سرمقاله خراسان/ آستانه نان!

خراسان/ «آستانه نان!» عنوان یادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم مسعود حمیدی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
ساعت ۹ صبح هفتم دیماه ۹۶، عرصه میدان شهدای مشهد مقدس، جمعی از مال باختگان مؤسسات منحل شده تجمع کردند و شعارهایی سر دادند( این نوع تجمع در آن روزها بسیار عادی بوده و در روزهای قبلتر هم این اجتماعها در گوشه و کنار مشهد جلوی در مؤسسات منحل شده به وجود آمده بود) خشم این مال باختگان قابلدرک بود اما رفتهرفته این خشم و شعارها رنگ و بوی دیگر گرفت.اگرچه اقدام دولت برای انحلال مؤسسات بدون پشتوانه مالی و قانونی برای جلوگیری از یک فاجعه بزرگتر بود و حتی تخصیص منابع انجامشده برای سامان دهی مال باختگان مورد انتقادات زیادی بوده و هست و اقتصاد کشور در نوعی آرامش به سر میبرد اما همین اجتماع ساده به بحرانی برای کشور تبدیل شد و نهایتاً شاهد سلسله رویدادهای دیگری در عرصه داخلی و بینالملل بودیم. از خروج ترامپ از برجام تا رها شدن فنر دلار و کلی معضلات دیگر که گریبان کشور را گرفت.اما چرا رویداد دیماه ۹۶ مهم است؟ موضوع آستانه تحمل اجتماعی است که اگر بهخوبی درک نشود ممکن است فاجعهآفرین باشد. امروز چندین عارضه جدی آستانه تحمل اجتماعی مردم را بهصورت آشکار تهدید میکند؛ خشکسالی و بیآبی در دمای ۴۰ درجه، قطعی مداوم و بعضاً بدون برنامه برق و گردوخاک از یکسو، شرایط سخت اقتصادی که قابل قیاس با شرایط معتدل ۹۶ نیست از سویی دیگر همانند آتش زیر خاکستر آستانه تحمل اجتماعی مردم را تهدید میکند. در چنین شرایطی جستهوگریخته خبرها و یا خبرسازیهایی درخصوص تجمع صنوف مانند کامیون داران، باربریها و حتی کشاورزان شنیده میشود. اما شاید ملموسترین آن، موضوع نان و نانواییهاست که از اوایل اردیبهشت به دلیل برخی ملاحظات درست یا غلط از سوی مدیران میانی دولت( بهمانند نحوه سامان دهی مؤسسات منحله در سال ۹۶) برخی حمایتهای دولتی از نانواییها معوق شده است و این اقدام خشم نانواییها را در پی داشته است و امروز شنیده میشود که نانواییها تجمع میکنند، قیمت نان را به بهانههایی افزایش دادهاند یا عمداً و سهواً کارشکنی میکنند؛ البته هنوز هیچ خللی در توزیع و عرضه نان مایحتاج مردم به وجود نیامده است و شاید تصمیم دولت برای سامان دهی یارانه نان کاملاً قابل دفاع باشد اما این که این تصمیم در چه شرایطی قابلاجراست قابلبحث جدی است. هرچند نمیتوان این گزاره را رد کرد که« شرایط خاص فعلی در مقابل شرایط خاص آینده ممکن است در حد یک شعله کوچک مقابل یک آتش سوزی نهیب باشد» مثلاً در موضوع بنزین بر کسی پوشیده نیست و امروز جامعه ایران بر این وفاق است که قیمت بنزین به خاطر همین ملاحظات چندین سال است راکد مانده و امروز به تابویی از ترس اجتماعی تبدیل شده است که مبادا به قیمت بنزین دستزده شود و بحران حادث شود. شاید مدیر میدان در عرصه نان و نانواییها بر این مبحث کاملاً مسلط و در حال مدیریت درست باشد که امیدواریم چنین باشد. اما حقیقت ماجرا این است که دولت بهمانند سال ۹۶ در حال تکرار خطاست اما به نحوی دیگر؛ این که یک ماه است حمایتهای دولتی از نانواییها قطع یا کمرنگ شده و هیچ توضیح رسانهای در این خصوص داده نمیشود و هیچگونه اقناعسازی عمومی انجام نمیشود و تصمیمات پشت درهای بسته اتخاذ میشود نگرانکننده است؛ امروز کشور در آستانه تحمل اجتماعی خود است و حتی شرایط بینالمللی هم به این آستانه فشار میآورد. قطعاً معاندین در کمین نشسته اند و این آستانهها را تشدید و تحریک میکنند و یا حتی تنشآفرینی و اضطراب زایی میکنند که آستانه را به نقطه اوج برسانند اما مدیر میدان باید بداند شرایط امروز بههیچعنوان قابل قیاس با دیماه ۹۶ نیست و اگر به سمت اقناعسازی عمومی و صحبت کردن با مردم حرکت نکنیم معاندین و بدخواهان ایران نهایت بهرهبرداری را خواهند کرد.