نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

استاد دانشگاه تهران: جمهوری اسلامی در آستانه ورود به سومین دوره اصلاحی خود است

منبع
اعتماد
بروزرسانی
استاد دانشگاه تهران: جمهوری اسلامی در آستانه ورود به سومین دوره اصلاحی خود است

اعتماد/متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

مهدی بیک اوغلی|مذاکرات ایران و امریکا از منظر جامعه‌شناختی و ارتباطی چه معنا و مفهومی دارد؟ جامعه ایرانی با چه دورنمایی به مساله مذاکرات می‌نگرد و چه توقعی از آن دارد؟ در صورت دستیابی به توافق، جامعه ایرانی وارد چه هنگامه‌ای می‌شود؟ اینها پرسش‌هایی هستند که فارغ از فضای سیاسی و دیپلماسی در بطن جامعه ایرانی جریان دارد. مردمی که همواره برای آنها ارتباط با جهان پیرامونی در اولویت بوده، این‌بار نظاره‌گر کنشگری دولت و نظام سیاسی هستند تا ببینند از بطن این گفت‌وگوها چه آورده‌ای نصیب آنها می‌شود. تقی آزادارمکی، جامعه‌شناس اما معتقد است که اهمیت مذاکرات ایران و امریکا در عبور هر دو کشور در کلیشه‌های قبلی است؛ کلیشه‌هایی که طی سال‌های متمادی مانند دیواری بلند مانعی در برابر تفاهم ایجاد کرده و دو طرف را از دستیابی به توافق دور نگه داشته بود. آزادارمکی در عین حال، مساله توافق را برای ایران مساله مهمی ارزیابی کرده و معتقد است، ایران در دوران پساتوافق به سمت تحقق اهدافی چون توسعه و مردمسالاری جهش کرده و تلاش می‌کند فاصله خود را با این گزاره‌های ضروری کم کند. او همچنین به نقش طبقه متوسط در تفسیر مفاهیم تازه و چرخش از قیام حسینی به صلح حسنی اشاره کرده و این گزاره را دارای اهمیت تاریخی می‌داند. این جامعه‌شناس کنشگری دولت پزشکیان در شرایط حساس فعلی را یک کنشگری تاریخی معرفی کرده و معتقد است پزشکیان با تبدیل مذاکرات از مذاکراتی مختص دولت به مذاکراتی مرتبط با حاکمیت، بیشترین نقش را در تحقق این توافق احتمالی خواهد داشت.

تحلیل ابعاد و زوایای گوناگون مذاکرات ایران و امریکا در جریان است. اما کمتر شاهدیم که این گفت‌وگوها از منظر اجتماعی و ارتباطی مورد ارزیابی قرار بگیرد. شما به عنوان یک جامعه‌شناس چه درکی از این گفت‌وگوها دارید؟

اساسا ایرانیان هرگز خودشان را خارج از چرخه رابطه با جهان خارج ندیده‌اند. هر چند شاید در برخی برهه‌ها، نظام‌های سیاسی ایرانی با دوگانه‌های سنت و مدرنیته؛ جهان اسلام و جهان غرب و... سعی در دوگانه‌سازی و جداسازی جامعه ایرانی با جهان پیرامونی‌اش داشته‌اند، اما جامعه ایران به دلایل گوناگون هرگز خود را خارج از جهان نمی‌دیده است. اساسا پدیده قدرتمند مهاجرت ایرانیان جدا از دلایل گوناگون رفاهی، اداری، اجتماعی و... در راستای همین روحیه ارتباط با جهان قابل تفسیر است. از سوی دیگر ایرانی‌ها بیشترین تحرک را در فضای مجازی دارند و از تکنولوژی‌های به‌روز استفاده می‌کنند. اینها همه نشانه ارتباط ایران با جهان است. ایران خود را بخشی از جهان بزرگ‌تر می‌داند و به‌رغم همه محدودیت‌ها همواره با آن در ارتباط بوده‌ است. با این معنا ایرانیان همواره به دنبال ارتباط با جهان بوده و از تنش و جنگ و تنازع دور بوده‌اند. با چنین پیش‌فرض‌هایی مشخص می‌شود که مذاکرات برای ایرانیان یک تجربه روتین و معنادار است. تحقق یک انتظار تاریخی و کهنه ایرانیان است که همواره به دنبال حل تعارضات با جهان غرب و شرق و... است. ایرانیان چنین انتظاری را دارند و خود همواره رابطه خود را با جهان تنظیم می‌کنند. ایرانیان هم مهاجرت می‌کنند و هم کالاهای غربی را مصرف می‌کنند تا با جهان در ارتباط باشند. از این طریق احساس سرزندگی و شادی می‌کنند و این رابطه وجودی را با جهان دارند. می‌خواهم بگویم آغاز مذاکرات ایران و امریکا یک سکانس از مناسبات ارتباطی ایرانیان با جهان است. نظام سیاسی هم به مذاکرات تن داده، چون خواسته ایرانیان همین است. مذاکرات برای ایرانیان چیز شاق و عجیبی نیست که برای آن شادی و هورا بکشند و در زمان به وجود آمدن موانع فریاد وا اسفا سر دهند. مردم ایران از منظر وجودی با جهان در رابطه‌اند.

این روزها بسیاری از ایرانیان اخبار مذاکرات را دنبال کرده و ابعاد گوناگون آن را پیگیری می‌کنند. این پیگیری به چه معناست؟

طبیعی است که مردم به دنبال یک عمل سیاسی نتیجه‌بخش هستند. مردم به پزشکیان رای دادند، چون گفتمان تنش‌زدایی، توسعه رابطه با جهان و مذاکره برای حل مشکلات را داده بود. مردم رقیب پزشکیان را از میان به در کردند، چون به دنبال افزودن به تنش‌ها بود. تفاهم با امریکا، ناترازی‌ها را حل کرده و پروسه توسعه و رشد را محقق می‌کند. اما حتی اگر فرض بگیریم که مذاکرات به نتیجه مورد نظر نرسد، جامعه خود را در بخشی از جامعه جهانی قرار داده و یک زیست جهانی دارد. طرفی که در این میان از عدم توافق ضرر می‌کند، نظام سیاسی است. نظام سیاسی باید مذاکرات را به نتیجه برساند، چون مردم این را می‌خواهند.

وقتی درباره ارزش‌های جامعه صحبت می‌کنیم، ناخودآگاه ذهن به سمت طبقه متوسط به عنوان حاملان ارزش‌های جامعه می‌رود. طبقه متوسط جامعه ایرانی چه نقشی در مذاکرات اخیر دارد؟

من و شما بارها درباره تحرکات این طبقه صحبت کرده‌ایم. طبقه متوسط امروز حاضر و منتظر است. عمل این طبقه می‌تواند مخرب، تقویتی و فعال هم باشد. کنش این طبقه وقتی مخرب می‌شود که ببیند نظام سیاسی توجهی به مطالبات مردم ندارد. اما امروز طبقه متوسط، مدارا می‌کند و آگاهی‌بخشی صورت می‌دهد. از مدارا، وفاق، همبستگی، انسجام و...سخن می‌گوید. از روشنفکران ایرانی و طبقه متوسط کمتر روایتی درباره فروپاشی و براندازی شنیده‌ام. البته هستند برخی افراد و متفکرانی که چنین می‌گویند، اما صدای بلندی ندارند. اکثریت این طبقه و روشنفکران درباره عبور از مشکلات از طریق آشتی و وفاق و ارتباطات صحبت می‌کنند. این طبقه در حال مفهوم‌سازی این معناست که حتی اگر توافقی صورت گرفت، اکت‌ها به دور از عصیان اجتماعی باشد. چرخشی که نظام سیاسی اخیرا صورت داده، چرخش عظیمی است. ساختاری که سال‌ها مرگ بر امریکا می‌گفت، امروز با امریکا مذاکره می‌کند. طبقه متوسط و ایرانیان این رویکرد را هرگز به استهزا نگرفتند و آن را تایید کردند. در واقع این طبقه گفتمان رهبری را تایید می‌کنند. چرخش از قیام حسینی به صلح حسنی، مورد تایید مردم قرار گرفت . رهبری این چرخش را ارایه کردند و طبقه متوسط آن را مفهوم‌سازی کرده و جامعه را با آن آشنا می‌کند. این اتفاق کمی نیست. این تعارضات می‌تواند هر جامعه‌ای را با تکانه‌های بزرگ مواجه کند، اما حضور طبقه متوسط است که باعث هضم موضوع توسط جامعه می‌شود.

برخی معتقدند ایران به یک نقطه غیر قابل بازگشت رسیده است. انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1403 و پس از آن آغاز مذاکرات دوجانبه با امریکا شرایط متفاوتی را ایجاد کرده است. بنابراین امکان بازگشت به عقب را برای این تحولات را نمی‌توان متصور شد. آیا چنین تفسیری از رخدادهای ایران درست است؟

کاملا درست است. ما به انتهای یک چرخه رسیده‌ایم و مهیای رسیدن به یک دوره تازه هستیم. این چرخه‌ها از منظر فلسفی معنادار است. ایران در این مرحله قرار دارد. ما به یک پیچ بزرگ تاریخی رسیده‌ایم. رسیدن به این پیچ به این معنا نیست که ایران به اضطرار و با فشار این‌گونه حرکت می‌کند. امریکا ما را به این نتیجه نرسانده است. ما پذیرفته‌ایم که باید تغییر کنیم. وفاقی که میان اصلاح‌طلبان و اصولگرایان معقول، میانه‌رو‌ها از یک طرف و مردم دهک‌های مختلف شکل گرفته در راستای چنین حرکتی قابل تفسیر است. این یک اتفاق تاریخی است. ما در دوراهی صلح یا جنگ قرار نداریم. البته لازم است نیروهای نظامی ما همواره فریاد آمادگی سر دهند، اما جامعه به دنبال صلح است. اکثریت جامعه و نیروهای سیاسی مهیای حرکت به سمت یک دوران تازه هستند.

دوران پساتوافق هم نیاز به تحلیل دارد. برخی معتقدند دوران پساتوافق دوران آشتی و توافق در داخل است. نظر شما در این خصوص چیست؟

نباید برای نظام سیاسی شرط گذاشت. اما معتقدم که نظام سیاسی لاجرم به این سمت حرکت می‌کند. اگر نمی‌خواست تغییر پیدا کند که وارد مذاکره نمی‌شد. باید قبول کرد اتفاق عجیبی در ایران رخ داده است. امریکا دشمن ایران بوده، اما امروز با این کشور برای منافع ملی مذاکره صورت گرفته است. تا دیروز ایران با 1+5 گفت‌وگو می‌کرد، اما امروز با امریکا به صورت دوجانبه گفت‌وگو می‌کند. این نشانه قدرت ایران است. دستیابی به همبستگی ملی و آشتی عمومی لازمه ورود به این دوران تازه است. حتی همین امروز هم وفاق در کشور رخ داده است. من و شما به خاطر بیان این حرف‌ها تنبیه نمی‌شویم. کسی برای من پرونده باز نمی‌کند و شما هم احضار نمی‌شوید. اینها نتیجه خودخواسته ورود به این عصر تازه است. جامعه ایرانی و نظام سیاسی در حال ورود به این عصر تازه است.

روی دیگر سکه، تیپیکال سیاستمداران امریکایی است. لحن آنها با ایران متفاوت با گذشته است و از بیان دیدگاه‌های حاشیه‌ساز تا حد ممکن خودداری می‌کنند. این نوع رفتارهای طرف مقابل را چطور می‌توان ارزیابی کرد؟

قصد طرف مقابل به نتیجه رساندن مذاکرات است.آنها از ورود به جنگ و تنش اجتناب می‌کنند. یک‌سال پیش گفتم ترامپ به سمت تنازع با ایران نمی‌رود. حتی به فرض شکست خوردن مذاکرات می‌دانند باید وارد فاز گفت‌وگوهای دیگری شوند. بنابراین دلیلی برای بی‌احترامی به ایران قوی ندارند. ایرانی که دولتی در آن روی کار است که اکثریت ایرانیان پشت سر آن ایستاده‌اند. مذاکره‌کنندگان ایرانی هم خوب عمل کرده و از حاشیه‌سازی پرهیز می‌کنند. آنها در حال صورت‌بندی درست مذاکرات هستند. کار هم خوب پیش می‌رود. این دور مذاکرات بهترین تجربه مذاکراتی ایران طی 200سال گذشته است.

موضوع مهم بعدی، کنشگری دولت چهاردهم در این فضای خاص است. برخلاف برخی روسای جمهور قبلی که مذاکرات را دنبال می‌کردند، پزشکیان هوشمندانه از اینکه مذاکرات را به نام دولت سند بزند، پرهیز می‌کند. دولت تلاش می‌کند مذاکرات را مساله نظام معرفی کند. تا چه اندازه این گارد دولت در رسیدن به تفاهم اثرگذار است؟

در قصه رابطه با امریکا و غرب هرگز دولت‌ها کاره‌ای نبودند، تاثیری هم نمی‌توانستند بگذارند. این نظام و حاکمیت است که باید پای کار بیاید. در همین مذاکرات دو طرف مذاکرات را راهبری می‌کنند. یک طرف، ترامپ به عنوان نماد جامعه امریکایی و این سو، حضرت آقا به عنوان نماد جمهوری اسلامی مذاکرات را رهبری می‌کنند. این اتفاق مناسبی است. در گذشته دولت‌ها مذاکره می‌کردند و بعد مخالفان و... زیر میز مذاکرات می‌زدند. امروز آقای پزشکیان با هوشمندی موضوع را به رهبری واگذار کرده و خودش در شمایل رییس جمهور بحث را راهبری می‌کند. از این طریق همه تعارضات در داخل کشور رفع شده‌اند. دیگر تعارضی میان دولت، قوه قضاییه و مجلس و نیروهای نظامی و...وجود ندارد، چون فرماندهی مذاکرات با رهبری است. چرا این‌گونه است؟ چون فرض دیگری که هم حاکمیت ایران دارد و هم امریکا درباره آن صحبت می‌کند، تنازع است. فرماندهی کل قوا در ایران رهبری است. برای اجتناب از تنش و جنگ، این رهبری است که باید به میدان بیاید و نیروها را هدایت کند. نقش دولت و شخص آقای رییس‌جمهور در پذیرش این نقش‌ها بسیار مهم است. یکی از دلایل این پذیرش این است که پزشکیان دغدغه جانشینی ندارد. از سوی دیگر خود را نماینده یک گروه سیاسی خاص نمی‌داند که بخواهد مثلا اصلاح‌طلبان را پیروز کند. از ابتدا خود را نماینده مردم و نظام سیاسی دانسته است. این گزاره‌ها کمک کرده که فضای سیاسی داخلی از تنش دور و اگر توافق حاصل شود، دوره درخشش مهم ایران از آغاز می‌رسد. در واقع ایران سومین دوره جمهوری اسلامی سوم را آغاز می‌کند.

درباره سومین دوره جمهوری اسلامی ایران توضیح می‌دهید؟

هر ساختاری دوره‌های تحولی و اصلاحی را دارد؛ مثلا فرانسه جمهوری پنجم را پشت سر می‌گذارد. دوره اول جمهوری دوران امام (ره) تا پایان جنگ است. دوره دوم جمهوری، دوران پساجنگ تا دوران جدید است و دوران سوم جهش کشور به سمت توسعه خواهد بود. در جمهوری دوم، مساله ایران هرگز توسعه و دموکراسی نبوده است. در جمهوری اسلامی سوم، مساله توسعه و مردم‌سالاری، هدف ایران می‌شود. مدافعان توسعه و دموکراسی، نظام سیاسی را صورت‌بندی می‌کنند. ترکیب نیروهای سیاسی و اجتماعی در این دوران تغییر می‌کند.

به عنوان یک متفکر نتیجه مذاکرات را با توجه به داده‌های موجود چطور ارزیابی می‌کنید؟

من بسیار خوشبین هستم، حتی اگر امروز هم مذاکرات بدون نتیجه تمام شود، جمهوری اسلامی را پیروز می‌دانم، چون جمهوری اسلامی خود را از یک کلیشه نجات داد و آن کلیشه امریکای دشمن است که دیگر قدرت ایران را پذیرفته و حاضر به مذاکره با ایران شده است. امریکای دشمن، ستیزه‌گر و ...حاضر به مذاکره و معامله با ایران شده است. این روند باعث تغییر دیدگاه همه ما به شرق و غرب شده است. نگاهی که امروز درباره روسیه و چین وجود دارد، بسیار جالب است. ما از ضدیت با روسیه به نقد روسیه رسیده‌ایم یا دوستان روسیه و چین امروز روسیه و چین را نقد می‌کنند. اگر مذاکره جواب بدهد، ما وارد یک دوران تازه از روابط می‌شویم. جالب است مذاکرات در رم و مسقط انجام می‌شود. نمادی از گفت‌وگوی شرق و غرب. کلیشه‌های قبلی مانند مذاکرات در ژنو، پاریس، وین، استانبول و...جای خود را به گفت‌وگوهای رم و عمان داده است. حتی مذاکره‌کنندگان قبلی هم جای خود را به افراد تازه داده‌اند. انگار دو طرف می‌خواهند از همه کلیشه‌های قبلی برای دستیابی به توافق عبور کنند.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

00:00/00:00

استاد دانشگاه تهران: جمهوری اسلامی در آستانه ورود به سومین دوره اصلاحی خود است

استاد دانشگاه تهران: جمهوری اسلامی در آستانه ورود به سومین دوره اصلاحی خود است
00:00
00:00
استاد دانشگاه تهران: جمهوری اسلامی در آستانه ورود به سومین دوره اصلاحی خود است
1 / 1
استاد دانشگاه تهران: جمهوری اسلامی در آستانه ورود به سومین دوره اصلاحی خود است
00:00
00:00
0 MB