آخرین مرد ایستاده! فرزند بازمانده هولوکاست که دشمن صهیونیسم است

فرهیختگان/متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
محمدعلی یزدانیار| فرزند بازمانده هولوکاست با ریشهای یهودی، تحصیلکرده، باهوش، سخنور و دقیق؛ چنین فردی باتوجه به پیشینه خود باید احتمالاً یک مغز متفکر صهیونیست باشد، اما نه! بازی روزگار را ببین، یک چنین فردی داریم و به او میگویند «تنها متخصص امور غزه در جهان.» یکبار گابور مته مجار در مورد او گفته بود «اگر در دنیایی که فینکلشتاین و پاپه عمرشان را روی بحران فلسطین گذاشتهاند شما از این موضوع بیاطلاعید، یعنی خودتان نمیخواهید که در مورد رنج غزه بدانید.» پروفسور نورمن فینکلشتاین، دانشمند یهودیآمریکایی مردی است که یکتنه برای شناساندن رنج غزه به جهان تلاش میکند.
سؤال مهم؛ این نورمن فینکلشتاین که بعد از هفتم اکتبر معروف شده کیست؟
نورمن فینکلشتاین پژوهشگر و نویسندهای است که به دلیل تحلیلهای صریح و انتقادی از سیاستهای رژیم اسرائیل و دفاع از حقوق فلسطینیان به چهرهای شناختهشده تبدیل شده است. او که فرزند بازماندگان هولوکاست است، در سال ۱۹۸۸ دکترای علوم سیاسی خود را از دانشگاه پرینستون دریافت کرد و پس از آن در دانشگاههای معتبری چون دانشگاه نیویورک، دانشگاه راتگرز و دانشگاه دیپال به تدریس پرداخت. فینکلشتاین در سال ۲۰۰۷ از دانشگاه دیپال شیکاگو اخراج شد، اتفاقی که بسیاری از حامیانش آن را پیامد مستقیم مواضع انتقادی او نسبت به اسرائیل و فشارهای سیاسی دانستند. این رویداد جنجالبرانگیز باعث شد بحثهای گستردهای درباره آزادی آکادمیک و محدودیتهای بیان در محیطهای دانشگاهی شکل بگیرد. مهمترین اثر او «صنعت هولوکاست» نام دارد که در آن به بررسی ابزاری شدن رنج یهودیان برای توجیه سیاستهای اسرائیل پرداخته است. فینکلشتاین با رویکردی مستند و تاریخی نشان داده که چگونه انتقاد از دولت اسرائیل اغلب به نادرستی بهعنوان «یهودیستیزی» معرفی میشود. آثار او اگرچه مورد ستایش بسیاری از محققان مستقل قرار گرفته، اما همواره با واکنشهای خصمانه محافل صهیونیستی روبهرو شده است. فینکلشتاین باوجود تمام فشارها و محدودیتهای حرفهای، همچنان به کار پژوهش و نوشتن ادامه داده و خود را وقف دفاع از حقوق فلسطینیان کرده است. او در سخنرانیها و مصاحبههایش همواره بر این نکته تأکید دارد که صلح واقعی در خاورمیانه تنها از طریق بهرسمیتشناختن حقوق انسانی فلسطینیان و پایاندادن به اشغالگری ممکن خواهد بود.
جان کلام فینکلشتاین چیست؟
نورمن فینکلشتاین با استناد به اسناد بینالمللی، سیاستهای اسرائیل در فلسطین را نمونهای بارز از اشغالگری و نقض سیستماتیک حقوق بشر میداند. او در تحلیلهای خود به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل مانند قطعنامههای ۲۴۲ و ۳۳۸ اشاره میکند که خواستار خروج اسرائیل از سرزمینهای اشغالی شدهاند. فینکلشتاین با بررسی گزارشهای سازمانهای حقوق بشری مانند «هیومن رایتس واچ» و «بتسیلم» نشان میدهد که چگونه ساخت شهرکهای غیرقانونی، جابهجایی اجباری فلسطینیان و اعمال سیستم قضایی دوگانه، حقوق اولیه فلسطینیان را نقض کرده است. او همچنین به مصاحبهها و اسناد رسمی استناد میکند که نشان میدهد برخی محافل از هولوکاست بهعنوان ابزاری سیاسی برای توجیه اقدامات اسرائیل و سرکوب هرگونه انتقاد استفاده کردهاند. فینکلشتاین راهحل این مناقشه را نه در گفتوگوهای بیحاصل سیاسی، بلکه در اجرای دقیق قوانین بینالمللی میداند که شامل پایان اشغال نظامی، بازگشت آوارگان بر اساس قطعنامه ۱۹۴ سازمان ملل و برابری حقوقی تمام ساکنان منطقه است. تحلیلهای او که مبتنی بر مدارک مستند و رویکردی حقوقی است، نشان میدهد مسئله فلسطین در درجه اول یک بحران انسانی و حقوقی است که راهحلهای روشنی در چهارچوب قوانین بینالمللی دارد.
مرد میدان بحثبرانگیزها!
یکی از چالشبرانگیزترین دیدگاههای فینکلشتاین، نقد صریح بهرهبرداری سیاسی از هولوکاست است که در کتاب «صنعت هولوکاست» بهتفصیل به آن پرداخت. او معتقد است برخی محافل از این تراژدی تاریخی بهعنوان ابزاری برای توجیه سیاستهای اسرائیل استفاده میکنند. موضع دیگر او که مخالفتهای زیادی برانگیخت، حمایتش از جنبش مقاومت اسلامی (حماس) بود که آن را واکنشی مشروع به اشغالگری خواند. همچنین، او صهیونیسم را نه یک جنبش ملی یهودیان، بلکه پروژهای استعماری میداند که با حقوق فلسطینیان در تضاد است. این اظهارات موجب شد بسیاری او را به یهودیستیزی متهم کنند؛ هرچند او همواره تأکید کرده که منتقد سیاستهای اسرائیل است، نه یهودیان.
صهیونیستها با او چه کردهاند؟
واکنش یهودیان و صهیونیستها به نورمن فینکلشتاین را میتوان به سه دسته کلی تقسیم کرد: نخست، محافل صهیونیستی و نهادهای حامی اسرائیل همواره حملات سازمانیافتهای را علیه او ترتیب دادهاند. برای مثال، «سازمان ضد افترا» بارها او را به «یهودیستیزی» متهم کرده و کمپینهایی برای منزوی کردنش راه انداخته است. دوم، برخی چهرههای یهودی منتقد اسرائیل، مانند نوام چامسکی، از حق او برای بیان نظراتش دفاع کردهاند، اما با محتوای برخی مواضعش، مانند حمایت از حماس، مخالفت نشان دادهاند. سوم، جامعه یهودیان سنتی که معمولاً موضعی محافظهکارانه دارند، او را به دلیل انتقادهایش از اسرائیل «خائن» میدانند و حتی برخی در مراسم یهودی مانند «یوم کیپور» او را طرد کردهاند. یکی از بارزترین نمونههای واکنشها، اخراج او از دانشگاه دیپال در سال ۲۰۰۷ بود که بسیاری آن را نتیجه فشارهای لابیهای صهیونیستی دانستند. خود او در واکنش به این اتفاق تأکید کرد که اخراجش هیچ ارتباطی با شایستگیهای علمی او نداشته؛ چراکه حتی کمیته بررسی پرونده او در دانشگاه، با اکثریت آرا، تمدید قراردادش را توصیه کرده بود. او این رویداد را بهعنوان بخشی از یک الگوی گستردهتر سرکوب صدای منتقدان اسرائیل در محیطهای آکادمیک تحلیل کرد و البته اذعان داشت که حاضر نیست بهخاطر حفظ موقعیت شغلی، از مواضع اخلاقی خود در دفاع از حقوق فلسطینیان عقبنشینی کند. این رویکرد او توسط فعالان حقوق بشری آکادمیک بسیار تحسین شد. همچنین او در جریان یک رویداد اعتراضی علیه تهاجم به غزه در سال 2014، توسط پلیس نیویورک بازداشت شد که بحثهای زیادی را در محافل آکادمیک برانگیخت.
او در مورد هفت اکتبر چه میگوید؟
نورمن فینکلشتاین در تحلیل رویدادهای هفتم اکتبر، با حفظ مواضع پیشین خود، این اقدامات را در چهارچوب مقاومت در برابر اشغالگری چند ده ساله مورد بررسی قرار میدهد. او ضمن محکومکردن خشونت علیه غیرنظامیان، تأکید میکند این رویدادها را باید در بستر تاریخی سرکوب سیستماتیک فلسطینیان و محاصره غزه فهمید. فینکلشتاین با استناد به حقوق بینالملل، استدلال میکند که مردم تحت اشغال، حق مقاومت مسلحانه دارند؛ هرچند او بهصراحت تأکید میکند این حق شامل حمله به غیرنظامیان نمیشود. او در تحلیل خود به گزارشهای سازمانهای حقوق بشری اشاره میکند که نشان میدهد خشونتهای اخیر در ادامه چرخهای از ظلمهای تاریخی است که ریشه در اشغالگری دارد. این پژوهشگر آمریکایی همچنین از جامعه بینالمللی به دلیل سکوت در برابر محاصره غزه و اشغال سرزمینهای فلسطینی انتقاد میکند و معتقد است تا زمانی که حقوق اساسی فلسطینیان نادیده گرفته شود، چنین چرخهای از خشونت ادامه خواهد یافت.
فینکلشتاین و راهحل دودولتی
نورمن فینکلشتاین راهحل دودولتی را بهعنوان یک توهم سیاسی رد میکند و معتقد است این طرح دیگر غیرواقعبینانه است؛ چراکه گسترش شهرکهای صهیونیستی در کرانه باختری، هرگونه امکان تشکیل دولت فلسطینی مستقل و پیوسته را از بین برده است. او استدلال میکند اسرائیل با سیاستهای شهرکسازی خود عمداً زمینههای اجرای این راهحل را تخریب کرده و در عوض خواستار یک دولت دموکراتیک واحد با حقوق برابر برای تمام ساکنان منطقه - اعم از یهودی و فلسطینی - است که تنها راه عادلانه و عملی برای پایاندادن به آپارتاید کنونی است.
و سخن آخر؛ چرا فینکلشتاین ترجمه نمیشود؟
پاسخ به این سؤال سخت است، اما میتوان چند نکته را در این زمینه با ظن و گمان و تحلیل حدس زد. مورد اول ممکن است این باشد که گرچه مواضع فینکلشتاین بسیار ضد اسرائیلی است اما مبنایی که او بر اساس آن گفتمانش را پیش میبرد یک گفتمان سیاسی، اجتماعی و حقوقی است و این با گفتمان غالب آرمان فلسطین در داخل میهن ما متفاوت است. نکته دوم اینکه در ایران، گاه ترجمه کتابهای سیاسی نه بر اساس ارزش علمی، بلکه بر اساس «کاربرد تبلیغاتی» آنها انتخاب میشود. آثار فینکلشتاین اگرچه انتقادی هستند، اما ممکن است بهاندازه کتابهای پرادعاتر (با هر رویکردی در مسئله اسرائیل- فلسطین) مورد توجه قرار نگیرند. با نگاهی به کتابهای ترجمه شده در این موضوع، میتوان فهمید چنین تحلیلی، صحتی نسبی دارد و صد البته که سومین نکته احتمالاً این است که ناشران بزرگ ما ترجیح میدهند آثاری را منتشر کنند که خطوط قرمز بینالمللی در آن کمابیش رعایت شدهاند. به نظر میرسد برای خواندن آثار فینکلشتاین به فارسی باید منتظر یک ناشر و مترجم جسور بمانیم!