نماد آخرین خبر

سرمقاله اعتماد/ شکست‌های ایرانی در غیبت دیپلماسی ایرانی

منبع
اعتماد
بروزرسانی
سرمقاله اعتماد/ شکست‌های ایرانی در غیبت دیپلماسی ایرانی

اعتماد/ «شکست‌های ایرانی در غیبت دیپلماسی ایرانی» عنوان یادداشت روز در روزنامه اعتماد به قلم حسین ضیایی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

«ایران امروز » اولین‌بار است که به شکلی هنرمندانه؛ با ثبات؛ حرفه‌ای وموثر از «قدرت دیپلماسی » خود در رقابت‌های پیچیده جهانی و همزمان درطول یک برخورد سنگین نظامی (جنگ 12 روزه) با دشمنان خود بهره می‌برد . بیش از 500 سال از عمر «دیپلماسی مدرن » در عرصه رقابت‌های جهانی می‌گذرد و ایران یک «غایب بزرگ » در این عرصه مهم بین‌المللی بوده است. ‌  از قرن پانزدهم میلادی تاکنون در حالی که قدرت‌های استعماری چون پرتغال و اسپانیا از یک‌سو انگلیس و فرانسه و عثمانی و روسیه از سوی دیگر با تو‌سل به «دیپلماسی تهاجمی » درپی گسترش وتوسعه « عمق استراتژیک قدرت ملی » خود در سراسر جهان بودند ایران درحال حل و فصل  «دعواهای حیدری ونعمتی » و منازعه با مشکلات جامعه قبیله‌ای خود بود و بدین‌ترتیب دیپلماسی ایرانی با دوری و قهر از دنیا در یک خواب زمستانی به‌سر می‌برد (قهر آکادمیک وعلمی) . در حقیقت عدم شناخت علمی ایرانی‌ها از معادلات قدرت‌های جهانی درصحنه بین‌المللی باعث آن شد که ایرانی‌ها پس از تحمل شکست‌های پی درپی و یک عقب‌ماندگی 500 ‌ساله از علم دیپلماسی به تدریج به ارزش و مفهوم دیپلماسی پی ببرند .  ریشه این امر نیز در این بود که اصولا گفت‌وگو و تعامل فکری و فرهنگی و سیاسی و مذاکره چه درداخل (بین نیروهای سیاسی) وچه با طرف خارجی همواره یک «حرام سیاسی » تلقی می‌شد و این دستور پادشاه بود که تمام‌کننده هر موضوع درداخل وخارج تلقی می‌شد . بدین‌ترتیب درطول پنج قرن اخیر کمترین اثری از یک سیاست خارجی واقع‌گرا تهاجمی و عمل‌گرای ایرانی متکی بر یک دیپلماسی ورزیده و کار‌آمد همچون دیگر قدرت‌های سیاسی آن روزگاران را می‌توان شاهد بود .
 و همین امر عامل بزرگی در شکست‌های خسارت‌بار و پی‌درپی ایرانیان در عرصه‌های مختلف ملی، منطقه‌ای وبین‌المللی شد؛ خسارت‌هایی که تا عصر حاضر نیز ادامه دارد. به عبارت دیگر در موضوع جهان‌شناسی و ریشه‌یابی شکست‌های ایرانی درتاریخ ایران به‌وضوح می‌توان یکی از ریشه‌های «شکست‌های ایرانی » را در فقدان وجود استراتژیست‌های دانا و واقف برروابط بین‌المللی و همچنین فقدان یک سیاست‌خارجی خردمند، منسجم و آگاه برمحیط جهانی دانست ! در حقیقت ایران همواره ضربات سهمگین تجاوز و اشغال به خاک خود را همیشه از ناحیه عدم شناخت درست و به موقع از ساختار روز قدرت‌های جهانی؛ «قهر با دنیا » و «فقدان قدرت مذاکره حرفه‌ای» خورده است؛ نه از مذاکره کردن !  این درحالی است که این همه فجایع پی‌درپی وتکراری در تاریخ ایران عمدتا ریشه درندانستن تاریخ ما ایرانیان دارد.  در دروس نظام آموزشی آلمان قبل از آنکه به یک دانش‌آموز درس تاریخ و جغرافیای آلمان (Geschichte und Geography) را بدهند درس تاریخ وجغرافی جهانی را یاد می‌دهند !! یعنی اول جهان‌شناسی دوم تاریخ‌شناسی و سوم آلمان‌شناسی !  هلموت اشمیت صدراعظم اسبق آلمان در طی دیدار خود از ایران (۱۳۵۴) و درگفت‌وگو با شاگردان آلمانی مدرسه آلمانی گوته؛ تنها توصیه ویژه خود به دانش‌آموزان آلمانی را چنین مطرح می‌کند؛ « برای موفقیت فردی و ملی خود در‌ این جهان قبل از هرچیز سراغ تاریخ بروید واز تاریخ درس بگیرید‌ ». نمونه‌های تاریخی از شکست ایرانی گویای بسیاری از رازهای پنهان در دلایل «شکست ایرانی » است .
یکی از دلایل اصلی در حمله اسکندر به ایران (۳۲۳ تا ۳۳۶ قبل ازمیلاد) فقدان شناخت درست دربار ایران از تحولات جامعه یونانی و بی‌توجهی داریوش سوم پادشاه ایران به کارشناسان سیاسی خود بود. رهبران شهر آتن با اعلام خطر قدرت فیلیپ مقدونی (پدر اسکندر) که درحال متحدکردن شهرهای یونانی علیه ایران بود از داریوش برای مبارزه با فیلیپ درخواست کمک را داشتند اما داریوش درخواست کارشناسان و مشاوران خود برای این کمک را رد کرد زیرا اعتقادی به خطر و تهدید یونان جدید نداشت. جالب اینکه «فیلیپ مقدونی » پدراسکندر پس از آنکه موفق به تسخیر و اتحاد با همه شهرهای یونان شد و یونان جدیدی را برپا ساخت مجددا خواستار اتحاد و همزیستی با امپراتوری ایران شد اما داریوش سوم باز با رد این درخواست و حقیر شمردن قدرت جدید دریونان به حمایت از آخرین شهر یونانی به‌نام «پریتموس » که همچنان مخالف فیلیپ بود برعلیه قدرت جدید  برخاست!  این نابخردی باعث آن شد که اسکندر مقدونی پس از به تخت نشستن به ایران حمله‌ور شود و انتقام پدر را از ایران بگیرد.درحقیقت کوچک شماری اسکندر و قدرت تهدید یونان جدید و نابخردی او از معادلات درون قدرت یونانی‌ها؛ هخامنشیان را به سمت سقوط و ویرانی ایران سوق داد.
یکی از دلایل اصلی حمله اعراب به ایران نیز (در سال ۶۳۳ میلادی) نابخردی و تکبر پادشاه ایرانی خسرو پرویز در شناخت قدرت نوظهور اسلام در شبه‌جزیره عربستان و برخورد تحقیرآمیز وی با فرستادگان پیامبر اسلام به ویژه پاره کردن نامه و پاسخ به‌شدت اهانت‌آمیز به آن بود. درحالی که دیگر سران امپراتوری‌های آن عصر؛ پاسخ‌هایی احترام‌آمیز به نامه پیامبردادند‌.

 (به‌زعم پادشاه ایرانی؛ اعراب آن زمان مشتی پابرهنه وحشی محسوب می‌شدند) این تحقیر بدین صورت بود که اخراج سفیران پیامبر با صورتی تحقیر‌آمیز صورت گرفت. بدین‌ترتیب که به دستور خسرو پرویز نمایندگان پیامبر را درلب مرز ایران و عربستان وادار کردند که به صورت الاغ و چهاردست‌وپا شوند و سپس خورجین‌های حامل خاک ایران را بر کمر آنها انداختند و به همین صورت روانه مکه کردند!!! 
این درحالی است که دلیل اصلی حمله مغولان به ایران (۱۲۱۹ تا ۱۲۵۶ میلادی) نیز باز تکبر «سلطان محمد خوارزمشاه » (پادشاه خوارزمشاهیان) ودستور وی به اعدام فرستاده سیاسی چنگیزخان و قتل‌عام ۴۵۰ تاجر مغولی که حامل پیام صلح ودوستی چنگیز‌خان امپراتور مغول برای همزیستی مسالمت‌آمیز با ایران بودند صورت گرفت (به‌زعم پادشاه ایرانی؛ مغولان تنها مشتی ولگرد وحشی محسوب می‌شدند!!). 
نزدیک‌تر که می‌آییم در عصر صفویه؛ شاه اسماعیل اول درجنگ معروف چالدران بین ایران و‌ امپراتوری عثمانی؛ (در سال ۱۵۱۴ میلادی)؛ شاه اسماعیل با گوش نکردن به توصیه کارشناسان نظامی خود مبنی بر صف‌آرایی به‌موقع در برابر سپاه عثمانی و قدرت آتش توپخانه عثمانی که ایران فاقد آن بود باعث اصلی شکست خفت‌بار ایرانیان از عثمانی شد.
شاه اسماعیل در عین ناباوری؛ صبر کردن و انتظار کشیدن تا رسیدن سپاه عثمانی و سپس جنگ جوانمردانه و به‌طور مساوی را مورد تاکید قرارداده بود!!!
جالب اینکه سپاه ایران فاقد توپخانه و تنها به شمشیر و خنجر مسلح بود‌!! 
شاه سلطان‌حسین آخرین پادشاه صفویه نیز که توسط مشتی افغانی به‌رهبری «محمود افغان » نابود و امپراتوری صفویه توسط افغانی‌ها سرنگون شد (درسال ۱۷۲۲ میلادی) نیز قصه جالب‌تری دارد‌!! 
وی با نادیده گرفتن تهدید روزافزون افاغنه و برخورد تند با فرماندهان نظامی خود و نپذیرفتن آنان به سبب سرگرمی شدید در حرمسراهای خود!! باعث شد تا آنها به‌ راحتی اصفهان پایتخت صفویه را تسخیر کنند، زیرا در‌حالی که سپاه افغان‌ها به دیوارهای کاخ شاه سلطان‌حسین دراصفهان رسیده بود؛ شاه سلطان حسین هنوز در حرمسرا بود !! پس از ساعاتی وی به همراه حرمسرا تسلیم محمود افغان شدند!! شاه سلطان‌حسین چندی بعد توسط اشرف افغانی به هلاکت رسید‌.
 «شکست‌های قاجاریه» از سپاه روس و تجزیه بزرگ ایران با عقد قرارداد‌های ننگین گلستان و ترکمانچای (۱۸۰۴ تا ۱۸۲۸ میلادی) در دوره فتحعلیشاه به سبب اشتباهات استراتژیک در تشخیص توان دشمن روسی و انتخاب زمان‌های نامناسب بر‌خلاف نظر عباس میرزا (ولیعهد) وفرماندهان سپاه ایران نیز بیش ازپیش شهره عالم است!! 
ناصرالدین شاه نیز افغانستان متعلق به ایران را طبق معاهده پاریس در سال ۱۸۵۷ میلادی از دست داد.
در دوره نزدیک‌تر نیز رضا‌شاه با تحلیل و برآورد‌های غلط خود از شرایط جهانی و اینکه خود را همپا و دراندازه هیتلر در آلمان می‌دانست؛ زمینه هجوم متفقین به ایران و اشغال خفت‌بار ایران را در شهریور ۱۳۲۰ (۱۹۴۱م) فراهم کرد.
دکتر محمد مصدق نیز که می‌پنداشت « امریکای غربی ترومن» با «انگلیس غربی چرچیل» فرق دارد!! «‌بازی امریکا را خورد» و سپس با کودتای مشترک امریکا و انگلیس در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ سرنگون شد.طولی نکشید که محمدرضا شاه نیز که با دیدن پول هنگفت نفت خیلی زود و عجولانه خود را در اندازه امریکا و دیگر قدرت‌های اروپایی قلمداد می‌نمود و در پی سبقت گرفتن از آنان برآمده بود !! با پشت خالی خود در برابر قیام مردمی ایران درسال ۱۳۵۷ روبه‌رو وسرنگون شد. 
 جلوتر که می‌آییم احمدی‌نژاد نیز که از یک‌سو هیچ‌گونه شناخت علمی و درستی از سیاست خارجی نداشت و ازسویی دیگر برای مشاوران خود هیچ ارزشی قائل نبود؛ درگام اول خواست برای حل بحران اتمی ایران؛ سازمان بین‌المللی انرژی اتمی را بخرد!! (در گفت‌وگوی تاریخی خود با دکتر روحانی!!) و مشکل اتمی شدن ایران با قدرت‌های جهانی را حل کند. چندی بعد وی پس از ناامید شدن ازراه‌حل خود با کاغذ‌پاره خواندن قطعنامه‌ها؛ ایران را وارد دوره و عصر تحریم‌های ویرانگر کرد!!
احمدی‌نژاد همچنین برای تکمیل طرح‌های مشعشع خارجی خود با دروغ خواندن اساس هولوکاست؛ بنیان درگیری‌های جهانی با ایران را روح و انرژی تازه‌ای بخشید‌!!
دایره دشمنان ناشناسی و خطاهای استراتژیک ما دربرابردشمن درامروز ایران نیز ادامه دارد‌.
ایران اگرچه در‌خصوص «‌برجام» یکی از موفقیت‌آمیزترین پرونده‌های «دیپلماسی ایرانی» را از خود بر جای گذاشت (توسط ترامپ به شکست کشانیده شد) اما در مورد مهار و هدایت تئوری «مرددیوانه» دونالد ترامپ ناکام ماند. درحالی‌که کره‌شمالی در دو دور اول و دوم ریاست‌جمهوری ترامپ توانست تئوری «مرد دیوانه» ترامپ را با کیاست و برنامه‌ریزی قبلی؛ مهار و از کنار اوسالم بگذرد؛ ایران با تاخیری زیانبار به اهمیت «مهار ترامپ دیوانه»پی برد!!! 
 این درحالی بود که دکتر پزشکیان، رییس‌جمهور ایران نیز بعد از جنگ دوازده روزه در مصاحبه با  «تاکر کارلسون»  خبرنگار شبکه ان‌بی‌سی امریکا گفت: « امریکا قول داده بود اسراییل به ما حمله نمی‌کند» !!

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره