سرمقاله کیهان/ ادعای مذاکره پساجنگ و چند سؤال اساسی؟!

کیهان/ «ادعای مذاکره پساجنگ و چند سؤال اساسی؟!» عنوان یادداشت روز در روزنامه کیهان به قلم محمدحسین محترم است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
۱- رهبر معظم انقلاب پس از سخن سخیف رئیسجمهور آمریکا که گفته بود ایران باید تسلیم بشود با تاکید مؤکد بر اینکه «چنین اتّفاقی هرگز نخواهد افتاد»، گفتند «این حرف برای دهان رئیس جمهور آمریکا خیلی بزرگ است... و موجب استهزاء اوست». این ادعای ترامپ همان ادعای مقامات قبلی آمریکاست که گفته بودند «باید ریشه و موجودیت ملت ایران را بخشکانیم»! اما چون با تمام فشارها و توطئههایشان نتوانستند و فشار حداکثری و تحریمهایشان خنثی شده و نتیجه عکس داده است، حال به گزافهگویی دیگری افتادند. البته اینکه از خواسته خشکاندن ریشه ملت ایران به تقاضای تسلیم شدن این ملت و از گزینه تحریم به گزینه جنگ رسیدند خود به نوعی اعتراف به شکست و ناتوانی در مقابل ملت ایران است. رهبر معظم انقلاب قبلا نیز در حوادث و توطئهها و فتنههای سالهای گذشته با اشاره به گزارش محرمانه کاسپار واینبرگر وزیر دفاع اسبق آمریکا که از اعضای کمیته روابط خارجی سنای آمریکا خواسته بود با شدیدترین تحریمها ریشه موجودیت ملت ایران را بخشکانند، تاکید کردند «احمقها! جمهوری اسلامی، ایران و این ملت عظیم را با کجا مقایسه میکنید!؟...طراحیها جوری بود که اینها خیال میکردند کار جمهوری اسلامی تمام شده، احمقها باز اشتباه کردند و ملت را نشناختند... هرچه فشار بیاورید و با جبهه مقاومت بجنگید، مقاومت محکمتر و پرانگیزهتر و گستردهتر میشود.خیال میکنند ایران اسلامی ضعیف خواهد شد. من عرض میکنم باذنالله تعالی ایران قوی، مقتدرتر هم خواهد شد». لذا ۴۲ سال پس از طراحیهای خبیثانه آمریکا ریشه ملت ایران نهتنها خشکانده نشده بلکه قویتر و مستحکمتر از گذشته در منطقه و جهان رشد کرده و سران گذشته آمریکا «در تاریخ گم و گور شدند» و اکنون نیز ملت ایران تسلیم نخواهد شد چرا که «مشکل دشمنان ما این است که هنوز ملت ایران را نشناختهاند».
۲- وزیر محترم امور خارجه در گفتوگوی ویژه خبری با اذعان به اینکه آمریکا به دیپلماسی و روند مذاکرات «خیانت» کرد، از «بررسی مذاکره پس از جنگ» سخن گفت و البته گفت بر اساس مصلحت کشور و مردم تصمیم گرفته خواهد شد. اگر میخواهیم «مصلحت کشور و مردم» را مدنظر قرار دهیم باید یک بار و برای همیشه و حتما سیاست رهبر معظم انقلاب را محور اصلی بررسیهای خود قرار دهیم که بارها و بارها تاکید کردهاند «دعوت رئیسجمهور آمریکا به مذاکره برای فریب افکار عمومی دنیاست و مذاکره با دولت آمریکا رفع تحریم نخواهد کرد، و گره تحریمها را کورتر خواهد کرد و فشار را افزایش خواهد داد»، همانگونه که در وسط مذاکرات اخیر نهایت فشار را با جنگ اعمال کردند. رهبری تذکر داده بودند که دولتمردان از تجربه تلخ دولت حسن روحانی درس بگیرند که«این تجربه است برای دولت و دولتمردان آینده، و مردان فعّال در صحنه». بررسیکنندگان مذاکره پس از جنگ حتما این سخنان رهبری را باید جلوی چشمان خود داشته باشند که اولا «جنتلمنهای پشت میز مذاکره، همان تروریستهای فرودگاه بغداد هستند، این دست چدنی است که از پوشش و دستکش مخملی بیرون میآورند». آیا جنگ اخیر وسط مذاکرات این سخن رهبری را به اثبات نرساند؟!. ثانیا «طرف مقابل، قبول مذاکره از سوی ایران را به معنای به زانو درآوردن جمهوری اسلامی میداند؛ میخواهد بگوید که ما بالاخره با فشار اقتصادی و تحریمهای شدید توانستیم ایران را به زانو دربیاوریم». ثالثاً «قبلها بنده این را میگفتم که مقصود آمریکاییها از مذاکره این است که آنها یک چیزی بگویند، ما آن را قبول کنیم؛ بعضیها میگفتند نه خیر اینجور نیست؛ امّا حالا خود آمریکاییها صریح این را میگویند». آیا این واقعیت را بارها در گفتوگوی اخیر از زبان ویتکاف و ترامپ و ونس و... نشنیدیم؟! رابعاً «به تعبیر امام بزرگوار، آمریکا تا وقتی آدم نشود؛ مذاکره ما و آمریکا سَم است، و با این دولت کنونی [ترامپ]، یک سَمّ مضاعف است... مذاکره با کسی که آدم حسابی باشد غلط است، حالا اینها که آدم حسابی هم نیستند؛ که زیر حرفشان میزنند، تعهّدشان را به هم میزنند، پابند به هیچ چیز نیستند»! آیا طعم سم بودن مذاکره را از حمله مستقیم آمریکا به خاک کشور با شهادت سرداران و دانشمندان و زنان و کودکان عزیز ایران احساس نکردیم؟!. خامسا «مرتّب تکرار کردم که به آمریکاییها نمیشود اعتماد کرد بعضیها سختشان بود قبول کنند، امّا امروز خودشان میگویند نمیشود اعتماد کرد»! آیا خود وزیر محترم خارجه و رئیسجمهور محترم اذعان نکردند که نمیشود به آمریکا اعتماد کرد؟علاوهبر اینکه ظریف هم قبلا اعتراف کرد که اشتباه کردم که فکر میکردم امضای جان کری تضمین است! پس سخن از بررسی مذاکره با آمریکا در پساجنگِ آمریکایی چه منطق سیاسی و دیپلماتیکی دارد!؟ آقای عراقچی حتما فراموش نکردهاند که سران سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان که از حمله اسرائیل به ایران خبر داشتند، از سه روز قبل از حمله، به هیچکدام از درخواستها و تماسهای تلفنی وی پاسخ ندادند! حال چگونه اکنون به درخواست آنها از بررسی مذاکره سخن میگویند؟! آیا زمان آن نرسیده است که از سیاست «تهدید- مذاکره- تحمیل» فاصله بگیریم؟! باری، وقتی که وسط مذاکرات به ایران حمله کردند بهخوبی حکمت هشدارها و تذکرات مکرر رهبری برای دنیا آشکار شد و بهخصوص برای مسئولان کشور و ملت ایران و حتی هر آدم عامی به اثبات رسید که ادعای مذاکره آمریکا فریب، و فقط ابزاری برای افزایش فشار، و با هدف تسلیم و تجزیه و نابودی ایران، و هستهای و غنیسازی و حقوق بشر و موشک و همه، بهانه برای رسیدن به این هدف است. رهبری قبل از حمله به ایران بر اساس قاعده عقل و تجربه و آیندهنگری و تهدیدات آشکار هشدار داده بودند «گمان نمیکنیم این مذاکرات به نتیجه برسد».
۳- علاوهبر تجربه تلخ دولت حسن روحانی ما یک تجربه شیرین را هم پیشرو داریم و آن اینکه آیتالله رئیسی رئیسجمهور شهید به این راهنماییهای رهبری گوش داد و از تجربه دولت حسن روحانی استفاده کرد و اجازه نداد فشار بر کشور بیشتر شود و در اولین مصاحبهاش در پاسخ خبرنگاری که سؤال کرد آیا شما با آمریکا مذاکره میکنید؟، بدون هیچ ابهامی و با گفتن صریح «خیر»، مانع زمینهسازی دشمن برای آغاز جنگ علیه ملت ایران شد و به فرمایش رهبری«اجازه نداد که دشمن بتواند بگوید که من با تهدید و تطمیع، یا با حیله توانستم ایران را به پای میز مذاکره بکشانم؛ نگذاشت.»
۴- بنیانگذار جمهوری اسلامی (ره) فرموده بودند «بکشید ما را ملت ما بیدارتر میشود»! در جنگ تحمیلی کنونی از دست دادن سرداران عزیز و دانشمندان بزرگ و مردم بیگناه و وارد آمدن خساراتی به کشور موجب بیدارتر شدن ملت ایران شد. البته ملت ایران پس از ۴۰ و اندی سال با جنایات گوناگون آمریکا به چنان سطحی از فهم و آگاهی و بصیرت و بیداری رسیدهاند که توانستند در فتنههای گذشته و جنگ اخیر چون کوه پشت ولایت فقیه بایستند «تا آسیبی به این مملکت وارد نشود»، اما این جنگ بیش از ملت میتواند مایه بیدارتر شدن برخی از مسئولان کشور شود تا مجدداً با باز کردن مجدد باب مذاکره، ناخواسته زمینهساز فشار بیشتر بر مردم و تهدید جدیدی علیه کشور نشوند، همانگونه که رئیسجمهور محترم در پایگاه اطلاعرسانی خود تیتر زده است «امیدوارم این جنگ ما را بیدار کند». همچنین این جنگ موجب منزوی شدن جریان غربگرای داخلی شد تا با فریبکاری و فضاسازی نتواند زمینهساز تغییر محاسبات مسئولان و تحقق توطئهها و سناریوهای فریبکارانه آمریکا و صهیونیستها علیه کشور شود. هرچند این جماعت، وقیحتر از آن هستند اما ملت ایران چهره آنها را شناخته و برای مقابله با هرگونه «صلح تحمیلی» نیز همچون «جنگ تحمیلی» پشت ولایت فقیه ایستادهاند. بهخصوص رئیسجمهور محترم که خطر تهدیدات دشمن را بهخوبی از نزدیک لمس کردند، باید مراقب برخی مشاوران نفوذی که میگفتند اگر مذاکره کنیم جنگ نمیشود، باشند. حال که مذاکره کردیم ولی جنگ شد، همانها میگویند اگر آتشبس و مذاکره کنیم جنگ تمام میشود!
۵- قطعا ادعای تخفیف تحریمها که در روزهای اخیر از زبان ترامپ و ویتکاف مطرح شد حیله جدیدی است. چون آنها بهتر از برخی داخلیها فهمیدهاند که در پساجنگی که در آن شکست خوردهاند، خیلی سخت است که ایران را به پای میز مذاکره کشاند. برای همین بهزعم خودشان هویج بزرگتری را وسط انداختهاند تا ایرانیها را فریب دهند. این درحالی است که علیرغم تحریمهای متعدد آمریکا، بر اساس گزارش تارنمای بینالمللی ردیابی نفتکشها، صادرات نفت ایران به چین به نزدیک دو میلیون بشکه در روز رسیده و مؤسسه کپلر از رکوردشکنی صادرات نفت ایران به چین خبر داده است. لذا دولت آمریکا که گرفتار «ایرانگیت» دیگری شده و نمیداند عواقب ناکامی خود در تجاوز به ایران را که سی ان ان و آسوشیتدپرس و رویترز و وال استریت ژورنال و نیویورک تایمز و دیگر رسانههای معتبر آمریکایی در حال افشا کردن آن هستند، چگونه تحتالشعاع قرار دهد، دل به انحراف افکار عمومی و فریب ملت ایران بسته است. اولا این ادعای ترامپ به معنای لغو تحریمها یا شُل گرفتن آنها علیه کشورمان و همان اتهامی که خودش به بایدن میزد، نیست. او تلاش دارد توقف جنگ و عدم ایجاد اختلال در بازار جهانی نفت را به چینیها بفروشد و فروش نفت به چین را که با وجود شدیدترین تحریمهای آمریکا اکنون در حال انجام است، به کشورمان بفروشد. ثانیا آنچه مشخص است کشورهای غربی و آمریکا با تمام توان در حال ارسال تسلیحات پیشرفته و مهمات و موشک به اسرائیل هستند که بعید نیست برای حمله دوباره به ایران آماده شود. لذا به گفته مؤسس و سردبیر وبگاه میدل ایست آی، «یکی از افتخارات ترامپ این بوده که با مشغول کردن ایران به مذاکرات و دادن فرصت به اسرائیل برای آمادهسازی حملاتش، ایران را فریب داده است». «دیوید هِرست» تاکید میکند «ایران نباید برای بازگشت به میز مذاکرهای که خود ترامپ دوبار آن را ترک کرده، عجلهای نشان دهد، چون اکنون گزینههای متعددی دارد و اصلاً نیازی به توافق ندارد، اگر تجربه ملاک قضاوت باشد». در نتیجه با توجه به اینکه رهبر معظم انقلاب هم در سومین پیام تلویزیونی هیچ اشارهای به آتشبس نکردند و ما اکنون در موقعیت توقف جنگ و منطقه خاکستری هستیم، نه در وضعیت آتشبس یا صلح، در این شرایط هرگونه مذاکرهای، هم در منطق دیپلماتیک و هم در منطق نظامی بیمعنی است.