترامپ در اظهاراتی جنجالی پیشنهاد داد که ایالات متحده کنترل غزه را به دست گیرد، فلسطینیان را به کشورهای همسایه مانند مصر و اردن منتقل کند و این منطقه را به یک مقصد گردشگری تبدیل کند. این طرح با واکنشهای تند کشورهای عربی مواجه شد. احمد ابوالغیط، دبیرکل اتحادیه عرب، هشدار داد که این طرح میتواند به بیثباتی منطقه منجر شود. مصر و اردن نیز به شدت با این پیشنهاد مخالفت کردند.
دیدار با جولانی و نگرانیهای امنیتی
در جریان این سفر، ترامپ با ابومحمد جولانی، رهبر گروه تحریرالشام، دیدار کرد. این دیدار که بدون هماهنگی با متحدان منطقهای آمریکا انجام شد، نگرانیهایی را در مورد حمایت غیرمستقیم از گروههای افراطی برانگیخت. منتقدان این اقدام را نشانهای از بیتوجهی ترامپ به مسائل امنیتی و حقوق بشر دانستند. سفر ترامپ به خلیجفارس با واکنشهای گستردهای در رسانهها و محافل سیاسی مواجه شد. برخی رسانهها این سفر را تلاش برای تقویت روابط اقتصادی دانستند، در حالی که دیگران آن را نادیدهگرفتن بحران انسانی در غزه و تمرکز بر منافع شخصی ترامپ تلقی کردند. فعالان حقوق بشر نیز از بیتوجهی به وضعیت فلسطینیان و امضای قراردادهای تسلیحاتی با کشورهایی با سابقه نقض حقوق بشر انتقاد کردند.
کاسبی ترامپ در خلیج فارس!
در این سفر، ترامپ همراه با هیاتی شامل وزرای خارجه، دفاع و تجار آمریکایی، قراردادهایی به ارزش یک تریلیون دلار با کشورهای عربی منعقد کرد. این توافقات شامل خرید هواپیماهای بوئینگ، توسعه هوش مصنوعی، سرمایهگذاری در زمینه انرژی و معادن و قراردادهای نظامی گسترده بود. بهعنوان مثال، عربستان سعودی و آمریکا قراردادهایی بهارزش ۶۰۰ میلیارد دلار، قطر توافقاتی به ارزش ۲۴۳ میلیارد دلار و امارات دستاوردی ۲۰۰ میلیارد دلاری را در حوزههای استراتژیک امضا کردند. همچنین، شاهزاده طحنون بن زاید در دیدار با ترامپ، سرمایهگذاری ۱.۴ تریلیون دلاری امارات در آمریکا را اعلام کرد. در حوزه نظامی نیز ترامپ قراردادهایی به ارزش ۱۴۲میلیارد دلار با سعودیها و خرید ۱۶۰ فروند هواپیمای جنگی برای قطر را رقم زد.
سیاست موازنه مثبت و شکستهای امنیتی
کشورهای عربی، با وجود وابستگی به آمریکا برای تضمین امنیت، از سقوط حکومتهای منطقه در انقلابهای عربی و حملات گروههای مقاومت یمنی به ساختارهای حیاتی خود، آسیبهای جدی دیدهاند. این واقعیت، سیاست موازنه مثبت آنها را در قبال قدرتهای غربی و اسرائیل پدید آورده است. ترامپ در این چارچوب، خود را بهعنوان ناجی منطقه در برابر تهدیدات ایران و محور مقاومت جای داد و سیاست خود را در تقابل با ایران تقویت کرد. این در حالی است که ترامپ در دیدارهای متعدد با ایرانیها، رفتار آنها را در مذاکرات منطقی و هوشمندانه توصیف کرده بود؛ این متناقضگویی، سوالهایی درباره واقعیتگرایی سیاست خارجی ترامپ ایجاد میکند.
آیا این سفر دستاوردی برای مردم منطقه داشت؟
در حالی که واشنگتن با تقویت همپیمانان منطقهای خود قصد دارد محور اقتصادی- سیاسی- امنیتی جدیدی برای مهار چین، روسیه و ایران ایجاد کند، سیاستهای آمریکا در سوریه، عراق و لبنان نشاندهنده رویکردی تخریبی است. تحریمهای گسترده، تروریسم و جنگهای داخلی، بارها این سیاست را متهم به تضعیف ثبات منطقه کردهاند. ترامپ در پایان این سفر، اقدام به لغو تحریم سوریه کرد و این اقدام را بهعنوان لطف به ابراز امیدواری برای پیوستن دمشق به پیمان ابراهیم و واگذاری میادین انرژی خود به غرب تبلیغ کرد، در حالی که شکست ارتش آمریکا در جنگ با مجاهدان یمنی، تردیدهایی جدی درباره قابلیت دفاع از امنیت منطقه ایجاد کرده است.
امنیتی که قابل خرید است؟
حکام عربی، با اتکا بر قدرت نظامی آمریکا، مانند خریداران عطرهای فرانسوی، به دنبال خرید امنیت هستند؛ اما واقعیت شکستهای اخیر ارتش آمریکا در میدان عمل، این سوال را مطرح میکند که آیا این کالای امنیتی واقعا قابل فروش است یا تنها مقدمهای برای چرخههای جدید بیثباتی خواهد بود؟ آنچه اکنون مشهود است، تقویت چرخه وابستگی اقتصادی و امنیتی کشورهای منطقه به آمریکاست، در حالی که سرمایههای محلی به جای توسعه داخلی، به سمت بازارهای غربی هدایت میشوند.
سفر دونالد ترامپ به کشورهای حوزه خلیجفارس، بیش از آنکه به تقویت صلح و ثبات منطقه کمک کند، بر منافع اقتصادی و شخصی متمرکز بود. سکوت در برابر بحران غزه، طرحهای جنجالی برای آینده این منطقه و دیدار با چهرههای بحثبرانگیز، نشاندهنده رویکردی است که منافع اقتصادی را بر ارزشهای انسانی و حقوق بشر ترجیح میدهد.