سرمقاله فرهیختگان/ فراخوان افسران رسانهای ذخیره

فرهیختگان/ «فراخوان افسران رسانهای ذخیره» عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم اکبر نصراللهی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
در نبردهای نوین، دیگر مرزهای جغرافیایی تعیینکننده میدان نبرد نیستند؛ جنگ روایتها مهمترین عرصه تقابل ارادهها در جهان امروز است و رسانهها قلب تپنده آن محسوب میشوند.
حمله دیشب رژیم صهیونیستی به ساختمان صداوسیما نه صرفاً یک اقدام نظامی، بلکه حملهای سازمانیافته به «حق مردم برای دانستن» و مصداقی آشکار از سرکوب آزادی بیان بود؛ اقدامی که بهروشنی ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر را نقض کرد. صهیونیستها بهخوبی میدانند که رسانه، سنگر اصلی ملتها در نبرد ادراکات است. از همینرو، رسانهها و خبرنگاران را هدف قرار دادهاند. فقط در غزه حدود 230 خبرنگار را به شهادت رساندند. در چنین شرایطی، دفاع از رسانه ملی، دفاع از حق مردم برای دانستن و حراست از امنیت ملی کشور در برابر جنگ پیچیده روایتهاست.
در این زمینه، نکاتی چند و راهبردهایی کلیدی درخور تأمل است:
1- دروغهای آشکار
حمله مستقیم رژیم صهیونیستی به ساختمان صداوسیما، اماکن مسکونی و ترور دانشمندان، سندی دیگر از تداوم سیاستهای فریبکارانه این رژیم در جنگ روایتهاست. نتانیاهو در اکتبر ۲۰۲۳ در کنگره آمریکا ادعا کرده بود: «ما خبرنگاران یا مناطق غیرنظامی را هدف قرار نمیدهیم.»
در آمریکا دولت اصلی حامی اسرائیل، در سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵، صدها دانشجو و استاد دانشگاههای معتبر همچون کلمبیا، تافتس و تگزاس، صرفاً به دلیل حمایت از مردم غزه و اعتراض به سیاستهای اسرائیل، بازداشت، تعلیق یا اخراج شدند؛ برخی نیز ویزای خود را از دست دادند. حتی رؤسای برخی دانشگاهها به دلیل عدم سرکوب اعتراضات، تحت فشار قرار گرفتند.
بازداشتهایی همچون محمود خلیل، دانشجوی دکتری دانشگاه کلمبیا و اخراج دستکم ۱۵ استاد، نمونههای روشنی از سرکوب جریان علمی و رسانهای مستقل در آمریکاست.
این دو خط موازی ـ حمله اسرائیل به رسانه ملی و سرکوب دانشگاهیان در آمریکا ـ نشان میدهد که ادعای غرب درباره آزادی بیان، تا زمانی معتبر است که با منافع صهیونیسم بینالملل در تضاد نباشد.
2- ضدحمله رسانهای
حمله به رسانه ملی، نباید بیپاسخ بماند. صداوسیما باید از واکنشهای صرف خبری فراتر رود و با تولید روایتهای بدیل، تحلیلهای ژرف، بهرهگیری از زبانهای نو و چهرههای تازه، درک عمومی مخاطبان را ارتقا دهد و اجازه ندهد دشمن، روایت مسلط را تحمیل کند.
3- فراخوان افسران ذخیره رسانه
نسل نخست مدیران، خبرنگاران و سردبیران رسانهای کشور که افسران باتجربه جنگ رسانهایاند، سرمایهای ملی هستند. اکنون زمان آن است که این افراد در قالب شوراهای مشورتی یا اتاقهای فکر در کنار رسانه ملی قرار گیرند و در طراحی عملیات روانی هوشمند و روایت مؤثر از وقایع نقشآفرین باشند. فعالسازی این ذخایر انسانی، هم سود راهبردی برای کشور دارد و هم فرصتی برای انتقال تجربه و مشارکت در جهاد رسانهای است.
4- استفاده از ظرفیت دانشگاهها
دانشگاهها و پژوهشکدهها قرارگاههای بالقوه روایتسازی و تحلیل هستند. در شرایط کنونی، بهرهگیری از این ظرفیت علمی برای ارتقای سواد رسانهای و تحلیلی مخاطبان، ضرورتی انکارناپذیر است.
شهید دکتر محمدمهدی طهرانچی، رئیس فقید دانشگاه آزاد اسلامی، بر جامعهمحوری دانشگاهها و جهاد تبیین تأکید داشت. امروز، ساختارهای دانشگاهی، بهویژه در حوزه علوم انسانی و هنر، باید به اتاق فکر و بازوی تحلیلی رسانه ملی تبدیل شوند.
5- همافزایی راهبردی رسانهها
همافزایی میان رسانهها از یک ضرورت به یک الزام راهبردی تبدیل شده است. رسانه ملی با توجه به ظرفیت گسترده خود در حوزه خبر، تحلیل و برنامهسازی، میتواند محور هماهنگی در جبهه رسانهای کشور باشد و با بهرهگیری هدفمند از محتوای رسانههای دیگر، جریانسازی مؤثر رسانهای را شکل دهد. هر یک از رسانههای داخلی، اعم از خبرگزاریها، مطبوعات، انسان رسانهها، تولیداتی جذاب، تحلیلی و قابل استفاده برای مخاطب دارند که اگر در یک سازوکار مشترک و هدفمند به کار گرفته شوند، قدرت اقناع و تأثیرگذاری رسانه ملی را چند برابر میکنند. ادامه عملکرد حتی اگر همراه با تولیدات حرفهای و فاخر باشد، نمیتواند پاسخگوی نیازهای پیچیده جنگ ادراکات و سونامی خبرهای منفی لشکر رسانهای صهیونی باشد.
6- استفاده از صدای ملی
در روزهای اخیر، دهها چهره دانشگاهی، رسانهای، هنری و ورزشی ـ حتی منتقدان گذشته یا کسانی با سابقه محکومیت سیاسی ـ مواضعی شفاف و ملی در برابر وطنفروشان اتخاذ کردهاند. دکتر عبدالکریم سروش نوشت: «شرم بر کسانی باد که این روزها بهعنوان ایرانی از تجاوز و تهاجم به وطن ابراز شادمانی میکنند.» دکتر حسن محدثی، جامعهشناس، در واکنش به توییت علی کریمی نوشت: «دست کم در انتخاب منجی، بیشتر دقت کنید.»رضا رشیدپور با وجود سابقه انتقادهای جدی، برای اجرای برنامهای ملی اعلام آمادگی کرد. حتی ویدا ربانی، روزنامهنگار اصلاحطلب مقیم خارج، نوشت: «ما داریم اینجا زندگی میکنیم، صدای شلیک قطع نمیشه، تن و بدن ما داره میلرزه، این مدعی وطنپرستی داره میگه اسرائیل بزن.»
این صداها، نشانه همبستگی ملی در روزهای سخت است. امروز، بیش از همیشه، لازم است صداوسیما با عبور از دروازهبانی سنتی به دروازه بانی داینامیک، به تریبون همه صدای ایران تبدیل شود؛ صدایی واحد در برابر جنگی ترکیبی.
در پایان مجدد تأکید میکنم امروز، همه ظرفیتها باید فراخوانده شوند؛ از افسران ذخیره رسانهای گرفته تا دانشگاهها، نخبگان و همه ایرانیانی که دل در گروی استقلال و عزت ایران دارند.