نه غنیسازی نه تضمین

فرهیختگان/متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
زهرا طیبی| در شرایطی که مذاکرات ایران با سه کشور اروپایی در مورد فعالسازی ماشه به پیچ سخت رسیده است و مذاکرات ایران با آمریکا نیز در سایه ابهام قرار دارد و همزمان نیز تهدیدات در مورد برنامه و فعالیت هستهای ایران با هدف امنیتیسازی ایران ادامه دارد در این وضعیت و در شرایط نه صلح و نه جنگ، محمدجواد ظریف و محسن بهاروند متنی پیشنهادی به نام طرح مناره یا «فانوس دریایی» در روزنامه گاردین منتشر کردهاند، مناره به طور ضمنی به دنبال شکلگیری همکاری صلحآمیز هستهای مشترک در منطقه با اعمال نظارت سازمان ملل و آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. اما نکته مهمی که در طرح پیشنهادی ظریف مورد غفلت قرار گرفته، شرایط فعلی منطقه با در نظرگرفتن واقعیات نظام بینالملل است جدای از آن، مناره ابهامات و نقاط ضعف متعددی دارد که آن را غیرقابل اجرا میکند. به نظر میرسد آفت نگاه رمانتیک به مناسبات بینالمللی حتی بعد از وقوع جنگ نیز همچنان دامنگیر تحلیلگران و سیاستمداران فعال در روابط بینالملل است.
فانوس دریایی همان کنسرسیوم سابق است؟
ظریف در بخشی از یادداشتی که در روزنامه گاردین منتشر کرده است، طرحی با عنوان منطقه عاری از سلاح هستهای یا همان کنسرسیوم را مطرح کرده و به این موضوع هم اشاره داشته که پیشنهاد منطقه عاری از سلاح هستهای در خاورمیانه در سازمان ملل از سال 1974 مطرح بود؛ اما رژیم صهیونیستی و آمریکا، مانع اجرایی شدن آن شدند. ظریف در این یادداشت به این موضوع اشاره میکند که حالا اجرایی شدن چنین پیشنهادی با توجه به موقعیت فعلی منطقه اقدامی ضروری است. او با اشاره به اینکه در 30 سال گذشته و با وجود تأکید اعضای انپیتی بر لزوم گسترش منطقه عاری از سلاح هستهای در خاورمیانه اما هیچ پیشرفتی حاصل نشده است، مینویسد: «بس است دیگر. ما باید آینده منطقهمان را به دست خودمان بسپاریم. زمان آن رسیده که خاورمیانه و شمال آفریقا فراتر از سخنان بیمحتوا، حرکت کنند و به سوی همکاری واقعی منطقهای، بر اساس احترام متقابل و استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای پیش بروند.» طرحی که ظریف با عنوان مناره ارائه میکند، پیشنهادی برای تشکیل این همکاری مشترک صلحآمیز هستهای است. او در جزئیات و بایدهای طرح مینویسد «اعضا برای عضویت باید توسعه یا استقرار سلاحهای هستهای را رد کنند و در عوض این اتحاد مشترک به آنها کمک میکند تا از فناوری صلحآمیز هستهای از جمله تولید انرژی، پزشکی، کشاورزی و تحقیقات علمی، بهرهمند شوند.» تأکید طرح متمرکز بر استفاده از قابلیتهای تولیدات هستهای با تکیه بر علم هستهای در حوزههایی مثل بحران آبوهوا، کمبود آب، امنیت غذایی و تنوع بخشی به انرژی است. پروژه هم قرار است از سرمایهگذاری مشترک در زمینههایی از غنیسازی شروع شود، اعضا تأسیسات را به اشتراک میگذارند و از طریق یک هیئت نظارتی مشترک، شفافیت را تضمین میکنند. نظارت هم توسط نمایندگان کشورهای عضو و ناظرانی از سازمان ملل، شورای امنیت و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، انجام خواهد شد.
فرصتها و تهدیدهای مناره
1- ارائه این پیشنهاد از جانب ظریف و منتشر شدن آن در روزنامه گاردین ضد برنامه امنیتیسازی و تهدید محور خواندن فعالیت هستهای ایران عمل میکند، پیشنهاد مناره در شرایطی که آمریکاییها مدام برتهدید محور بودن برنامه هستهای ایران تأکید میکنند، دقیقاً در نقطه مقابل این تهدید میایستد و نه تنها برصلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران و دفاع از فعالیت صلحآمیز هستهای تأکید میکند بلکه به دنبال اشاعه آن در کل منطقه است تا ضمن حرکت خاورمیانه به سمت توسعه و بهرهمندی از قابلیت فعالیت هستهای از تهدید نمایی برنامه هستهای ایران فاصله بگیرد و منطقه را نیز به سمت صلح ببرد. ظریف در یادداشتش متقابلاً به تهدید محور بودن اسرائیل و سلاح هستهای این رژیم تأکید میکند و از این نقطه که تهدید واقعی منطقه حتی در حوزه هستهای اسرائیل است نه ایران، پیشنهاد جدید را مطرح میکند. بیان این طرح در رسانه انگلیسی گاردین از باب اثرگذاری روی افکار عمومی جهان نیز حائز اهمیت و توجه است. در شرایطی که رژیم صهیونیستی و آمریکا با این توجیه که تهدیدآمیز بودن برنامه هستهای ایران علت حمله و تجاوز به ایران بوده، انتشار آن در رسانههای بینالمللی، اثری معکوس بر افکار عمومی جهانی میگذارد آن هم در شرایطی که فضاسازیهای رسانهای علیه ایران ادامه دارد. در واقعیت یادداشت مشترک پیشنهاد مناره اثر رسانهای پررنگتر و قابل توجهتری فارغ از تحقق یا عدم تحقق خود دارد.
2- اصل پیشنهاد مطرح شده در طرح مناره در مواردی مبهم و غیردقیق است. پیش از شروع تجاوز به ایران و در جریان مذاکرات با آمریکا گفته میشد که ایران مشروط به تشکیل کنسرسیوم مشترک با برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس، فعالیت و برنامه هستهایاش را ادامه دهد طرحی که البته پیشنهاد تازهای نبود. حالا سؤال این است که طرح پیشنهادی ظریف چه تفاوت و تمایزی با کنسرسیوم مشترک هستهای که پیش از آن مطرح شده بود، دارد؟ پیشنهادات و ابتکارات مطرح شده از چهارچوب و قالب کنسرسیوم مشترک تبعیت میکند و از این بابت به نظر میرسد با طرح ابتکاری تازهای مواجه نیستیم.
3- یکی از نکات ابهام آلودی که در طرح مناره به آن پرداخته نشده میزان سود شرکتها و تأسیسات هستهای کشورهای عضو است. مناره این موضوع را شفاف نکرده که سود هرکدام از کشورها برمبنای میزان مشارکت چقدر خواهد بود. اساساً جنس فعالیتهای مشترک کشورهای عضو، چه میزان است. از این جهت به نظر میرسد، طرح دقت نظر لازم را ندارد.
4- نکته مهم دیگر آنکه مناره به این موضوع اشاره نکرده که سطح غنیسازی اورانیوم چقدر خواهد بود و مشخص نکرده که فعالیت مشترک با کشورها قرار است با چه میزان غنیسازی اورانیوم ادامه پیدا کند و سقف میزان غنیسازی مشترک چقدر خواهد بود؟
5- نکته مهم دیگر آنکه در طرح پیشنهادی اشارهای به این موضوع نشده که عضویت کشورهایی که فعالیت صلحآمیز داشتند اما مشمول تحریمهایی شدند، چه امتیازات و آوردههای بینالمللی برای آنها به همراه خواهد داشت، در واقع این سؤال وجود دارد که آیا عضویت کشورهای منطقه در این مجمع مشترک هستهای، تضمینی برای کم کردن فشارها و تحریمهای بینالمللی است؟
6- قابل انکار نیست که یکی از علل اصلی مطرح کردن این طرح پیشنهادی اثبات صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران در سایه این برنامه مشترک هستهای است، کمااینکه مشخص است که تأکید بر آنکه شبکه مناره در یکی از کشورهای شرکتکننده مستقر خواهد شد، محوریت ایران در این طرح را مورد تأکید قرار میدهد. اما در متن پیشنهادی به این موضوع اشارهای نمیشود که این طرح در سطوح بینالمللی و برای کشورهایی که به خاطر فعالیتهای هستهای مشمول محدودیتها شدند و حالا روشنتر فعالیت صلحآمیز را ادامه خواهند داد، چه دستاوردهایی در نظام و نهادهای بینالمللی خواهد داشت؟
7- در این طرح نیز نظارت آژانس، سازمان ملل و شورای امنیت نیز درج شده است. یکی از چالشهایی که ایران در جریان همکاری با پرونده هستهایاش با سازمان ملل و آژانس ارائه داد، اعمال نفوذ و لابیهای رژیم صهیونیستی و آمریکا ضد برنامه هستهای ایران بود، با توجه به این آیا احتمال اعمال نفوذ یا مانعتراشی کارشکنانی مثل رژیم صهیونیستی و آمریکا را در صورت ادامه این برنامه مشترک هستهای در این طرح در نظر گرفتهاند؟ یا ابتکاراتی سنجیده شده تا مانع تکرار برخوردهای سلیقهای و جانبدارانه علیه این همکاری مشترک شود؟
8- فارغ از انتقادات به محتوای پیشنهادی، زمان ارائه نیز محل تامل است. اگرچه بنظر میرسد که طرح مناره برای حرکت منطقه به سمت صلح و خروج از بحران ارائه شده است. اما در واقعیت امر در شرایط تنش آلودی که منطقه با آن مواجه است این سؤال وجود دارد که اساساً تحقق چنین پیشنهادی در میدان عمل قابل اجرا خواهد بود؟ در روزهایی که منطقه روزبه روز بیشتر به تنش نزدیکتر میشود و نیروی نیابتی آمریکا نیز در آن جولان میدهد و به دنبال تغییر نظم منطقه است، ارائه چنین پیشنهادی که در شرایط صلح کامل نیز به سختی قابل تحقق بوده و با موانع زیادی مواجه است، قابلیت اجرا دارد؟
9- مناره بیش از آنکه طرحی برای اجرا باشد به نمایشی رسانهای شباهت بیشتری دارد، چرا که نه با در نظر گرفتن واقعیتهای نظام بینالملل و بحرانهای منطقهای ایران مطرح شده و علاوه برآن، تدقیق و تفصیل لازم برای اجرایی شدن را ندارد. در روزهایی که کشورهای منطقه آرایش نظامی خود را تقویت میکنند و سامانههای پدافندی میخرند، صحبت از تشکیل یک مجمع همکاری مشترک حول فعالیت هستهای، فاصله زیادی تا واقعیت دارد.
10- محمد جواد ظریف پیش از این نیز طرحی پیشنهادی با نام مودت را در اکونومیست منتشر کرده بود. تعدد این پیشنهادات که در تحلیل مردم عادی نیز که درکی دقیق از نظام بینالملل ندارند هم غیرقابل اجرا به نظر میرسد، نشان میدهد، بدنهای از تحلیلگران فانتزی و رمانتیک، فضای سیاسی ایران، تحلیل درست و نزدیک به واقعی از تحولات بعد از جنگ ندارند و با شرایط پیش از وقوع جنگ پیشنهاد ارائه میکنند، ارائه این قبیل پیشنهادات علاوه بر اینکه آنها را به سمت پیشنهادات و طرحهای غیرقابل اجرا سوق میدهد، خطر درک غلط و تشخیص اشتباه رفتار کشورها را نیز به دنبال دارد. واقعیت آن است که در شرایطی که سایه جنگ بر سر منطقه سنگینی میکند شاید با نگاه واقعگرایانه هم به سختی بتوان تحلیل دقیقی از وضعیت سیال این روزها ارائه داد، مشخص است که تکیه به نظریههای ایدئالگرایانه در این شرایط خطرناکتر است و فرصتهای قابل استفاده را نیز مسدود میکند.
11- نکته عجیبتر آنکه برخی از رسانههای داخل کشور بعد از انتشار طرح مناره، آن را به مذاکرات احتمالی ایران و آمریکا متصل کردند گویی که این طرح مقدمهای برای مذاکرات خواهد شد. این نگاه نیز ناشی از فاصله گرفتن از واقعیتهای بینالمللی است. تنش میان ایران و آمریکا با وجود توقف جنگ همچنان در سطح بالایی قرار دارد و از طرف دیگر نیز ایران اعلام کرد که با پذیرش پیششرطها پای میز مذاکره خواهد آمد، با این تعابیر و وضعیت فعلی، تصور آنکه «مناره» میتواند، زمینهساز مذاکرات شود، به رؤیایی غیرقابل تحقق شباهت دارد البته لازم به ذکر است که هنوز موضع دولت ایران در قبال این طرح معلوم نیست و بیشتر به یک بلندپروازی شخصی و تلاش برای تجدید اعتبار از سوی یک دیپلمات بازنشسته که از فضای رسمی دیپلماسی دور افتاده، شبیه است.