سرمقاله خراسان/ احیای توس، راههای رفته و نرفته

خراسان/ «احیای توس، راههای رفته و نرفته» عنوان یادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم محمدبهبودی نیا است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
۲۹ سال از بازدید تاریخی رهبرانقلاب از منطقه توس میگذرد؛ بازدیدی که در سال ۱۳۷۵ به تشکیل شورای احیای توس انجامید. شورایی که با وجود توصیههای صریح رهبری مبنی بر لزوم آبادانی و احیای توس تاریخی تا امروز همچنان اقدامات موثرتری درجهت احیای فرهنگی آن می توان انتظار داشت.
گلایهای که تأیید شد
استاندار خراسان رضوی، غلامحسین مظفری، در تاریخ ۱۹ تیرماه امسال، در جریان بازدید از آرامگاه فردوسی، در جمع خبرنگاران از فراموشی شورای احیای توس گلایه کرد. این گلایه، مهر تأییدی است بر کم توجهی این شورا در سالهای گذشته. مظفری در ادامه به این نکته اشاره کرده که «وظیفه ما این است که برای احیای توس، اول این شورا را احیا کرده و قدمهای اولیه را برداریم و امیدوارم هر چه زودتر فعالیت آن آغاز شود» نکته این جاست که آیا این دغدغه اجرایی می شود یا قرار است مثل مصوبه سال ۱۳۷۵ در بایگانی فراموشی قرار داده شود؟
غفلت از گردشگری ادبی و اقتصادی
شاید بپرسید حالا باید چه کار کرد؟ این یک واقعیت است که هر مکان تاریخی تا زمانی که وارد چرخه در آمدی و اقتصادی نشود و نتواند هزینههای خود را تأمین کند، محکوم به فرسایش و فراموشی است. در شاهنامه، روایتهای بسیاری آمده که در منطقه خراسان امروزی رخ دادهاند. برای نمونه با استفاده از کتاب «فرهنگ جغرافیای تاریخی شاهنامه» اثر مهدی سیدی، میتوان این روایتها را استخراج کردو هر منطقه را به یک سایت گردشگری با هویت مستقل تبدیل کرد در ادامه درآمد حاصل از این گردشگری میتواند صرف آبادانی همان منطقه شود. نمونههایی از این مکانها عبارتند از ،محل جنگ دوازدهرخ در گناباد،کشفرود، به عنوان محل نبرد سام با اژدها، سرو کاشمر، چشمه سبز گلمکان، به عنوان محل کشته شدن یزدگرد و...این مکانها برای بسیاری از مردم و گردشگران امروز کاملاً ناشناختهاند؛ نه چشم گردشگر ایرانی به آنها افتاده، نه خارجی. باید بپذیریم که نجات توس فقط با زیباسازی چند نقطه دسترسی به آرامگاه فردوسی ممکن نیست.
توس فقط فردوسی نیست
در دل خاک توس، شخصیتهایی چون محمد غزالی، خواجه نظامالملک، فردوسی،خواجه نصیر و ... نام دیگر متولد شده، زندگی کرده یا آرمیدهاند. توس فقط آرامگاه فردوسی نیست؛ بلکه گنجینهای از تاریخ مدفونشده است که اگر بهموقع به دست مورخان و باستانشناسان سپرده شود، میتواند بخش بزرگی از هویت گمشده ما را احیا کند.
راهکارهایی برای احیای واقعی توس
تشکیل مجدد شورای احیای توس با ترکیب تخصصی و پاسخگو این شورا باید با حضور چهرههای فرهنگی، مورخان، شهرسازان و فعالان میراث فرهنگی بازسازی شود و تحت نظارت عمومی عمل کند.
توسعه گردشگری روایتمحور بر اساس شاهنامه و دیگر متون تاریخی، مذهبی، فرهنگی: هر منطقهی خراسان باید با روایتهای تاریخی، مذهبی، فرهنگی خود به پایگاهی فرهنگی و اقتصادی تبدیل شود.جذب سرمایهگذار فرهنگی با بستههای حمایتی بخش خصوصی میتواند در ساخت موزهها، رویدادهای فرهنگی و تولید محتوای خلاقانه مشارکت کند.آموزش عمومی و آشنایی مردم با هویت واقعی توس رسانهها، مدارس و تورهای آموزشی باید نگاه مردم را از یک منطقه متروکه به یک میراث زنده تغییر دهند.
اگرکاری نکنیم...
اگر دست روی دست بگذاریم، تنها چیزی که از توس باقی می ماند، نامی در تقویم و سنگنوشتهای در کنار یکی از خیابان های آینده است. احیای توس، اگر قرار است جدی گرفته شود، باید با همراهی مردم، اراده کارشناسان و عمل مسئولان همراه باشد. وگرنه نه توس احیا میشود، نه صدای تاریخ و تمدن آن شنیده خواهد شد.